دانلود مقاله تعریف توسعه اقتصادی

Word 70 KB 5388 53
مشخص نشده مشخص نشده اقتصاد - حسابداری - مدیریت
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • تعریف توسعه اقتصادی توسعه اقتادی عبارت از یک سلسله عملیاتی است که بوسیله آن درآمد ملی کشوری طی دوره نسبتاً طولانی افزایش می‌یابد.

    توسعه معرف یک سلسله عملیات می‌باشد، در حالیکه بالارفتن سطح تولید، معرف رشد و نمو اقتصادی است.

    به نظر برخی از نویسندگان، توسعه اقتصادی وضع دینامیک اتصاد جامعه را بیان می‌کند، در حالیکه رشد و نمو اقتصادی معرف وضع استاتیک جامعه از نظر اقتصادی است.

    بنابراین تعریف، توسعه اقتصادی را باید اعتلاء درجه رشد اقتصادی در طی مدت طولانی دانست.

    رابطه توسعه اقتصادی ور فاه اجتماعی رشد مادی و توسعه اقتصادی به نظر علمای اقتصاد اجباراً باعث افزایش رفاه اجتماعی نمی‌گردد.

    بطور کلی می‌توان پیش‌بینی کرد که در نتیجه پیشرفت اقتصادی بهبود اجتماعی نیز بوجود آید، ولی امکان دارد که توسعه اقتصادی نه تنها سبب افزایش رفاه اجتماعی نشود، بلکه درجهت مخالفت تاثیر کرده درجه رفاه اجتماعی را تنزل دهد.

    گروهی از علمای جامعه‌شناسی، معتقدند انقلاب صنعتی در اروپا از رفاه اجتماعی موجود در زمان انقلاب تا حدی کاست و اگر ساختمان اقتصادی جامعه‌ای سریعاً تغییر کند، دگرگونی‌هایی بوجود می‌آورد که از نظر اجتماعی مفید مطلوب نمی‌باشد، زیرا تغییراتی که در اثر توسعه اقتصادی در روابط اجتماعی افراد جامعه بوجود می آید، ممکن است سبب تغییرات عمیق درعادات و عقاید و نظامات اجتماعی مردم بشود و در نتیجه عدم رضایت بعضی از طبقات مردم را فراهم آورد.

    برخی از کشورهائیکه از نظر اقتصادی توسعه نیافته محسوب می‌شوند، ممکن است دارای وضع اجتماعی و سیاسی کاملاً مناسب باشند و این عوامل که غالباًَ از موجبات عدم توسعه اقتصادی بشمار می‌روند، از نظر رفاه انسانی دارای ارزش فوق‌العاده باشند، مثلاً نظام خانواده متمرکز که تمام افراد خانواده مجتمعاً در یک محل زندگی می‌کنند از نظر اجتماعی بسیار پسندیده و جالب است، ولی چون ابتکار اقتصادی فردی را از بین می‌برد از توسعه اقتصادی تا حدی جلوگیری می‌کند.

    رابطه توسعه اقتصادی و رفاه اقتصادی حال باید دید توسعه اقتصادی تا چه حدی در ایجاد رفاه اقتصادی جامعه موثر است.

    چون پیشرفت و بهبود مادی معرف توسعه اقتصادی است، باید ملاک و معیاری برای اندازه‌گیری جریان کالا و خدمات داشته باشیم، شاخصی که معمولاً برای اندازه‌گیری جریان مزبور بکار می‌رود درآمد ملی است.

    پیشرفت و افزایش مداوم درآمد ملی نه تنها متضمن افزایش رفاه اجتماعی نیست، بلکه توسعه اقتصادی حتی ضرورتاً باعث افزایش رفاه اقتصادی نمی‌گردد.

    درآمد حقیقی عبارت‌است از واحد کلی برای اندازه‌گیری تولید اقتصادی جامعه و برای آنکه این واحد بتواند معرف رفاه اقتصادی افراد جامعه باشد، لازم است سهم متوسط هریک از افراد اجتماع از درآمد ملی تعیین گردد و بنابراین باید بین درآمد ملی و سرآنه که از تقسیم درآمد ملی به تعداد جمعیت بدست می‌آید، تمیز قائل شد، زیرا درآمد ملی و درآمد سرانه معرف یک وضع و حالت نیستند و ممکن است در جهت عکس یکدیگر پیشرفت یا تنزل کنند.

    اگر افزایش درآمد ملی مواجه با ازدیاد بیشتر جمعیت شود، درآمد سرانه علیرغم ازدیاد درآمد ملی کاهش می‌یابد و چنانچه برعکس، درجه ازدیاد جمعیت سریعاً تنزل یابد، اعم از اینکه این تنزل ناشی از افزایش نسبت متوفیات باشد یا در اثر افزایش مهاجرت مردم بوجود آید، با ثابت بودن یا حتی تنزل درآمد ملی حقیقی، درآمد سرانه افزایش می‌یابد.

    انتخاب یکی از این دو واحد بستگی دارد به اینکه فرد مورد نظر باشد یا جامعه.

    اگر توسعه اقتصادی مثلاً از لحاظ ازدیاد قدرن نظامی مورد توجه است، درآمد ملی واحد مناسبی خواهد بود، ولی اگر هدف بررسی رفاه اقتصادی فردی باشد، باید درآمد سرانه حقیقی را واحد و ملاک قرار دارد.

    حتی افزایش درآمد سرانه نمی‌تواند مطمئناً رفاه اقتصادی افراد را تامین کند، زیرا روش و چگونگی عمل تولید در آسایش افراد موثر است و چون کار و تلاش برای کارگر رنج و الم فراهم می‌کند، اگر افزایش تولید و محصول ملی در اثر ازدیاد ساعات کار و رنج و الم بیشتر کارگران باشد.

    افزایش درآمد سرانه نه تنها رفاه مادی افراد را ترقی نمی‌دهد، بلکه سبب تنزل آن نیز می‌گردد.

    بطور کلی هرچه‌قدر جامعه برای استراحت و ایام فراغت افراد ارزش بیشتری قائل باشد، رابطه درآمد سرانه و رفاه اقتصادی کمتر می‌شود، به همین جهت شاید بهتر باشد که بجای درآمد سرانه، درآمدیکه در ازاء هرساعت کار بطور متوسط عاید فرد می‌گردد ملاک درجه رفاه اقتصادی گردد.

    چنین شاخصی نه تنها نمودار فعالیت اقتصادی جامعه است‌(صورت کسر)، بلکه معرف میزان استفاده از منابع انسانی (مخرج کسر) نیز می‌باشد.

    نقص این شاخص آن است که نمی‌تواند بطور مطمئن و صددرصد نمودار متوسط رفاه مادی باشد، معذلک چون بازده متوسط هر ساعت کار تاثیر فراوان در متوسط بهبود رفاه مادی دارد، معذلک چون بازه متوسط هر ساعت کار تاثیر فراوان در متوسط بهبود رفاه مادی دارد، می‌توان بین این دو رابطه مشخص و معینی بدست آورد.

    فصل دوم کشورهای توسعه نیافته تعریف کشورهای توسعه نیافته به نظر برخی از محققین کشورهای توسعه نیافته، کشورهایی هستند که سطح درآمد و مصرف مردم آن از معیار بین‌المللی یعنی سطح درآمد و مصرف در کشورهای غربی بطور قابل ملاحظه‌ای پایین‌تر باشد.

    عده‌ای از کارشناسان برجسته سازمان ملل متحد در گزارش مربوط به « تدابیر لازم برای توسعه اقتصادی کشورهای توسعه نیافته»، کشوری را توسعه نیافته تشخیص داده‌اند که: « … سطح درآمد سرانه حقیقی آن کشور در مقام مقایسه با درآمد سرانه حقیقی کشورهای متحده آمریکا، کانادا، استرالیا و اروپای غربی بسیار قلیل باشد … » و بدین لحاظ در گزارش مزبور اصطلاح کشورهای توسعه نیافته و کشورهای فقیر مترادف هم بکار رفته است.

    این دو تعریف مشابه که بر پایه قلت درآمد و کم‌بودن سطح تولید استوار است، عنصر شرایط متحرک اقتصادی را که اشاره بدان ضمن تعریف اصطلاح « توسعه نیافته» لازم می‌باشد، شامل نمی‌شود و بین کشورهای توسعه یافته کامل و توسعه نیافته مرز مشخص و معینی بوجود می‌آورد.

    به نظر پروفسور واینر، کشور توسعه نیافته، کشوری است که: «… دارای استعداد و قابلیت آن باشد که بتواند از سرمایه و کار و منابع طبیعی یا جمع این عوامل بیشتر و بهتر استفاده کند و نتیجه آن اعتلاء سطح زندگی ساکنین آن باشد و اگر درآمد سرانه آن کشور نسبتاً زیاد باشد، موجباتی فراهم آورد که اکثریت جمعیت از سطح زندگی بالاتری و رفاه بیشتر برخوردار شوند … ».

    عامل روانی مهمی که در توسعه اقتصادی کشورها موثر است، درجه میل و علاقه مردم هر کشور به پیشرفت اقتصادی می‌باشد.

    هرچند این عامل خارج از عوامل اقتصادی است، معذلک درجه شدت و ضعف این میل اثر مستقیم در امکان توسعه اقتصادی هر کشور است.

    خصوصیات کشورهای توسعه نیافته پروفسور هاروی لیبن شتین، کاملترین فهرست خصوصیات کشورهای توسعه نیافته را در کتاب خود بنام « عقب افتادگی و رشد اقتصادی » بیان کرده است.

    به نظر وی این خصوصیات عبارتند از: I- خصوصیات اقتصادی الف: خصوصیات کلی: کثرت فوق‌العاده جمعیت کشاورز که معمولاص بین 70 الی 90 درصد کل جمعیت را تشکیل می‌دهد.

    اضافه‌ جمعیت مطلق در کشاورزی، بدین معنی که بتوان کارگران را تقلیل داد بدون آنکه سطح تولید کاهش یابد.

    وجود علائم و آثار بیکاری پنهان قابل ملاحظه و فقد امکان اشتغال بکار خارج از رشته کشاورزی.

    قلت فوق‌العاده سرمایه سرانه ناچیز بودن درآمد سرانه و در نتیجه وجود وضع بخور و نمیر توده عظیم جمعیت امکان پس‌انداز ندارد.

    پس‌انداز فقط بوسیله طبقه ملاکین انجام می‌گیرد و این طبقه علاقه‌ای بسرمایه‌گذاری در صنایع و تجارت ندارد.

    درجه افزایش جمعیت در کشورهای جمعیت در کشورهای توسعه نیافته یکنواخت نیست و ضمناً نمی‌توان ادعا کرد که بالا بودن درجه افزایش وجه تمایز کشور های توسعه نیافته از کشورهای توسعه یافته خواهد بود.

    در امریکای مرکزی وآفریقا که درجه تراکم جمعیت کم است افزا یش جمعیت بعضی از کشورهای این نواحی قابل ملاحضه می باشد .

    بالعکس کشورهای آسیایی با درجه تراکم زیاد دارای ا فزایش جمعیت کمتری از کانادا و استرالیا می باشند .

    نا گفته نماند که حتی کشورهای غنی که بمرحله توقف وسکون اقتصادی رسیده اند بامشکلاتی مواجهند .برقراری وحفظ اشتغال کامل در کشورهای کاملا پیشرفته که درجه پیشرفت آنها رو به کاهش است، یکی از مسائل مهم سیاست اقتصادی آنها را تشکیل می‌دهد.

    چنانچه درآمد سرانه کشوری علیرغم قلت آن رو به ازدیاد و رشد دائم و پیوسته و حصول رفاه اقتصادی قطعی باشد، چنین کشوری نسبت به کشور غنی که درحال سکون و رکود باشد، با مسائل نسبتاص کمتری مواجه است.

    بنابراین مسئله توسعه اقتصادی در کشورهای فقیر و کشورهای توسعه نیافته در حال سکون، عبارتست از جهش و رشد مداوم آنست که درآمد ملی و سرانه کشور به طور مداوم و پیوسته برای دو نسل و بیشتر باقی و افزایش مناسب داشته باشد.

    طبقه‌بندی کشورها از لحاظ توسعه اقتصادی کشورهای توسعه نیافته می‌توانند به حداقل چهارگروه تقسیم شوند: کشورهاییکه درآمد سرانه آنها کم است و می‌توانند جزو کشورهای توسعه نیافته به شمار روند، ولی از منابع طبیعی حداکثر استفاده را می‌کنند، صنعت و کشاورزی آنها رو به پیشرفت است و در نتیجه درآمد سزانه آنها تا حد قابل ملاحظه‌ای رو بازدیاد می‌باشد.

    آرژانتین، برزیل، سیلان، کلمبیا، مکزیک، پرو، فیلیپین، ترکیه، ایتالیا و ونزوئلا جزء این‌دسته طبقه‌بندی می‌شوند.

    کشورهای یاد شده دارای پس‌اندار داخلی و مالیات کافی هستند و با اضافه شدن کمک های خارجی سرمایه لازم برای ازدیاد درآمد تشکیل می‌گردد.

    ضمناً ازدیاد درآمد آنها خیلی وسیع نیست و محدود به عرضه سرمایه کارگران متخصص و مدیران لایق و مهارتهای فنی است و رشد و پیشرفت بعضی از رشته‌های اقتصادی آنها بسیار ناچیز است.

    در اکثر این کشورها ذنتایج رشد اقتصادی بین طبقات اجتماعی مردم و نواحی مختلف کشور به طرز یکسان و یکنواخت تقسیم نمی‌شود.

    مشکل اساسی آنها تامین رشد پیشرفت مداوم و تقلیل بیکاری علنی و مخفی و تعمیم منافع رشد و پیشرفت بین کلیه طبقات مردم و کلیه نواحی کشور است.

    کشورهایی نظیر برمه، چین، تایلند و تا حدی پاکستان که درآمد سرانه آنها بسیار قلیل و کمتر از 100 دلار می‌باشد و منابع طبیعی آنها نسبت به جمعیت کشور ناچیز ولی، درآمد سرانه آنها در حال ازدیاد است.

    در این گونه کشورها ادامه وضع موجود و اتکاء به افزایش دائمی دائمی درآمد سرانه کافی نیست، بلکه سرعت ازدیاد درآمد باید افزایش یابد و دارای شتاب شود.

    کشورهای فقیر درحال رکود بدین معنی که درآمد آنها افزایشی را نشان نمی‌دهد، ولی از نظر منابع طبیعی نسبتاً غنی هستند.

    کشور اندونزی نمونه کاملی از این‌دسته است.

    درآمد سرانه آن در حدود 100 دلار و از درآمد سرانه هندوستان و پاکستان و چین بیشتر می‌باشد، ولی افزایشی ندارد و اگر با سالهای 1939 و 1929 و قبل از آن مقایسه شود، درحال کاهش است.

    در حالی که این کشور دارای منابع طبیعی متنوعی و وسیع می‌باشد.

    در چنین کشوری خصوصاً اگر درجه ازدیاد جمعیت محدود شود و تحت نظارت قرار گیرد، امید به افزایش درآمد سرانه بیش از کشورهایی است که فاقد منابع طبیعی کافی هستند.

    در کشور با درآمد سرانه بسیار کم، اگر درآمد سرانه ثابت یا رو به کاهش یا ازدیاد آن ناچیز باشد، بسختی می‌توان امیدوار بود که بدون تغییر ساختمان اقتصادی جامعه رشد و نمو اقتصادی آید.

    در این کشورها نه تنها باید از تقلیل درجه رشد اقتصادی با سرعت موجود جلوگیری کرد، بلکه باید به چرخهای اقتصادی ضربه‌ای ناکهانی وارد ساخت تا با سرعت بیشتری به حرکت درآیند و درآمد سرانه بسطح بالاتری ارتقاء یابد.

    کشورهای بادرآمد سرانه بسیار کم، مثلاً کمتر از 100 دلار که در حال رکود و سکون بوده و ضمناً از نظر منابع طبیعی نیز فقیر هستند، مانند لیبی، اردن و یمن.

    درآمد سرانه لیبی را 30 دلار در سال تخمین زده‌اند.

    اماره‌ای دایر بر افزایش درآمد سرانه لیبی درطی قرون متمادی باستثناء دوران استعمار ایتالیا وجود ندارد.

    برعکس نشانه‌هایی وجود دارد که دلالت بر کاهش آن می‌نماید.

    متاسفانه این کشور فاقد منابع طبیعی است که بتوان با استفاده از آنها برنامه اقتصادی طرح‌ریزی کرد.

    فصل سوم سرمایه و عوامل موثر در تشکیل آن تعریف و مشخصات سرمایه آن قسمت از کالاهائیکه بوسیله بسر تولید شده و به مصرف نرسیده است سرمایه نام دارد.

    پس سرمایه را بادی ثروتی دانست که بشر مولد آن بوده است، سرمایه اگر مرکب از کالاهایی باشد که مصرف‌کننده آن را مصرف می‌کند سرمایه مصرفی نام دارد، مانند خانه، اتومبیل، جواهرات و امثال آن.

    ولی اگر سرمایه را کالاهایی تشکیل دهند که برای تولید کالاهای دیگر از آن استفاده گردد، آن را سرمایه تولید می‌نماید.

    ولی سرمایه بطور کلی به سرمایه‌های نوع اخیر اطلاق می‌گردد و سرمایه نوع اول بنام کالای مصرفی می‌شناسند.

    پس باید گفت: « سرمایه عبارت است از تجمع کالاهای تولید شده بوسیله بشر که درتولید بکار می‌رود.» باید توجه داشت که سرمایه همان کالای تولیدی نیست، بلکه تجمع و گردآوری چنین کالایی سرمایه می‌باشد.

    سرمایه را می‌توانیم با ملت اکه از تجمع افراد تشگیل شده، مقایسه کنیم.

    ملت غیر از افراد است، زیرا آنها متولد می‌شوند، رشد می‌کنند، زاد و ولد می‌نمایند و می‌میرند، ولی ملت به حیات خود ادامه می‌دهد.

    کالاهای تولیدی نیز در جریان تولید مستهلک

  • فهرست:

    اقتصادی

    رابطه توسعه اقتصادی و رفاه اجتماعی

    رابطه توسعه اقتصادی و رفاه اقتصادی

    فصل دوم

    کشورهای توسعه نیافته

    تعریف کشورهای توسعه نیافته

    خصوصیات کشورهای توسعه نیافته

    طبقه‌بندی کشورها از لحاظ توسعه اقتصادی

    فصل سوم

    سرمایه و عوامل موثر در تشکیل آن

    تعریف و مشخصات سرمایه

    عوامل موثر در تشکیل سرمایه

    فصل چهارم

    امکانات افزایش تولید ملی

    ازدیاد عوامل تولید

    ترکیب عوامل تولید با استفاده از شیوه‌های نوین تولید

    قدرت تولید و تشکیل سرمایه

    افزایش درآمد و تغییرات تقاضا

    سرعت رشد و توسعه اقتصادی

    فصل پنجم

    برآورد سرمایه

    عوامل موثر دربرآورد سرمایه

    ضریب سرمایه‌گذاری

    معیار سرمایه‌گذاری در تقدم و تاخر طرحهای توسعه

    فصل ششم

    رشد متوازن

    فصل هفتم

    پس‌ انداز

    فصل هشتم

    تورم و اعتبار

    فصل نهم

    مالیات و هزینه‌های دولت

    مالیات

    هزینه‌های دولت

    مالیات و پس‌انداز

    مالیات و تورم

    فصل دهم

    علل و چگونگی سرمایه‌گذاری خارجی

    علل سرمایه‌گذاری خارجی

    چگونگی سرمایه‌ گذاری خارجی

    نتیجه گیری

     

    منبع:

    ندارد.
     


تحقیق دانش آموزی در مورد دانلود مقاله تعریف توسعه اقتصادی, مقاله دانشجویی با موضوع دانلود مقاله تعریف توسعه اقتصادی, پروژه دانشجویی درباره دانلود مقاله تعریف توسعه اقتصادی

تعارض میان معقولات توزیع درآمد و توسعه اقتصادی زمانی بالا گرفت که بلوک شرق خود را پرچمدار طبقات محروم و لذا پیشگام در توزیع عادلانه درآمد و بالاحض تجدید توزیع درآمد و به زیان سرمایه داران و مالکان معرفی کرد و بلوک غرب در سوی دیگر خود را منادی توسعه اقتصادی و رفاه نامید. در آشنایی با تحلیل های خاص نظری و شناخت آن ها به کمک تجربه کشورهای رو به توسعه است که معلوم می شود آیا توزیع ...

الف)نقش سرمایه در رشد اقتصادی: به زعم اکثر علمای توسعه نقش سرمایه در فرآیند رشد اقتصادی اساسی و اصلی می باشد به علت اینکه با افزایش جمعیت و افزایش نیروی کار نیاز به سرمایه و سرمایه گذاری اجتناب ناپذیر می باشد و به نظر عده ای دیگر از نظریه پردازان نقش سرمایه در تولید به نیست که آنرا مهمترین عامل رشد اقتصادی معرفی نمود زیرا کشور‌هایی با سرمایه کم هم گامهای بلندی در مسیر رشد ...

)نقش سرمایه در رشد اقتصادی: به زعم اکثر علمای توسعه نقش سرمایه در فرآیند رشد اقتصادی اساسی و اصلی می باشد به علت اینکه با افزایش جمعیت و افزایش نیروی کار نیاز به سرمایه و سرمایه گذاری اجتناب ناپذیر می باشد و به نظر عده ای دیگر از نظریه پردازان نقش سرمایه در تولید به نیست که آنرا مهمترین عامل رشد اقتصادی معرفی نمود زیرا کشور‌هایی با سرمایه کم هم گامهای بلندی در مسیر رشد اقتصادی ...

  مقدمه :      مالیات مهمترین ابزار سیاست مالی دولت است که روند رشد اقتصادی را تسریع می بخشد و توزیع مجدد درآمد را جهت کاهش شکاف طبقاتی فراهم می آورد . مالیاتها یکی از عمده ترین و با ثبات ترین منابع درآمدی دولتها را تشکیل می دهند امروزه درآمدهای مالیاتی بسیاری از کشورها در مقایسه با سایر منابع از اهمیت بالاتری برخوردار است . به علاوه مالیات ها به عنوان ...

مقدمه :      مالیات مهمترین ابزار سیاست مالی دولت است که روند رشد اقتصادی را تسریع می بخشد و توزیع مجدد درآمد را جهت کاهش شکاف طبقاتی فراهم می آورد . مالیاتها یکی از عمده ترین و با ثبات ترین منابع درآمدی دولتها را تشکیل می دهند امروزه درآمدهای مالیاتی بسیاری از کشورها در مقایسه با سایر منابع از اهمیت بالاتری برخوردار است . به علاوه مالیات ها به عنوان موثرترین ...

مقدمه : مالیات مهمترین ابزار سیاست مالی دولت است که روند رشد اقتصادی را تسریع می بخشد و توزیع مجدد درآمد را جهت کاهش شکاف طبقاتی فراهم می آورد . مالیاتها یکی از عمده ترین و با ثبات ترین منابع درآمدی دولتها را تشکیل می دهند امروزه درآمدهای مالیاتی بسیاری از کشورها در مقایسه با سایر منابع از اهمیت بالاتری برخوردار است . به علاوه مالیات ها به عنوان موثرترین عامل در سیاستهای مالی ...

تورم در اقتصاد به افزایش سطح عمومی قیمت‌ها در مقایسه با مقداری پایه‌ای از قدرت خرید گفته می‌شود. تورم از دیدگاه تقاضا به استناد ارقام مندرج در جداول کتاب خلاصه تحولات اقتصادی کشور – بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران متوسط رشد نقدینگی در طی اجرای برنامه سوم توسعه(82-1379) معادل 6/28 درصد بوده است که بالاتر از متوسط نرخ رشد تولید ناخالص داخلی (GDP) معادل 6/5 درصد بود و همین امر باعث ...

مقدمه در حال حاضر که دولت درگیر مباحث مطرح شده پیرامون بودجه سال بعد است، مساله‌‌ای مرتبط ذهن و ضمیر سیاست‌گذاران را به خود مشغول کرده است و آن این است که دولت امسال دچار کسری بودجه شده است. این وضعیت در حالی است که هر سال رکورد بزرگ شدن بودجه در نوردیده می‌شود و به یمن بالارفتن بی‌سابقه قیمت نفت، دولت از منابع بی‌مانندی برخوردار شده است. به وجود آمدن کسری بودجه از دو حیث اهمیت ...

تورم یا افزایش قیمت‌ها افزایش قیمت‌ها، افزایش بها یا تورم قیمتها به معنی درصد رشد سطح قیمت‌ها می‌‌باشد. هر ساله مراکزی (در ایران بانک مرکزی) سبد کالایی را که مورد مصرف مصرف‌کنندگان می‌‌باشد تعیین کرده و با جمع‌ آوری قیمت تک تک کالاها در شهرها و روستاهای خاصی شاخص قیمتی را تهیه می‌کنند. این شاخص دربرگیرنده کالاهای پرمصرف و دارای ضرایب خاصی است. بر اساس همین ضریب است که میزان ...

به استناد ارقام مندرج در جداول کتاب خلاصه تحولات اقتصادی کشور – بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران متوسط رشد نقدینگی در طی اجرای برنامه سوم توسعه(82-1379) معادل 6/28 درصد بوده است که بالاتر از متوسط نرخ رشد تولید ناخالص داخلی (GDP) معادل 6/5 درصد بود و همین امر باعث عدم تعادل بین تقاضا و عرضه شده و در نتیجه منجر به افزایش سطح عمومی قیمت‌های گردیده است. افزایش نقدینگی عمدتاً در واکنش ...

نقطه ی (نکته ی ) نهایی بحران شدید اقتصادی 2009-2007 به اقتصاد مقروض امریکا برمی گردد . در هم شکستن معاملات املاک در سال 2006 نقطه ی پایانی ، بحران بود کاهش میزان رهن و اجاره اولین نشانه ی شکست در هم شکستن سیستم اعتباری و وامی و یک شوک در ارتباط با معاملات املاک بود . اما کاهش شدید رهن و اجاره نمی تواند دلیلی برای جدی شدن بحران باشد . اگر چه رهن و اجاره با کیفیت پایش مانند ماده ی ...

ثبت سفارش