چکیده:
فناوری اطلاعات عصاره دانش و تجربه دو هزار ساله بشر است.
انسان در تمام طول تاریخ برای شناخت پدیدهها و کاهش ابهامات پیرامون ناشناختهها به اطلاعات نیازمند بوده است.
آغاز تاریخ بشر با توانایی او درانباشت اطلاعات و مبادله آن مقارن است.
توسعه ملی بر مبنای فناوری اطلاعات و ارتباطات مستلزم فراهم شدن زیر ساختهای فراوان است که مهمترین آنها بسط مهارتهای ICT است.
جامعه اطلاعاتی مبتنی بر ICT مسلما منحصر به یک گروه خاص از شهروندان نخواهد بود بلکه یک جامعه توسعه یافته اطلاعاتی زمانی محقق خواهد شد که توان دسترسی آسان و ارزان به اطلاعات و مهارت استفاده از فناوریهای مربوطه برای عموم مردم فراهم باشد از آنجا که روستا و روستاییان منابع بنیانی تولید و رشد اقتصاد ملی در هر جامعهای میباشند و به فراموشی سپردن این نیروهای مولد و موثر در توسعه اقتصادی به معنای مرگ اقتصادی هر جامعه است بر آن شدیم تا در این سطور هرچند جزئی به اهمیت بکارگیری فن آوری اطلاعات و ارتباطات در توسعه روستاها بپردازیم در این راستا ابتدا به تشریح ویژگیهای روستا و روستایی و بعدبه مفاهیم توسعه و توسعه روستایی و در نهایت به چگونگی کاربرد ICT در توسعه روستایی پرداختهایم با این امید که گام هرچند جزئی زمینه ساز شکل گیری نوعی جدیدی از روستاها بر مبنای جامعههای نوین امروزی باشد.
کلمات کلیدی: فناوری اطلاعات و ارتباطات- توسعه- توسعه روستایی- روستا.
مقدمه: پیشاز پرداختنبه جایگاه فناوریهای اطلاعات وارتباطات درتوسعه مناطق روستایی، لازم وسودمند است که به طورمختصر مباحثی در ارتباط با توسعه روستایی واگویه گردد.
بیش از این میبایست خاطرنشان شد که کشورهای درحال توسعه، با وجود تجارب متعددی که در زمینه کابرد الگوهای مختلف رشد و توسعه بدست آوردهاند، هنوزهم شاهدوجود شکافها وتبعیضات بعضاً وسیع بین منطقهای یا درون منطقهای و بین گروههای مختلف جمعیتی به عنوان مانعی بر سر راه توسعه و بهبود وضعیت زندگی عامه مردم در روندی پایدار میباشند.
تکنولوژی اطلاعات یا به طور دقیقتر تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات (ICT) به عنوان تکنولوژی هزاره جدید ظاهر گشته است.
با زیاد گشتن فرایند تبادل اطلاعات و کاهش هزینه معاملات، این تکنولوژی به عنوان یک وسیله برای افزایش تولید، بهرهوری، رقابت و رشد در همه جنبههای فعالیتهای بشر شناخته شده است.
درحال حاضروضعیت روستاهای کشور از جهات مختلف اقتصادی، رفاهی، بهداشتی و.....
به مراتب از شهرها وخیمتر میباشد و اگر از هم اکنون ICT را در روستاها نبینیم وضع به مراتب وخیمتر خواهد شد و نرخ مهاجرت ساکنین روستاها به شهرها به طور قابل ملاحظهای افزایش خواهد یافت و همه اینها به معنی نابودی روستاها و نابودی بخش عظیمی از سرمایه کشور خواهد بود.
بدون شک بررسی بسیاری از تحولات روستاهای امروز و برنامه ریزی برای آینده آنها، بدون توجه به نقش و اهمیت توسعه فن آوری اطلاعات و ارتباطات غیر قابل تصور است.
به همین دلیل امروزه تدوین و تنظیم سیاستها و استراتژیهای توسعه ICT به یک مسئله مهم برای بسیاری از کشورها، به ویژه کشورهای جهان سوم تبدیل گردیده است.
با توجه به اهمیت ICT، در این تحقیق به بررسی اثرات ICT بر توسعه با تاکید خاص بر روستاها پرداختهایم.
بدین منظور، ابتدا تعریف مختصری از فن آوری اطلاعات و ارتباطات ارائه گردیده و سپس اهمیت آن در توسعه ذکر گردیده و در ادامه اثرات آن بر روی توسعه روستایی مورد بحث قرار گرفته و در نهایت با توجه به این اثرات از بحث نتیجه گیری شده است.
مسئله تحقیق: توسعه دراصطلاح عام بهمعنی شکفتگی تدریجی، بارزتر شدن اجزای هر چیز، و رشد چیزی است که در نطفه مکنون است.
مفهوم توسعه تا انقلاب صنعتی سده هیجده و پیدایش و گسترش روابط و کشورهای صنعتی در جهان مطرح نبود و از این دوره به بعداست که مفهوم توسعهتدریجا واردمباحث عملی و سیاسی میگردد.
مفهوم توسعه را همچون مفاهیم علمی دیگر، میتوان از دو دیدگاه و در دو بعد تعریف کرد: بعد فلسفی- نظری و بعد عینی- کاربردی.
وارنر، بالر و چارلز توسعه را از بعد فلسفی، «توالی بیش روندهای از دگرگونیهای یک پدیده که انتظام و طرح پیوستهای داشته باشد»، تعریف کردهاند به بیان بهتر، «توسعه روندی استخود جنب ازحالتی پایین وساده بهحالتی بالاتر و پیچیدهتر، که گرایشهای درونی و ماهیت پدیدهها را نشان میدهد و به ظهور حالت نوینی میانجامد.
روند توسعه یک آغاز و یک انجام دارد که انجام آن به شکلی در آغازش نهفته است.
از این رو تکمیل یک دوره نشانهشروع دوره دیگر میباشد و ممکن است برخی از ویژگیهای دوره نخستین در آن تکرار شوند.
توسعه را میتوان به صورت روند مداوم مارپیچی تجسم کرد که در آن هر دور جدید حالت تکراری دور قبلی، منتهی در یک سطح بالاتر میباشد.
به این ترتیب است که جریان عمومی توسعه صعودی و پیشرفت به وجود میآید.
(تقوی، 1380) به نظر میسرا، یکی از اندیشمندان هنری «نظریه توسعه یکپارچه»، «توسعه جریانی است که تجدید سازمان و سمتگیری متفاوت کل نظام اقتصادی- اجتماعی و سیاسی- فرهنگی را به همراه دارد.
توسعه، علاوه بر بهبود در میزان تولید و درآمد، شامل دگرگونی اساسی در ساختهای نهادی، اجتماعی، اداری، فرهنگی، و همچنین سوگیریهای عمومی مردم است.
توسعه حتی اکثر عادات، رسوم و عقاید مردم را نیز دربرمی گیرد» (تقوی، 1380).
به اعتقاد عبیدالله خان، متفکر بنگلادشی، «توسعه عبارت است از توسعه انسان به عنوان یک فرد و یک موجود اجتماعی، با هدف آزادی و شکوفایی او.
توسعه باید بومی و متکی به خود، یعنی هماهنگ با محیط و متکی به نیرو و توان جامعهای باشد که پیشبرد امر توسعه را برعهده میگیرد.
کاهش گرسنگی، فقر، بیکاری و نابرابری، همگی معیار توسعه به شمار میروند؛ اما هدف نهایی توسعه بالا بردن کیفیت زندگی تودههای مردم و آزاد کردن نیروهایی خلاقه آنان است.
بنابراین، همپای رفع نیازهای اساسی- از قبیل خوراک، اشتغال، بهداشت، مسکن و آموزش- مشارکت اکثر مردم در تصمیم گیریهایی که بر زندگی خود، خانواده و اجتماعشان و به طور کلی، نقش آنها در جامعه تاثیر میگذارد، به همان اندازه اهمیت دارد.» (تقوی، 1380).
از آنجا که مختصات جوامع روستایی هر کشور، به علت قرار گرفتن آنها در مراحل مختلف تحول اجتماعی و شرایط اجتماعی متفاوت، با کشورهای دیگر مغایر است، از این رو علل و عوامل موثر در عقبماندگی و انگیزههای توسعه این جوامع و در نتیجه شیوههای توسعه آنها نیز نمیتوانند یکسان باشد.
بنابراین، در جریان بررسیها و مطالعات اجتماعی است که اهداف و روشهای توسعه روستایی بهدرستی مشخص ومعین شده برایعمران و توسعه روستاها برنامهریزی اقتصادی و اجتماعی میشود.
توسعهروستایی روندیاجتماعی واقتصادی استکه هدفآن تشویقو ترویج مطالعات وبررسیهای روستاییاست تا برای رشد و پیشرفت این جوامع به منظور بهبود محیط انسانی وارتقای شرایطاجتماعی ومناسب ساختن آن برای زیستن و بهزیستی انسانها برنامهریزی شود.
برنامههای توسعه روستایی، که به دو بخش نظری (پژوهش) و کاربردی (برنامه ریزی) تقسیم میشوند، روستاییان را تشویق میکنند تا در انجام برنامههابه منظورپیشرفت امربرنامهریزی مشارکتکنند.بهطور کلی،اهداف برنامههای توسعه روستایی به شرح زیرند: - آگاه کردن روستاییان از وضعیت موجود و هویت اجتماعی خود - تحریک و جلب مشارکت آنان نسبت به اقدامات عمرانی - ایجاد گونهای از نظارت اجتماعی به وسیله خود آنان - هماهنگ و همگام کردن تمام فعالیتهای جمعی و گروهی در سطح روستا - برکنار نگهداشتن جامعه روستایی از نفوذ و تاثیرات نامناسب و شرایط نامساعد - ایجاد همکاری و همیاری میان روستاییان و جوامع روستایی دیگر به منظور تامین نیازهای عمومی و مشترک - توسعه و بهبود مدیریت امور اجتماعی و اقتصادی و اداری روستا - تلاش برای تامین هرچه بیشتر نیازهای آنی و آتی روستاییان به طور کلی، توسعه روستایی طیف وسیعی از فعالیتهای گوناگون و بسیج انسانی است که هدف آن درنهایت این است که مردم روستاها بتوانند روی پای خود بایستند و ناتواناییهایی که آنها را در اسارت شرایط نامناسب زندگیشان نگهداشته است از میان بردارند.
(تقوی، 1380).
توسعه روستایی سه عنصر عمده را در خود قرار داده است: بهبود و یا رفاه روستاییان که این شامل ابعاد مادی و غیر مادی مانند آموزش و بهداشت میشود؛ بهبود منابع که افزایش تولیدات و کارایی آن را شامل میشود و توسعه تشکیلاتی که حفظ و یا تاسیس سازمانهای روستایی است که مردم بتوانند توان و انرژی خود را از طریق این ساختارها منتقل نمایند.
سازمانهای توسعه اجتماعی و تعاونیهای خود اشتغالی نمونههایی از فعالیتهایی هستند که در تقویت توسعه تشکیلاتی نقش دارند.
(بلک برن، 2002).
کوپ توسعه روستایی را فرایندی میداند که از طریق فعالیتهای جمعی به هدف بهبود وضعیت و خودآگاهی مردم در مناطق غیر شهری انجام میشود.
هدف نهایی توسعه روستایی مردم و نه زیر بناها میباشند.
اما ایجاد زیربناهایی مثل ارتباطات قبل از اینکه به توسعه مردم پرداخته شود ضروری است.
تسهیل روند توسعه علی الخصوص در مناطق کمتر توسعه یافته احتمال دارد شامل کمک به مردم برای تعیین اهداف و ترغیب آنها به فعالیتهایی جهت دستیابی به اهداف فوق باشد.
موشر براین نکتهتاکید دارد توسعهروستایی درجوامع دمکراتیک فقططرحها و آمارها، اهداف و بودجه، تکنولوژی و روشها، کمکهای مادی و متخصصان یا سازمانها و سازمانهایی برای اداره آنها نمیباشد، بلکه توسعه روستایی یک استفاده موثر از این مکانیسمها به عنوان ابزار آموزشی است که به هدف تغییر در افکار و اعمال افراد میباشد به نحوی که آنها بتوانند به خود اتکایی در بهبود شرایط اقتصادی واجتماعی دست یابند.
راجرز تغییر اجتماعی را فرایندی تلقی میکند که دگرگونی در ساختار و وظایف یک نظام اجتماعی به وجود آورد.
جامعه یک نوع از نظام اجتماعی است.
تغییر اجتماعی به طور نسبی در دراز مدت و تدریجی صورت میگیرد و ماهیت این تغییرات در طول زمان راشامل میشود.
فرایندهای طراحیشده تغییراتاجتماعی ازقبیل انتقال اطلاعات، مدیریت سیاسی، انتقال فناوری یا آموزش همگانی برای دستیابی به تغییرات اجتماعی مورد استفاده قرار میگیرند.
(همان منبع) امروزه پارادایم جدیدی در توسعه کشاورزی کشورهای توسعه یافته و کشورهای در حال توسعه به سرعت در حال به وجود آمدن است، به طوری که توسعه همه جانبه روستاها به سمت افقهای جدیدی در حال گسترش است؛ روشهای قدیمی ارائه خدمات به شهروندان تغییر یافته و جوامع قدیمی در حال گذار به سمت جوامع دانش محور میباشند علت اصلی عقب افتادگی کشورهای در حال توسعه در پیشرفتهای اجتماعی واقتصادی و حتی فرهنگی، ناتوانی آنها در بازشناخت و گسترش و یا انتقال تکنولوژی مناسب و بهرهگیری از آن در فعالیتهای تولیدی است.
تکنولوژی اگر به درستی اداره شود میتواند شاه کلید حل بحرانهای کشورهای درحال توسعه باشد.
تکنولوژی وسیلهای است که به انسان توانایی میبخشد تا از وابستگی مستقیم به طبیعت رهایی یابد و مسیر صرفاً زیست شناختی تکامل خود را در راستای چیرگی بر طبیعت و آغاز یک دوره تکامل خردمندانه تغییر دهد.
تکنولوژی به عنوان یک عامل انتقال دروندادها و بروندادها تعریف میشود.
(ماهنامه علمی جهاد، 1385).
اهمیت و ضرورت تحقیق: فناوری اطلاعات به شکل نوین از سال 1980 میلادی مورد توجه جدی قرار گرفته است.
دراین برهه اززمان بسیاریاز کشورها به این اعتقاد رسیدند که توسعه فناوری اطلاعات عاملی بسیار مهم در توسعه و رشد اقتصادی آنان محسوب میشود در دهه 80 میلادی کشورهایی نظیر انگلستان، فرانسه، سوئیس، کانادا، امریکا و ژاپن در زمینه معرفی و بکارگیری کامپیوتر در فناوری اطلاعات و اطلاع رسانی اقداماتی اساسی انجام دادند.
تا جایی که دولت انگلستان سال 1982 میلادی را سال فن آوری اطلاعات و سازمان ملل نیز سال 1982 را سال ارتباطات جهانی نامید.
در حال حاضر نیز اهمیت فناوری اطلاعات را نمیتوان کمرنگ دانست بسیاری از کشورهای آسیایی اهمیت کلیدی برای توسعه این فناوری قائل شدهاند.
بعنوان مثال سنگاپور محور توسعه اقتصادی خودرا توسعه فناوری اطلاعات قرار داده و سعی دارد تا سال 2004 میلادی با تحقق کامل دولت الکترونیکی به یک جزیره هوشمند تبدیل شود.
کشور هند که توسعه صنعت اطلاعاتی آن از سالها بیش با صادرات نرمافزار شروع شده است.
اکنون بیش از 22 میلیون فرصت شغلی در این صنعت ایجاد نموده است.
اعتقاد عموم دست اندرکاران بر این است که دلیل عمده این پیشرفتها ریشه در تعیین نیازها و اولویتها دارد.
در سالهای بین 1986 تا 1996 میلادی بسیاری از کشورهای توسعه یافته صنعتی و روبه رشد آسیایی به تدوین استراتژیها و تهیه طرحهای جامع فناوری اطلاعات و ارتباطات اقدام نمودهاند که محور اصلی کلیه این طرحها را میتوان در موارد زیر خلاصه نمود: - ایجاد اشتغال و رشد اقتصادی - ارتقاء کیفیت خدمات بهداشتی - تقویت هویت و اقتدار ملی - ارتقاء سطح زندگی و افزایش تواناییهای فرد (بارانی و قدسی، 1382).
پس از ذکر اهمیت فناوری اطلاعات به طور مختصر به فوائد ICT میپردازیم که عبارت است از: - ابتکار عمل ICT مردم را صاحب قدرت و اختیار میکند.
- ICT بهرهوری محصولات کشاورزی، لبنیات، پرورش ماکیان و شیلات را افزایش میدهد.
سبب افزایش ظرفیت منابع طبیعی میشود.
- شرایط اقتصادی کشاورزان را بهبود میبخشد.
- در تحقیق، ترویج، تجارت محصولات، بازاریابی و تکنولوژیهای پیشرو نقش دارد.
- کاربرد ICT درپذیرش اطلاعاتازطریقسیستمهای کامپیوتری، شبکههای اطلاعاتی، سیستمهای دورگو، برنامههای ویدئویی، اینترنت، ترمینالهای کامپیوتری، ویدئو کنفرانسها، تکنولوژیهای ماهوارهای، تلگراف، پخش برنامههای دیجیتالی و غیره می باشد.
- ارائهدانش مفید به