FDI سرمایه گذاری مستقیم خارجی= آژانس های سرمایه گذاری مستقل = SIA شرکت های چند ملیتی = MNC عوامل جبرانی گرچه عوامل تعیین کننده FDI بسیار مهم هستند، اما تنها زمانی نقش دارند که چارچوب نظارت توانمند باشد.
ریسک تغییرات نامطلوب در چارچوب نظارت تنها خطر مهم آینده جریان FDI را نشان می دهد.
ریسک های دیگر که ظاهر می شود شامل این موارد می شود: ریسک های مربوط به جغرافیای سیاسی و ریسک خشونت سیاسی یا بی ثباتی دولت.
چارچوب نظارت برای FDI، از طریق پردازش سیاسی ، نشانه های عینی از رویکردها در جهت FDI دولتها در کشورهای مبدا و میزبان می باشد.
موارد اخیر به ترتیب در جهت رویکرد جهانی شدن قرار داده شده اند که FDI یکی از مهمترین اعضای آن می باشد.
به هر اندازه که در خلاف جهانی شدن جهشی به عقب وجود داشته باشد، رویکردها در جهت FDI تحت تاثیر قرار خواهد گرفت.
هرچند تا الان بیشتر مذاکره ها بر تجارت و تاثیرات روی مشاغل بوده است.
چارچوب نظارت روی FDI ، تعادل اقتصادی و هزینه ها و سودهای کشورهای وابسته به FDI را منعکس می کند .
کشور ما در جستجوی جلب FDI هستند زیرا آن برای کمک به پیشرفت و توسعه اقتصادی کشورها سنجیده می شود.
بدون اینکه اهداف ملی دیگر از قبیل: امنیت ملی، کنترل فوق استراتژیک صنایع و تجارتخانه ها ، حفظ هویت فرهنگی ، مجاز ندانستن شرکتهایی از کشورهای خاص که در جهت اقتصاد شخصی کسی نقش کلیدی ایفا می کنند به خطر بیفتد.
نشانه هایی وجود دارد که ریسک نظارت شامل حفاظت FDI در بسیاری از کشورهای مبدا و میزبان برجسته تر می شود بویژه زمانی که به بیرون مرزها می رسد.
ریسک حفاظت گرایی FDI کشورهای میزبان همانطور که اشاره شد چارچوب نظارت برای FDI ، در دهه های اخیر با روند وارسته سازی مستحکمی وصف شده است علی رغم وجود این روند سراسری کشورها در سال های اخیر افزایش چشمگیری در تعداد تغییرات نامساعد نظارت بر سرمایه گذاران خارجی صورت گرفته است، برای مقایسه مجموع 90 تغییر در بیش از یک دوره دوازده ساله از سال 1991 تا 2002 به تعداد 101 در سال های 2003 و 2005 افزایش یافته است.
تعدادی از این تغییرات رویکرد محتاط تری را برای تقابل مرزهای M&A را نشان می دهد.
تقابل مرزهای M&A تا کنون مهمترین شیوه ورود برای MNC شرکتهای چند ظرفیتی در کشورهای توسعه یافته می باشد و آن ها یک سهم افزایش دهنده ازجریان FDI را برای ورود به بازار تشکیل می دهند.
از نظر یک شرکت M&A فواید مشخصی دارند مانند: سرعتی که با آن دارایی های ملموس و ناملموس می تواند به وجود بیاید و شبکه های به ثبت رسیده می توانند توسعه یابند.
از نظر یک کشور میزبان تقابل مرزهای M&A ها به ظرفیت تولیدی آن اضافه نمی کند اما تنها یک انتقال مالکیت را از شرکت های داخلی به خارجی ارائه می کند.
به علاوه چنین تبادلاتی اغلب با تجدید سازمان کردن همراه می شود به خصوص با اشاره کردن به زیان های شغلی یامنحل شدن فعالیتهایی که در جهت افزایش کارایی اموال مشمول، تبدیل آن ها به شرکت مادر به طور سود آور و یا تضمین بهای آن ها می باشد.
برخورد محتاط تری در جهت رویکرد تقابل مرزهای M&A می تواند تاثیر عمده ای بر جریان های FDI داشته باشند.
این احتیاط می تواند در شرایط زیر بیشتر شود: اگر مالک یک انجمن خصوصی برابری باشد یا از یک بازار نو یا موسسه ی دولتی باشد یااگر شرکت مقصد دارای امنیت ملی باشد یعنی درون یک استراتژیک باشد یا اینکه به عنوان یک مدافع ملی باشد.
نقش انجمن های خصوصی برابری نقش بیش از پیش چشمگیر انمن های خصوصی برابری در FDI بر رویکردها داشته است .
در سال 2006 سرمایه گذاری های خصوصی برای بر آورد یک پنجم ارزش همه جریان های تقابل مرز M&A تشکیل شد.
هر چند ممکن است دستاوردهای آن ها برداشت کاملی از یک دیدگاه کارایی اقتصادی ایجاد کند ولی آن ها در مواقعی با بحث و جدال روبرو می شوند.
انجمن های خصوصی برابری اغلب به عنوان بهره گیرنده از یک شرکت در مضیقه دیده می شوند.
اگر سرمایه گذار خارجی در نجات دادن شرکت موفق شود و آن را به یک معامله موفق تبدیل کند و سپس آن را در قیمت قابل توجهی بفروشد ممکن است ایستادگی ، بزرگنمایی شود.
بحث هایی درباره نقش انجمن های خصوصی برابری بویژه در آلمان گرم شده است مدتی قبل نه چندان دور یک رهبر سیاسی این انجمن ها را به Biblical plague of loasts مقایسه کرد.
مبنای این عکس العمل های خصمانه این است که انجمن های خصوصی برابری به عنوان سرمایه گذاران استراتژیک علاقه مند ومحدود به توسعه ی اقتصادی بلند مدت در کشور میزبان تلقی نمی شوند .
بلکه به عنوان شرکتهایی برای تصمیم گیری فوری در جهت به حداکثر رساندن بازده خود در سرمایه گذاری در بالاترین سرعت ممکن از طریق فروپاشی محصول شرکتها و فروش انفرادی به بالاترین پیشنهاد دهنده دیده می شوند.
رویکردهای شک گرایانه در جهت انجمن های خصوصی برابری به محدودیت های بیشتری بر این نوع سرمایه گذاری ها در کشورهای میزبان منجر خواهد شد.
امنیت ملی یاحمایت گرایی منصفانه نیازهای امنیت ملی که به شدت به مناطق استراتژیک و مدافعان ملی متصل است، اغلب زمانی فراخوانده شده اند که به تقابل مرزهای M&A روی می آورند.
امنیت ملی یک برداشت مهم است که به آسانی برای سو استفاده از اهداف حمایت گرا به کار می رود.
برای ایالات متحده که از پیش از تروریسم اشغال شده است این برداشت معنایی ضمنی سیاسی اساسا نظامی و استراتژیک دارد- مواردی مانند بندرگاههای دبی و CNOOC .
برای اتحادیه اروپا و ژاپن وتعدادی از کشورهای در حال توسعه امنیت ملی در طبیعت نیز اقتصادی می باشد و به آسانی با بحث صنایع استراتژیک و مدافعان ملی مخلوط می شود .
برای مثال سیاستگذاران فرانسوی درباره ی میهن پرستی اقتصادی صحبت می کند و دارای تالارهای ویژه در میان صنایع استراتژیک کشور می باشد.
موضوع مدافعان ملی زمانی مطرح شد که این شایعه بوجود آمد که شرکت Pepsi می خواست شرکت danoe که یکی از پیشروان تولید در دنیا است را تصاحب کند.
چندی از تقابل مرزهای M&A در اروپا که توجه صنایع استراتژیک یا مدافعان ملی راجلب کرده است موجب مقاومت دولت شد.
نمونه های آن شامل موارد زیر است: تلاش Enel ایتالیا برای خرید Suez فرانسه، مزایده E.ON آلمان برای به دست آوردن Endesa اسپانیا ، رقابت ایتالیا با Albertis اسپانیا برای مانع شدن در مزایده Autostrate ، گزارش تلاش های با نافرجام Centrica بریتانیا توسط Gazprom روسیه درسال های 2006-2005 .
اینکه با این اتفاق روسیه از استراتژی مصمم دولتش برای برقراری مجدد کنترل دولت برای منابع طبیعی روسیه سودمی برد به نظر می آمد که یک اهمیت استراتژیک باشد به عنوان بحثی از آن استراتژی برخی شرکتهای چند ظرفیتی MNC مجبور بودند در برخی از پروژه ها از تجهیزات کنترل کنده دست بکشند.
روسیه در واقع باابراز کردن برخی از فعالیتها به عنوان استراتژیک برای حضور شرکتهای خارجی در حال بررسی کردن آن ها می باشد.
بیشتر سختی هایی که تقابل مرزهای M&A تا کنون با آن مواجه بوده است به نظر می رسد که در کشورهای توسعه یافته اتفاق افتاده باشد .
اما تغییر در رویکرد در کشورهای در حال توسعه در حال متداول شدن است یک بررسی واحدمامور اقتصاد دان از 258 مدیر ارشد در آن سوی آسیا به طور مثال نشان داد که ایالات متحده 24% چین 23% و فرانسه 13% به عنوان کشورهایی که بیشترین احتمال را برای مانع شدن M&A دارند به شمار می آیند و آن به دلیل وجود نگرانی های استراتژیک و سیاسی است.
در بررسی که برای این گزارش انجام شد پاسخگوها نگرانی قابل توجهی را درباره حمایت گرایی ممکن در تعدادی از مناطق ورود به بازار ابراز کردند در میان کشورهای توسعه یافته فرانسه و ایالات متحده کشورهایی بودند که در حوزه نگرانی درباره رویکردهای ماموران عالی رتبه نسبت به FDI ایستاده بودند.
در چین که دریافت کننده رهبری FDI در میان بازارهای نو ظهور است سوالاتی درباره مطلوب بودن M&A های مطمئن مطرح شده است عکس العمل در ایالات متحده نسبت به اکتساب جامعه بندرگاههای دبی در این جهت نقش داشته است که آیا ایالات متحده به عنوان رهبر اقتصادی جهان نسبت به FDI نگران شده است؟
در این صورت چین به عنوان یک کشور در حال توسعه نباید نسبت به نقش FDI در اقتصاد کشور نگران باشد.
در نتیجه برداشت امنیت اقتصادی جریان پیدا کرده است از این رو ابراز تاثیر منع M&A ها در کشورهای توسعه یافته ممکن است در طی افزایش تعداد بازارهای نوظهور جریانی پیدا کند.
بازارای نوظهور و سرمایه گذاران موسسه های مستقل تحت اداره دولت عنایت ویژه ای دریافت می کنند بازارای نوظهور و سرمایه گذاران موسسه های مستقل تحت اداره دولت عنایت ویژه ای دریافت می کنند.
به نظر می رسد که شک گرایی خاصی در جهت M&A های بزرگ وجود داشته باشد که از جانب شرکت های بازار نوظهور می باشد این M&A ها در حوزه تعداد معاملات از 5% به 17% و در حوزه قیمت بین سال های 1987 و 2005 از 4% به 13% افزایش یافته اند.
برخی از نمونه های برجسته شامل موارد زیر است: اکتساب 25/1 میلیارد دلار امریکا توسط lonovo چین از توزیع کامپیوتر شخصی Pc شرکت IBM ایالات متحده در سال 2005 به عهده گرفتن INCO کانادا در سال 2007 توسط CVRD برزیل برای 7/16 میلیارد دلار امریکا مزایده موفق برای Corus بریتانیا در سال 2007 توسط Tata هند برای 5/13 میلیارد دلار امریکا.
هیچ کس نمی تواند با اطمینان M&A ها به طور خاص مخالفت شده اند همه ی مواردی که در بالا ذکر شده موفقیت آمیز بوده است هر چند به نظر می رسد که مخصوصا نمونه های فعال که در حال دریافت توجه بیشتری هستند ممکن است با مخالفت مواجه شوند اکتساب Arcelor لوکزامبورگ به قیمت 32 میلیارد دلار امریکا توسط Mittal steel شرکتی که در هلند به ثبت رسیده و در خارج از لندن اداره می شود یکی از این موارد است.
در صورتی که موسسه ای بازار نوظهور از نوع موسسه های تحت اداره ی دولت باشد شک گرایی زمانی که با خضومت همراه باشد تشدید می شود اکتسابات توسط موسسه های مستقل تحت اداره ی دولت در کشورهای توسعه یافته به نظر نمی رسد مشکلاتی بوجود آورند حتی اگر آن ها در مناطق حساس واقع شوند به طور مثال : Deutsche bahn AG المان که DHL یک شرکت لجستیک در امریکا را به دست آورده هر چند اکتسابی Plo شرکت رهیابی بخار بریتانیا توسط جامعه ی بندرگاههای دوبی بر پایه UAE امیر نشینان متحده عربی درسال 2007 تنها زمانی تصویب شد که جامعه ی بندرگاههای دوبی با محروم شدن خودش از دارایی های ایالات متحده موافقت کرد.
در مورد CNOOC و تلاش برای خرید UNACAL در سال 2005 نیز در حقیقت اقدام موسسه ی تحت اداره دولت نقش ایفاکرد.
هر چند صنف هاییاز موسسسه های تحت اداره دولت وجود دار که در مرکز توجه قرار گرفته اند و در تعدادی از کشورها SIA اضطراب قابل توجهی به وجود آورده اند.
از آنجا که این موسسه ها جدید نیستند به سوال مهمی که ایجاد می شود ین است که چرا آن ها جدا از شرکتهای تحت اداره دولت به طور ناگهانی این قدر مورد توجه قرارگرفتند؟
تجمعی از دلایل دخیل است که در میان آن ها اولین ومهمترین دلیل افزایش تعداد و اندازه این آژانس ها می باشد به هر حال پاسخ این است که آن ها توسط دولتمردان بازارهای نوظهور کنترل می شوند.
حدود منابع قابل دسترس برای SIA باترس از اینکه بازارهای نوظهور SIA اساسا ابزارهای سیاسی دولت باشند ترکیب می شود و این به معنی پیشرفت عمومی و نیز حفاظت از اهداف سیاسی می باشد.
این مسئله با در نظر گرفتن SIA در کشورهای کوچکی نظیر سنگاپور و نروژ چندن اهمیت ندارد.
در حقیقت موسسه هایی از این قبیل که از کشورهای توسعه یافته می باشند مانند صندوق بازنشستگی دولتی نرژی که حدود 3500 سرمایه گذاری فعال داشته است تا کنون توجه زیادی را جلب نکرده اند تمرکز گفتگوی عمومی بر روی آژانس های بازارهای نو است.
اما این مسئله زمانی مهم می شود که کشورهای بزرگ مخصوصا رقبای استراتژیک نیز شامل شوند.
از این رو موسسه های تحت اداره دولت اروپای غربی را به خطر می اندازد و سرمایه گذاری های تخصصی یافته توسط SIA روسیه که در سال 2008 شکل گرفته در بیشتر دنیای توسعه یافته با نگرانی تلقی می شود.
این مسئله حتی درباره SIA چین نیز که در سال 2007 تشکیل شده به کار می رود ترس شرکت های تحت کنترل دولت چین و روسیه که به میزان مشخصی