چکیده در این مقاله ابتدا نقش فناوری در توسعه و فرایند انعقاد قراردادهای انتقال فناوری به اختصار بیان شده است.
آنگاه دو مفهوم کلیدی در قراردادهای انتقال فناوری که توجه به آنها می تواند موفقیت چنین قراردادهایی را در پی داشته باشد یعنی «عمق فناوری» مورد معامله و همچنین «دامنه فناوری» که قرارداد مورد توافق به آن پوشش داده است، مورد بررسی قرار گرفته است.
سپس انواع روشها و قراردادهای انتقال فناوری براساس رویکردهای مختلف دسته بندی شده و هشت مدل از آنها توضیح داده شده اند.
در انتها مقایسه کوتاهی میان انواع این قراردادها با ذکر مزایا و معایب هریک از آنها، به عمل آمده است.
اول – فناوری عنصر کلیدی توسعه امروزه فناوری عنصر کلیدی توسعه اقتصادی و اجتماعی محسوب می شود.
سرمایه گذاری در ایجاد و گسترش فناوریهای جدید سالهاست که به عنوان موتور توسعه به رسمیت شناخته شده است.
فناوری می تواند کارایی و اثربخشی را افزایش دهد، زمان تولید وعرضه محصولات به بازار را کوتاه کند و نیازهای انسانی را تامین کند.
باایجاد محصولات جدید و عرضه خدمات متنوع به بازار، از طریق نوآوریهای تکنولوژیک، بنگاههای اقتصادی میتوانند فرصتهای جدیدی را برای دستیابی به رقابت پذیری و رشد به دست آورند.
ظهور اقتصاد دانش محور و جهانی سازی اقتصاد به شدت این باور را تقویت کرده است که رقابت پایدار مستلزم آن است که شرکتها، عملکرد خود را در بازار بین المللی از طریق ارتقای کارآیی، کیفیت و قابلیت اعتماد محصولات تولیدی شان افزایش دهند و این امر خود مستلزم به کارگیری فناوریهای نوین است.
دوم – فرایند انعقاد قراردادهای انتقال فناوری تعریف واحدی از فناوری ارائه نشده است.
فناوری را می توان مجموعه ای از آگاهیها، دانشها، فنون، مهارتها، تجربیات و سازماندهی دانست که برای تولید، تجاری سازی و بهره مندی از کالاها و خدماتی که نیازهای اقتصادی واجتماعی را تامین می کنند، مورد استفاده قرار میگیرند.
لازم به ذکر است که میان فناوری محصول و فناوری فرایند می توان تفکیک قائل شد.
همچنین معمولاً میان انتقال افقی و انتقال عمودی فناوری تفاوت قائل می شوند.
انتقال افقی فناوری فرایندی است که به انتقال فناوری از فعالیتهای تحقیق و توسعه (R&D) به موسسات بهره بردار از نوآوری منجر می گردد.
انتقال عمودی فناوری، فرایند حرکت فناوری از یک هدف یا محل به هدف یا محلی دیگر است.
انتقال بین المللی فناوری در قالب قراردادهای انتقال فناوری و سایر شیوهها از این نوع است.
در این مفهوم، انتقال فناوری فرایندی است که به وسیله آن دانش مربوط به تغییر ورودیها به خروجیهای رقابتی، به وسیله یک موسسه از منبعی در کشوری دیگر به دست می آید.
انتقال فناوری بین المللی از کانالها و مکانیسم های متفاوتی، اعم از رسمی و غیررسمی، امکان پذیر است.
فرایند انتخاب و مذاکره برای انتقال فناوری را می توان به طور خلاصه شامل مراحل زیر دانست: 1 – تعیین راهبرد تکنولوژیک در بنگاه؛ 2 – کسب اطلاعات از فناوری و بازار فناوری؛ 3 – توجه به معیارهای انتخاب مناسبترین فناوری؛ 4 – ملاحظه شرایط حقوقی و قراردادی که فرایند مذاکره را شکل می دهد؛ 5 – انعقاد نهایی قراردادهای انتقال فناوری و اجرای آن.
سوم – عمق فناوری و دامنه انتقال انتقال فناوری که به دقت انتخاب شده، به ویژه در کشورهای در حال توسعه، می تواند سطح تکنولوژیک این کشورها را ارتقا دهد.
در این باره باید میان گام کوتاه تر(SHORTER RUN) و گام بلندتر (LONGER RUN) تمایز قائل شویم.
در حرکت کوتاه تر، انتقال فناوری، بنگاه دریافت کننده را قادر می سازد که ظرفیت تولید خود را نوسازی کند.
در صورت تحقق نوآوریهای تولیدی، محصولات جدیدی ممکن است ساخته شوند یا کیفیت محصولات فعلی ارتقا یابد.
این روش می تواند باعث به روزشدن محصولات تولیدی شود که آثار مثبتی برای مصرف کنندگان نهایی در داخل کشور یا مصرف کنندگان صنعتی خواهد داشت و حتی شاید ظرفیت رقابتی شرکت را در بازارهای بین المللی بالا ببرد.
در زمینه نوآوریهای فرایندی، بنگاه دریافت کننده فناوری به فناوریهای جدیدی دست می یابد که او را قادر می سازد تا کارایی محصولات جدید را بهبود ببخشد و عملکرد انها را به روز کند و یا حتی در صورت ادغام با نوآوریهای محصولی، ممکن است به ساخت نسلهای جدیدی از محصولات منجر شود.
اما برای دستیابی به تاثیرگذاری شدید انتقال فناوری در توسعه فناوری داخلی، اتخاذ راهبرد «گام بلندتر» ضروری است، زیرا که افزایش ظرفیت تولید الزاماً به ارتقای تکنولوژیک کشورها و موسسات صنعتی منجر نمی شود.
این رویکرد به مسئله ایجاد قابلیت در شرکتهای داخلی برای دست و پنجه نرم کردن و رقابت با تغییرات و نفوذ تکنولوژیک در بافت صنعت ملی، می پردازد.
گستره و دامنه انتقال فناوری نیز در قراردادهای مختلف با یکدیگر تفاوت دارند.
در برخی از قراردادها انتقال فناوری صرفاً در حد دانش فنی ساخت یک محصول مشخص یا بازسازی یک خط تولید قدیمی است در حالی که برخی از قراردادها از جامعیت بیشتری برخوردار هستند.
در شکل شماره 1 اجزا و عناصر یک قرارداد انتقال فناروی جامع نمایش داده می شود.
از نظر عمق فناوری دریافتی جریان انتقال فناوری را می توان به سه مسیر تقسیم کرد.
این سه مسیر در شکل شماره2 ترسیم شده اند.
مسیر الف شامل خرید کالاهای سرمایهای و خدمات فنی است که توان یک شرکت محلی را برای ساخت برخی محصولات توسعه می دهد.
استفاده از این روش مستلزم تاسیس یک کارخانه جدید یا نوسازی یک کارخانه موجود است.
طبعاً این مسیر نمی تواند دریافت کننده فناوری را برای بهره برداری کارآمد از تجهیزات یا تغییر در فناوری توانمند کند.
مسیر ب واگذاری و عرضه مهارتها و دانش فنی لازم برای بهره برداری (راهاندازی) و تعمیر و نگهداری میشود.
انواع مختلفی از دانشهای فنی برای بهرهبرداری و نگهداری یک فرایند تولیدی جدید یا تغییر یافته ضروری است.
مسیر ب از دو طریق تحقق مییابد: اول : اطلاعات مدون شده در دستورالعملها، جداول، فرمولها و غیره.
دوم : از طریق آموزش و هدایت عملی که می تواند به ارتقای سرمایه های انسانی دریافت کننده فناوری منجر گردد.
مسیر ب نیز نمی تواند دریافت کننده را در جایگاهی قرار دهد که قادر به تحول و تغییر در فناوری شود.
مسیر پ دربرگیرنده دانش، آگاهی و تخصصهایی است که برای اجرای تغییر و تحولات تکنولوژیک ضرورت دارد.
این مسیر عمیق ترین سطح دانش فناوری را شامل می گردد که فراتر از دانش بهره برداری و نگهداری است.
مسیر پ شامل دو جریان اصلی است.
جریان اول متضمن دانش لازم برای درک اصول اساسی فرایندهای تولید، طراحی محصول و مواد مصرفی است که معمولاً به آن «دانش چرایی» (KNOW- WHY) می گویند.
این نوع از دانش، دریافت کننده را برای بهبود و ارتقای سیستم تولید توانمند می کند.
جریان دوم شامل انواع خاصی از تخصصهای لازم برای اعمال اصول و قواعد ضروری طراحی و اجرای تغییرات تکنولوژیک است.
مسیر پ دریافت کننده را در طولانی مدت قادر بر همراهی با تحولات تکنولوژیک خواهد کرد.
چهارم – انواع روشها و قراردادهای انتقال فناوری ابزارها، شیوه ها و روشهای مختلفی برای دریافت و کسب فناوری از خارج وجود دارد.
این روشها را می توان از یک منظر به روشهای تجاری، قراردادی و رسمی از یک طرف و روشهای غیرتجاری، غیرقراردادی و غیررسمی از طرف دیگر تقسیم کرد (جدول 1).
همچنین ابزارهای انتقال فناوری از نظر جامعیت و تاکید بر جنبه های ملموس و غیرملموس فناوری نیز قابل تقسیم هستند.
جامع ترین روش دریافت فناوری، سرمایه گذاری مستقیم خارجی(FDI) است.
سرمایه گذاری مستقیم خارجی نه تنها فناوری، بلکه مهارت های مدیریتی، ارتباط با بازار و همین طور سرمایه را با خود به همراه می آورد.
ابزار جامع دیگری نیز وجود دارد که همانا قراردادهای «ساخت، بهره برداری و انتقال»، (BOT) نام دارند.
درBOT طرفهای خارجی کارخانه ها یا دیگر پروژه های بزرگ و زیربنایی را میسازند، مدیریت می کنند و مورد بهرهبرداری قرار می دهند تا زمانی که سرمایه گذاری آنها را جبران کند.
روشهایی همچون قرارداد سازنده تجهیزات اصلی (OEM) ، قرارداد سازنده طراحی اصلی (ODM) و پیمانکاریهای فرعی برای ساخت قطعات نیز شیوه هایی برای انتقال فناوری محسوب می گردند.
در پیمانکاری فرعی دست کم مشخصات فنی واگذار میشود.
گاهی اوقات متدهای تولید، دانش فنی و کمکهای فنی نیز عرضه شده و انواع خاصی از تجهیزات تولیدی و اجزا و مواد ورودی نیز طراحی میشوند.
جامع ترین روش دریـــافت فناوری، سرمایه گذاری مستقیم خارجی(FDI) است.
سرمایه گذاری مستقیم خارجی نه تنها فناوری، بلکه مهارتهای مدیریتی، ارتباط با بازار و همین طور سرمایه را با خود به همراه می آورد.
انواع روشهای انتقال فناوری الف – روشهای غیرتجاری، غیرقراردادی و غیررسمی 1 – تقلید، کپی سازی و مهندسی معکوس؛ 2 – آموزش؛ 3 – مطالعه اسناد اختراع؛ 4 – مطالعه کتب و مقالات؛ 5 – استخدام متخصصان کلیدی خارجی؛ 6 – جاسوسی صنعتی؛ 7 – تحصیل در دانشگاههای خارجی؛ 8 – بازدید از نمایشگاهها و کارخانجات.
ب – روشهای تجاری، قراردادی و رسمی 1 – قرارداد لیسانس اختراع؛ 2 – قرارداد لیسانس دانش فنی؛ 3 – قرارداد لیسانس علامت تجاری؛ 4 – قرارداد لیسانس کپی رایت؛ 5 – قرارداد فرانشیز و توزیع؛ 6 – قرارداد سرمایه گذاری مشترک؛ 7 – قرارداد پروژه آماده بهره برداری؛ 8 – قرارداد تحقیق و توسعه؛ 9 – قرارداد طراحی و خدمات مهندسی؛ 10 – قرارداد خدمات مدیریت؛ 11 – قرارداد همکاری فنی؛ 12 – قرارداد خدمات فنی؛ 13 – قرارداد مشاوره؛ 14 – قرارداد ساخت، بهره برداری و انتقال؛ 15 – قرارداد سازنده با طراح اجزاء اصلی؛ 16 – قرارداد پیمانکاری فرعی؛ 17 – قراردادهای خرید کالاهای سرمایهای؛ 18 – سرمایه گذاری مستقیم خارجی؛ 19 – قرارداد بازسازی و نوسازی؛ 20 – قرارداد تعمیر و نگهداری؛ 21 – کسب و ادغام؛ 22 – اتحاد استراتژیک؛ 23 – قراردادهای مربوط به رایانه (نرم افزار یا سخت افزار)؛ 24 – قراردادهای مهندسی، تامین و ساخت؛ 25 – قراردادهای تجارت متقابل (بای بک).
پنجم – آشنایی با برخی از قراردادهای انتقال فناوری در اینجا هشت نوع قرارداد انتقال فناوری به اختصار معرفی می شوند.
لازم به یادآوری است که این قراردادها کمتر به صورت مستقل و خالص مورد استفاده قرار می گیرند و معمولا باتوجه به اوضاع و احوال، ترکیبی از چند روش در قالب یک قرارداد انتقال فناوری دورگه (HYBRID) مورد بره برداری قرار میگیرد.
1 – خرید حق اختراع (یا سایر حقوق مالکیت صنعتی): یکی از ساده ترین شکلهای انتقال فناوری، خرید کامل حقوق انحصاری مربوط به یک اختراع ثبت شده از مالک آن است.
وقتی که تمامی حقوق انحصاری یک اختراع ثبت شده بدون هیچ گونه محدودیت زمانی یا دیگر شرایط از سوی مالک آن اختراع ثبت شده به فرد یا شخص حقوقی دیگر، منتقل می شود، می گویند این حقوق «واگذار» شده است.
این شیوه واگذاری در قوانین بسیاری از کشورها به رسمیت شناخته شده است.
این روش همچنین در مورد واگذاری حقوق انحصاری مربوط به نمونه های اشیای مصرفی، طرحهای صنعتی و علائم تجاری و دیگر انواع مالکیتهای صنعتی استفاده می شود.
2 – قرارداد پروانه بهره برداری (لیسانس): دومین شیوه حقوقی، از طریق پروانه بهره برداری است یعنی صدور مجوز از سوی مالک یک اختراع ثبت شده به فرد یا شخص حقوقی دیگر، (در یک کشور و برای دوره زمانی اعتبارحقهای مربوط به آن اختراع) برای اجرای یک یا چند عملی که به وسیله حقوق انحصاری مربوط به حق اختراع ثبت شده مورد نظر، در آن کشور، پوشش داده می شوند.
وقتی که این اجازه صادر می شود «پروانه بهرهبرداری» اعطا شده است.
یادآوری می شود که اقدامات موصوف ساختن یااستفاده از محصولی است که شامل آن اختراع می شود یا ساختن محصولاتی به وسیله فرایندی است که شامل آن اختراع می گردد، یااستفاده از فرایندی است که آن اختراع را در بر میگیرد.
مفهوم «پروانه بهره برداری» (لیسانس) نیز در قوانین بسیاری از کشورها به رسمیت شناخته شده است.
این روش در مورد انواع دیگر مالکیتهای صنعتی هم مورد استفاده قرار می گیرد.
3 – قرارداد دانش فنی: سومین روش از روشهای سه گانه اصلی حقوقی برای انتقال و به دست آوردن فناوری به دانش فنی مربوط می شود.
در صورتی که شروط مربوط به دانش فنی در یک نوشته یا سند مجزا و متمایز ارائه گردد آن سند یا نوشته معمولا «قرارداد دانش فنی» نامیده می شود.
از طریق چنین شروطی، یک طرف یعنی عرضه کننده دانش فنی، متعهد می گردد تا دانش فنی را برای استفاده به طرف دیگر یعنی گیرنده دانش فنی، انتقال دهد.
دانش فنی ممکن است به شکل ملموس، انتقال داده شود.
اسناد، عکسها، نقشه ها (اوزالید)، کارتهای رایانه ای و میکروفیلم، در میان سایر موارد، نمونههایی از شکلهای ملموس هستند.
مثالهای از دانش فنی که ممکن است در چنین شکلهایی منتقل شوند، عبارتند از: نقشه های مهندسی ساختمان یک کارخانه، طرحهای جانمایی تجهیزات در کارخانه، ترسیمات یا نقشه های اوزالید ماشین آلات، فهرستهای قطعات منفصل، کتابچه های راهنما یا دستورالعملهای به کارگیری ماشین آلات یا مونتاژ قطعات، فهرستها و مشخصات مواد جدید، محاسبات زمانی کارگر و ماشین، نمودار جریان