» زمانی که از میشل بووه (Michel Bouvet) طراح وگرافیست مشهور فرانسوی خواسته شد تا یکی از پوسترهای خود را به عنوان انتخاب اول معرفی کند، پوستری «سیاه و سفید» به اسم ارواح، را که جهت مرکز تئاتر ژمو طراحی کرده بود انتخاب کرد و در توضیح این پوستر چنین نوشت «سیاه و سفید بودن پوستر باعث میگردد تا شما همه چیز را ساده و واضح ببینید و در نظر بگیرید.
در طراحی عنوان پوستر سعی کردم تا قدرت وضوح آن به قدری باشد که در خیابان و ایستگاه مترو به راحتی خوانده شود.» طراح فرانسوی، در توضیح پوستر خود به دو موضوع مهم و اساسی در طراحی پوستر اشاره میکند یکی سادگی و دیگری خوانا بودن نوشتار پوستر که توسط مخاطب در کمترین زمان ممکن خوانده شود.
پوسترهایی که جهت نمایش های در حال اجراء مجموعه تئاتر شهر به چاپ رسیده است از این دو اصل مهم طراحی پوستر فاصله گرفتهاند و صرفاً به یک ذهنیت مفهومی نمایش بیشتر نزدیک شدهاند درحالیکه پیام نمایش میتواند دستمایهای باشد جهت ساخت پوستر و زمانیکه فاکتورهای طراحی پوستر فراموش شود پوستر تئاتر به سمت داستان سرایی میرود که این مقوله با پوستر نسبتی ندارد.
پوستر نمایشی «خانه» که به صورت تکرنگ (قهوهایی) ارائه گردیده دارای قطعی خشتی بود و طراح پوستر معنی لاتین عنوان نمایشی را لازمه کار خود دیده و تصویر دو بازیگر زن نمایش خانه به صورت مدور جای یکی از حروف لاتین را پر کرده است.
لوگوی فارسی نمایش «خانه» با لوگوی لاتین آن «لیاوت» شده است و باقی نوشتار پوستر در قسمت بالا و پایین پوستر قرار گرفته است.
فکر طراح پوستر به دلیل پراکندگی عناصر پوستر در صفحه و از طرفی نوع رنگ انتخابی، چندان به چشم نمیآید و به نوعی پوستر به یک پراکندگی و شلوغی رسیده است و مخاطب از دیدن پوستر به خط بصری نائل نمیشود و پوستر در حد یک اطلاعرسانی باقی مانده است.چهار پوستر نمایشی «دن کیشوت» به دلیل سادگی تا حدودی خود را به استانداردهای یک پوستر موفق نزدیک کرده است.
فیگورهای شناخته شده «دن کیشوت» به صورت مشکی با زمینه خاکستری یک دست پوستر که کل فضای پوستر را در برگرفته، ترکیببندی منطقی دارد، اما لوگوی پوستر با رنگ سفید و حاشیه قرمز ترکیب شده است، پوستر را از لحاظ ترکیببندی رنگی، خنثی جلوه داده درحالیکه پوستر موفق از لحاظ رنگبندی میتواند از رنگهای درخشان استفاده کند.
پوستر نمایشی «ژولیوس سزار» از فکر و ایده خوبی جهت طراحی سود جسته و نسبت به پوسترهای گذشته طرحی نو و بدیع است.
لوگوی نمایشی با توجه به تم نمایشی، دارای طراحی حروف قوی و جا افتاده از لحاظ طراحی است، اما نوع «لیاوت» مابقی نوشتار پوستر به دلیل اندازه حروف و چیدمان آن چه زیبایی لوگوی نمایشی را ندارد و کمی بزرگ جلوه میکند.
بافت پوستر که از تکرار لوگوی پوستر تشکیل شده است بیش از اندازه فضای پوستر را پوشانده و در کل فکر جالب طراح، در ترکیببندی چندان محکم و هنرمندانه نیست و جذابیت بصری لازم را ندارد.پوستر نمایش «قوانین پنج قلعه» از ترکیب دو رنگ قرمز و مشکی است.
پوستر از لحاظ فرم و فیگورهای به کار رفته کاملاً قرینهسازی شده است و باند قرمز رنگ وسط پوستر این امر را شدید کرده است.
تعداد کم رنگ در پوستر مذکور یکی از نکات مثبت آن به شمار میرود.
فیگورهای سفید بر روی زمینه مشکی به نمایان شدن فیگورها کمک شایانی کرده است اما باند قرمز وسط پوستر، اثر را کاملاً به دو قسمت مجزا تقسیم کرده است که این اتفاق خوشایندی محسوب نمیشود.
طراح بر روی «لوگوی» پوستر تعمق کرده است و به یک ترکیببندی نسبتاً موفقی دست پیدا کرده است.
طراحی پوستر تئاتر در ایران کماکان مشکلات خاص خود را دارد از جمله زمان کم، طراحی توسط افراد متخصص و نکتهٔ از همه مهمتر عدم شناخت بعضی از کارگردانان تئاتر، نسبت به مقوله پوستر، که این نکته آخر حائز اهمیت بیشتری است چرا که در یک گروه نمایشی این کارگردان است حرف آخر هر مرحله از تولید یک اثر نمایشی از جمله «پوستر تئاتر» را میزند.
پوسترهایی که جهت نمایشهای در حال اجراء مجموعه تئاتر شهر به چاپ رسیده است از این دو اصل مهم طراحی پوستر فاصله گرفتهاند و صرفاً به یک ذهنیت مفهومی نمایش بیشتر نزدیک شدهاند درحالیکه پیام نمایش میتواند دستمایهای باشد جهت ساخت پوستر و زمانیکه فاکتورهای طراحی پوستر فراموش شود پوستر تئاتر به سمت داستان سرایی میرود که این مقوله با پوستر نسبتی ندارد.
گرافیک در تئاتر ابراهیم حسینی اشاره: زمانی که از میشل بووه (Michel Bouvet) طراح وگرافیست مشهور فرانسوی خواسته شد تا یکی از پوسترهای خود را به عنوان انتخاب اول معرفی کند، پوستری «سیاه و سفید» به اسم ارواح، را که جهت مرکز تئاتر ژمو طراحی کرده بود انتخاب کرد و در توضیح این پوستر چنین نوشت «سیاه و سفید بودن پوستر باعث میگردد تا شما همه چیز را ساده و واضح ببینید و در نظر بگیرید.
در طراحی عنوان پوستر سعی کردم تا قدرت وضوح آن به قدری باشد که در خیابان و ایستگاه مترو به راحتی خوانده شود.» طراح فرانسوی، در توضیح پوستر خود به دو موضوع مهم و اساسی در طراحی پوستر اشاره میکند یکی سادگی و دیگری خوانا بودن نوشتار پوستر که توسط مخاطب در کمترین زمان ممکن خوانده شود.
پوسترهایی که جهت نمایشهای در حال اجراء مجموعه تئاتر شهر به چاپ رسیده است از این دو اصل مهم طراحی پوستر فاصله گرفتهاند و صرفاً به یک ذهنیت مفهومی نمایش بیشتر نزدیک شدهاند درحالیکه پیام نمایش میتواند دستمایهای باشد جهت ساخت پوستر و زمانیکه فاکتورهای طراحی پوستر فراموش شود پوستر تئاتر به سمت داستان سرایی میرود که این مقوله با پوستر نسبتی ندارد.
پوستر نمایشی «خانه» که به صورت تکرنگ (قهوهایی) ارائه گردیده دارای قطعی خشتی بود و طراح پوستر معنی لاتین عنوان نمایشی را لازمه کار خود دیده و تصویر دو بازیگر زن نمایش خانه به صورت مدور جای یکی از حروف لاتین را پر کرده است.
لوگوی فارسی نمایش «خانه» با لوگوی لاتین آن «لیاوت» شده است و باقی نوشتار پوستر در قسمت بالا و پایین پوستر قرار گرفته است.
فکر طراح پوستر به دلیل پراکندگی عناصر پوستر در صفحه و از طرفی نوع رنگ انتخابی، چندان به چشم نمیآید و به نوعی پوستر به یک پراکندگی و شلوغی رسیده است و مخاطب از دیدن پوستر به خط بصری نائل نمیشود و پوستر در حد یک اطلاعرسانی باقی مانده است.
چهار پوستر نمایشی «دن کیشوت» به دلیل سادگی تا حدودی خود را به استانداردهای یک پوستر موفق نزدیک کرده است.
فیگورهای شناخته شده «دن کیشوت» به صورت مشکی با زمینه خاکستری یک دست پوستر که کل فضای پوستر را در برگرفته، ترکیببندی منطقی دارد، اما لوگوی پوستر با رنگ سفید و حاشیه قرمز ترکیب شده است، پوستر را از لحاظ ترکیببندی رنگی، خنثی جلوه داده درحالیکه پوستر موفق از لحاظ رنگبندی میتواند از رنگهای درخشان استفاده کند.
لوگوی نمایشی با توجه به تم نمایشی، دارای طراحی حروف قوی و جا افتاده از لحاظ طراحی است، اما نوع «لیاوت» مابقی نوشتار پوستر به دلیل اندازه حروف و چیدمان آن چه زیبایی لوگوی نمایشی را ندارد و کمی بزرگ جلوه میکند.
بافت پوستر که از تکرار لوگوی پوستر تشکیل شده است بیش از اندازه فضای پوستر را پوشانده و در کل فکر جالب طراح، در ترکیببندی چندان محکم و هنرمندانه نیست و جذابیت بصری لازم را ندارد.
پوستر نمایش «قوانین پنج قلعه» از ترکیب دو رنگ قرمز و مشکی است.
پوستر از لحاظ فرم و فیگورهای به کار رفته کاملاً قرینهسازی شده است و باند قرمز رنگ وسط پوستر این امر را شدید کرده است.
تعداد کم رنگ در پوستر مذکور یکی از نکات مثبت آن به شمار میرود.
فیگورهای سفید بر روی زمینه مشکی به نمایان شدن فیگورها کمک شایانی کرده است اما باند قرمز وسط پوستر، اثر را کاملاً به دو قسمت مجزا تقسیم کرده است که این اتفاق خوشایندی محسوب نمیشود.
طراح بر روی «لوگوی» پوستر تعمق کرده است و به یک ترکیببندی نسبتاً موفقی دست پیدا کرده است.
طراحی پوستر تئاتر در ایران کماکان مشکلات خاص خود را دارد از جمله زمان کم، طراحی توسط افراد متخصص و نکته از همه مهمتر عدم شناخت بعضی از کارگردانان تئاتر، نسبت به مقوله پوستر، که این نکته آخر حائز اهمیت بیشتری است چرا که در یک گروه نمایشی این کارگردان است حرف آخر هر مرحله از تولید یک اثر نمایشی از جمله «پوستر تئاتر» را میزند.
راهیم حقیقى ۱۳ مهر ۱۳۲۸ در تهران متولد شد.
تحصیلاتش را در رشته معمارى دانشکده هنرهاى زیباى دانشگاه تهران تمام کرد و از همان سال هاى دانشجوئى به طراحى گرافیک پرداخت.
او علاوه بر همکارى با بسیارى از مجلات مانند تلاش، آدینه، دنیاى سخن و تالیف کتاب هایى از قبیل نشانهها، بارون و هفت رنگ به طراحى صحنه فیلم و سریال هائى مانند سربداران ، سلطان و شعبان، و ساخت تیتراژ فیلم هاى سینمایى و مجموعه هاى تلویزیونى نیز پرداخته است .
تیتراژ فیلم هاى شهر موش ها ، نرگس ، من ترانه پانزده سال دارم، زندان زنان و مجموعه هاى تلویزیونى شب دهم، کیف انگلیسى، روزهاى به یاد ماندنى و...
از ساخته هاى او هستند.
آقاى حقیقى در سال ۱۳۸۵ مجموعه اى از پوسترهاى تئاتر خود را که بین سالهاى ۱۳۴۸ تا ۱۳۸۴ طراحى کرده بود به صورت کتاب منتشر نمود.
شوکا صحرائى از گفتگوئى با ابراهیم حقیقى در باره این کتاب یک گزارش مصور فرستاده است که در این صفحه مى بینید.
متن زیر از آیدین آغداشلو نیز در باره پوسترهاى تئاتر ابراهیم حقیقى است : اصلا نمى دانستم ابراهیم حقیقى این همه پوستر براى تئاتر کار کرده است، تا تصاویر این مجموعه را تماشا کردم وآن وقت دانستم که یک گرافیست حرفه اى، چه آفاق وسیعى را نشانه مى زند و چطور آرام و صبور جهان تصویرى دورانش را تعالى مى بخشد.
طراحى پوستر تئاتر کار ظریف خاصى است که در آن طراح از سویى مى تواند با دستى باز، تا هر جایى که بخواهد و بتواند سلیقه و تخیلش را راه ببرد و به آن میدان دهد، چون مى داند مخاطب خاص و فرهیخته و هم زبانى در پیش رو دارد که لازم نیست عناصر درخشان و پیشتاز طرحش را تقلیل دهد تا پیام بى نقص و افت به او برسد و زمینه براى پیشتازى از پیش فراهم و آماده است.
از سوى دیگر شرایط خاص تئاتر ایران امکانات محدودى را فرا روى او قرار مى دهد که از حیث اجرایى دست و پایش را مى بندد، و براى درک و به جا آوردن این موقعیت باید به پیشینهى تئاتر ایران در دهههاى سى و چهل رجوع کرد.
تئاتر ایران با پس زمینهاى مردمى آغاز مى شود که عمرش به چندین قرن مى رسد.
اما در آغاز گسترش مدرنیته در ایران، یعنى از اوایل قرن بیستم، مخاطبین خاص و محدود خود را مى سازد و از دهه ى چهل شمسى، بخش جدى آن رفته رفته به کمک هاى دولتى تکیه مى کند، تالارهاى مهم نمایش در اختیار دولت قرار مى گیرند و ادارهى تئاتر و بودجه و به تبع آن سانسور به راه مىافتد.
محدودیت امکانات نمایشى و بودجههاى مختصرى که بهره ى چندانى از فروش گیشه ندارند، بر کار طراحى و چاپ پوسترهاى تئاتر نیز تاثیر مى گذارند.
پوسترهاى تئاتر، در دهه هاى چهل و پنجاه شمسى، از چنین وضعیتى حکایت مى کنند و اغلب به روش سیلک اسکرین چاپ مى شوند و به خاطر محدودیت سرمایه گذارى و نمایش داده شدن در تنها یک تالار، مخاطبى گسترده تر را نمى توانند پوشش دهند.
این است که پوستر ها با دوسه رنگ چاپ مى شوند و کیفیت نازل چاپ، تقریبا در همه آنها آشکار است.
اما براى طراحى مانند ابراهیم حقیقى محدودیت ها نباید محدود کننده باشند، که نبودند، و نگاهى به این مجموعه که از سال ۱۳۴۸ تا ۱۳۸۴ را در بر مى گیرد گواه همین اعتقاد است.
او در این دوران طولانى، وتنها در یکى از زمینههاى طراحى گرافیک یعنى پوسترهاى تئاتر نمونههایى متنوع و زیبا و کاربردى خلق کرده است که کارنامهى هر طراحى را مى توانند پربار و درخشان کنند، و این فرصت را داشته است تا جنبههاى گوناگون گرافیک معاصرایران را بیازماید و به عرصهاى که شاید بشود آن را « گرافیک ایرانى» نامید دست پیدا کند.
استفاده از نقش مایهها و طرحهاى ایرانى در این مجموعه بسیار هوشمندانه و به جا صورت گرفته است و در نمونههایى مانند پوسترهاى « پل» ، « باغ شب نما»، « چاى خانه باغ پریان»، بى هیچ ادایى به کارآیى در خور توجه و متعادل و طراز اولى رسیده است.
ابراهیم حقیقى گرافیست خلاق و توانمندى است و به نسلى از گرافیستهاى برجسته و شاخص ما تعلق دارد که پشتوانه و