پیشگفتار در جزیره العرب یا شبیه جزیره عربستان از هزاره های هفتم و ششم ق م آثار پارینه – سنگی و میانسنگی گوناگون به دست آمده است .
با آنکه اقلیم سخت و خاک خشک آن سرزمین قاره مانند امکانات کاوشگری را تا کنون محدودوگاهی متوقف داشته لیکن باز در نواحی دورافتاده از هم خاک عربستان کاوشهای باستانی مهم به عمل آمده است که مراکز عمده آن عبارتند از : بخش شرقی در ناحیه شبه جزیره قطر بخش مرکزی در ناحیه خشک و شنزار ربع الخالی و وادیهای شمال آن تا خطه نجد بخش جنوبی شبه جزیره از ظفار رو به شرق ناحیه عدن و یمن در جنوب عربی و بخش شمال غربی از تیماء( در شمال مکه ) تا اردن و خلیج عقبه آثار عمده ای که از مراکز یاد شده به دست آمده مشتمل است بر : گوه (چوب شکن ) و مته ای از سنگ یشم در شمال یمن ابزارهای سنگ چخماقی در نجد تبر دستی از سنگ یشم در بخش شرقی و نیز آثار دیگری در همان ناحیه قطر و بخصوص در جزیره بحرین که نمایانگر برقراری روابط میان ساکنان آن نواحی با مردم هندوستان در عصر نوسنگی است و باز تبردستی از کناره جنوبی شبه جزیره ظفار و همچنین کنده کاریهای صخره ای متعلق به دوران نوسنگی در اردن و عمان از جانورانی چون گاو گربه وحشی مارمولک شتر مگس و بیش از همه بزکوهی به گواهی مدارک موجود از حدود 3000 ق م مردمیسامیزبان در سراسر جزیره العرب تا ناحیه جنوبی اردن امروزین میزیسته اند در هزاره دوم ق م دو تحول عمده در آن سرزمین به حصول پیوست که یکی اهلی شدن شتر بود و دیگری پیدایی خط الفبای عربی که تا به امروز برقرار مانده است .
چنانکه معلوم است در هزاره دوم ق م اعراب شتر را برای حمل کندر و مواد معطر از جاده بخور تا سواحل مدیترانه و بخصوص کشور مصر که مصرانه طالب کندر یمن و جنوب عربستان بود به کار میگرفته و گوشت و شیر و پشم آن را نیز مصرف میکرده اند .
قدیمیترین متن تاریخی که در آن از قوم عرب یاد شده کتیبه ای است آشوری که از زمان شلمنصر سوم (859تا824ق م) برجامانده است در تلمود که مجموعه مدون شریعت شفاهی بنی اسرائیل و نیز در تورات که نام پنج کتاب اول شریعت حضرت موسی است ذکر جزیره العرب و قوم عرب به میان آمده است .
دولتهای عمده ای که از دوران باستان در عربستان تشکیل یافته اند به دو دسته شمالی چون تدمر نبطیان و عسانیان و جنوبی مانند معین قتبان سبا و حضرموت تقسیم شده اند به موجب کتیبه های مکشوف و پژوهشهای دانشمندان در صد ساله اخیر یکی از قدیمیترین دولتهای جنوبی معین بوده که از حدود 1300 تا600 ق م دوام و شهرت میداشته است و دیگر دولت قتبان و این هر دو به دست دولت سبا منقرض شدند باز بر طبق کتیبه های بسیار و عموماً بدون سنه معین که درباره دولت سبا به دست آمده است دولت سبا نام خود را از لقب یعرب ابن قحطان میگرفته که نیای بزرگ بسیاری از شیوخ قبایل جنوبی بوده ، و شهر سبا و سد مارب را برپا ساخته است در قرن دهم ق م این دولت با فرمانروایی ملکه سبا به اوج قدرت و توانگری رسید .
مهمترین دولتهای تشکیل یافته در شمال جزیره العرب که تا سرزمین سوریه گسترش یافته بود تدمر یا پالمیر بود که نامش در لوحه ای اکدی متعلق به سده نوزدهم ق م آمده است و دیگر دولت نبطیان که از سده هفتم ق م قدرت و اعتبار یافت و سرزمینی بزرگ از بخش جنوبی فلسطین تا کناره بحر احمر را به زیر فرمان خود در آورد .
تاریخ قوم عرب از میانه سده نهم ق م مضبوط و مشخص میشود و پیش از آن بسیاری مطالب در مرحله تردید و ابهام باقی میماند از دولتهای پیش از اسلام عربستان نیز ذکری از ملوک لخمیبه میان میآوریم که قلمروشان بخشی از شمال شرقی شبه جزیره و دوام دولتشان از اواخر سده سوم ق م تا اواخر سده ششم میلادی بود پادشاهان آخری این سلسله تابع ساسانیان بودند و دولت ساسانی به یاری آنان از گزند غارتگریها طوایف بادیه نشین عرب مصون میمانده است .
شک نیست که در عربستان میان قبایل بیابانگرد و مردم شهر نشین تفاوت فاحش وجود میداشته است و طبعاً بدویان چادر نشین عرب نمیتوانسته اند صاحب هنر یا فرهنگی قابل ذکر بوده باشند لیکن در شرایط شهر نشینی پیشرفته ای که بخصوص در دولتهای بخش جنوب غربی شبه جزیره به وجود آمد تمدنی قومیو شایان توجه پا گرفت که از جهات بسیار قابل مقایسه با تمدنهای مصر و بابل و یونان و ایران بود و در طول زمان نیز تاثیراتی از هر یک آنان پذیرفت ناگفته نگذاریم که علاوه بر بیانگردان و شهر نشینان طوایفی از اعراب نیز در سراسر خاک عربستان پراکنده بودند که در واحه ها یا کنار چشمه های آب دایمیسکونت میداشتند و به مراحل پیشرفته تری از کشاورزی و دامداری و رفاه اجتماعی دست یافتند ساکنان عربستان به طور عموم گرچه تشکیل نژاد یا ملتی واحد نمیدادند لیکن همگی به زبان عربی با گویشهای متفاوت سخن میگفتند مورخان اسلامیبه پیروی از علمای انساب عرب تمامیقبایل عرب را به دو دسته بزرگ یعنی جنوبی یا قبایل قحطان یمنی و شمالی یا قبایل عدنان تقسیم کرده اند .
در میان ساکنان شبه جزیره عربستان پرستش ارواح غیر آدمیچون ملایکه و جن و غول و همچنین پرستش اجرام آسمانی واجداد خانوادگی و اصنام معمول بود بسیاری از قبایل جانوری چون سگ خرس سوسمار سنگ پشت گاو و مانند آن را بت خاص خود قرار میدادند و نام آن جانور را برقبیله یا سران قبیله خود مینهادند ایشان صنمهای خویش را از چوب و طلا و نقه و یا از سنگ میساختند گرچه به گفته برخی مورخان اسلامیقوم عرب در سایه رهبری حضرت ابراهیم یکتاپرست شده بودند لیکن مسلم است که پس از چندی دوباره به شرک گراییده بودند علمای ادیان معتقدند که عرب جاهلی به هنگام پرستش اجداد خود مراسمیپر تفصیل برپا میداشته و در سوگ مردگان موی سر را میتراشیده و بدن را مجروح میکرده و بر بالای گور متوفا بنایی میساخته است همچنین در میان عموم اقوام عرب سامینژاد نسب هر شخص اصلی عمده شمرده میشد و رعایت تکالیف خویشاوندی یا همخونی اهمیت به سزا میداشت .
در میان ساکنان شبه جزیره عربستان پرستش ارواح غیر آدمیچون ملایکه و جن و غول و همچنین پرستش اجرام آسمانی واجداد خانوادگی و اصنام معمول بود بسیاری از قبایل جانوری چون سگ خرس سوسمار سنگ پشت گاو و مانند آن را بت خاص خود قرار میدادند و نام آن جانور را برقبیله یا سران قبیله خود مینهادند ایشان صنمهای خویش را از چوب و طلا و نقه و یا از سنگ میساختند گرچه به گفته برخی مورخان اسلامیقوم عرب در سایه رهبری حضرت ابراهیم یکتاپرست شده بودند لیکن مسلم است که پس از چندی دوباره به شرک گراییده بودند علمای ادیان معتقدند که عرب جاهلی به هنگام پرستش اجداد خود مراسمیپر تفصیل برپا میداشته و در سوگ مردگان موی سر را میتراشیده و بدن را مجروح میکرده و بر بالای گور متوفا بنایی میساخته است همچنین در میان عموم اقوام عرب سامی نژاد نسب هر شخص اصلی عمده شمرده میشد و رعایت تکالیف خویشاوندی یا همخونی اهمیت به سزا میداشت .
چنانکه قبلا اشاره شد در میان فرهنگ و هنر مردم بادیه نشین و شهر نشین سرزمین عربستان تفاوت چونی و چندی بسیار وجود میداشته است و اینک در توضیح مطلب به طور خلاصه اضافه میشود که اگر طوایف و قبایل بیابانگرد و چادر نشین در شرایط زیستی خود صاحب سابقه و سبکی در هنرهای اصلی نشدند و جز به ساختن بت از چوب و سنگ و طلا و نساجی و بوریابافی و تهیه آبدان و ظروف و وسایلی با چرم و به کارگیری نقوش تزیینی و به دور از شکل و هیئت موجودات و جانداران توانایی و توفیقی نیافتند برعکس ساکنان مراکز تمدنی که پیش از آغاز هزاره اول ق م و در سده های بعد از آن در بخشهایی از شمال و جنوب و شرق شبه جزیره تکوین یافت در هنرهای معماری و پیکر تراشی و نقش برجسته کاری و نیز در مفرغکاری و سفالگری و انواع صورتسازی و زینتگری پیشرفت شایان یافتند و هنری قومیو متمایز از هنر اقوام مجاور خود به وجود آوردند شرح عمده ترین این آثار در گزارشی بسیار کوتاه به قرار زیر از نظر میگذرد : از شهر مارب (مارب ) مرکز عمده دولت سبا و واقع در نزدیکی سد مارب که خود در آغاز هزاره ق م شاهکار معماری فنی و مهندسی برای آبرسانی بوده و موجب شگفتی کارشناسان و پژوهشگران امروزی شده است بقایای پرستشگاهی بزرگ و بیضی شکل اعضای ساختمانی چون ستون و سر ستون به شیوه متمایز جنوب عربستان و قطعات تزیینی محراب و سنگتراشی پیکره های مرمرین گاو نر سردیسهای گاو نر ساخته شده با مفرغ پیکره های کوچک اندام از گل صورتگری تصویر های فردی متوفیانی کنده کاری شده بر سنگ مزارشان و برتر از همه پیکره کوچک اندام مفرغینی به بلندی 95 سانتیمتر با پوست پلنگی بر دوش و پشتش سده هفتم ق م که سجیه هنر عربستان جنوبی را عاری از نفوذ یونانی و یا بیگانه بخوبی آشکار میسازد همین گونه آثار تاریخی و هنری در تیما واقع در شمال غربی عربستان و متعلق به سده های هشتم و هفتم ق م مکشوف شده و از کاوشگاه شهر پترا (بطراء) در ناحیه شمال غربی شبه جزیره سنگ مزاری کنده کاری شده به دست آمده است باز در عدن جنوب یمن پیکره پادشاهی متعلق به میانه هزاره اول ق م و درهمان مرکز تمدن جنوب،کتیبه برچسته ای به خط عربی رویسنگ [شایدمتعلق به قرن دوم ق م ] یافته شده است.
از بخش شرقی عربستان آثار تاریخی قابل ذکری تاکنون دست نیامده است.
در پایتخت حضرت موت [تمدن عمده جنوبی عربستان ] پاره مفرغینه های لرستان متعلق به سده ششم ق م مکشوف شده است.
[نشانه ای از وجود رابطه تجاری میان ایران وحضرت موت] در مرکز تمدن جنوب غربی عربستان معماری به خصوص پیشرفت شایان توجه یافت.
طوری که هنر پیکر تراشی را با فاصله بسیاری پشت سر گذاشت.درجنوب سفالگری مراحل نخستین ماند؛ ولی زرگری ، مفر غگری و جواهر سازیرونق گرفت.
چنانگه اشک شد کامیابیهایاعراب جنوبی درساختن استحکامات، سد آبرسانی ، جادهها و نیز کارهای کشاورزی ، پژوهشگران امروزیرا به شگفتی میاندازد.
همچنین از ویژگی های شیوه هنر خاص ناحیه جنوبی عربستان، که از سرایت هنر بیگانگان و خصوصا یونانیان تا حدی دور بود، حفظ تعادل و تقارن کامل است، و این همان دو ویژگی است که درکتاب نویسی های مکشوف جلب نظر کارشناسان را کرده، برخی از ایشان را بر آن داشته است که خط عربی را برای خوشنویسی و کتیبه نویسی مساعد ترین خط به شمار آورند .
ظهور اسلام و هنر اسلامی 80- هجرت حضرت محمد (ص) از مکه به مدینه مبدا تاریخ مسلمانان قرار گرفته ، مطابق بوده است با سنه 622 بعد از میلاد مسیح پس از رحلت پیغمبر اسلام (ص) در 11 هجری قمری خلفای را شدین ( یا خلفای اربعه : ابوبکر عمر عثمان حضرت علی علیه السلام ) به جانشینی رسول اکرم در مرکز مدینه رهبری امت مسلمان را به دست گرفتند حضرت علی (ع) با قبول مقام خلافت در سال 36 هق کوفه را پایتخت خود قرار داد ، و با شهادت آن حضرت در سال 40 هق خلافت به معاویه رسید که از عموزادگان حضرت محمد (ص) بود و پایتخت خود را شهر دمشق در شام منتقل ساخت .
جانشینان معاویه به نام خلفای اموی بنی امیه از 41تا132 هق در مقام خلافت باقی ماندند از آن پس خلافت به دست عباسیان افتاد که بغداد را پایتخت ساختند و تا سال 656 هق به خلافت خود ادامه دادند و در آن سال با هلاکت المستعصم بالله به فرمان هلاکوخان بساط خلافت برچیده شد .
لفظ اسلام در قرآن کریم به معنی مطلق دین خدا و نیز خصوصاً به معنی دین حضرت محمد (ص) آمده است ؛ و اصل لغوی آن به معنی تسلیم و رضا به فرمان الله است در مدت 23 سال پس از بعثت و در طول حیات حضرت محمد (ص) این دیانت در سراسر جزیره العرب اشاعه یافت پس از رحلت رسول اکرم به همت خلفای راشدین و با پیروزیهای پیاپی جهدگران مسلمان در مدتی کوتاه آیین اسلام از اسپانیا و شمال افریقا و مصر و سوریه و بین