1- آنان در حق برادران خود به هنگام سختی و آسانی نیکوکاراند در حال ، عسر و سختی ایثار به نفس می کنند ، خداوند متعال آنها را اینچنین توصیف فرموده است : یوثرون علی انفسهم و لو کان بهم خصاصه " دیگران را بر خود ترجیج می دهند و هرچند خود به آن محتاج باشند .
ایثار در لغت به معنی بذل کردن ، عطا کردن ، دیگری را بر خود ترجیح دادن ، قوت لازم خود را به دیگری بخشیدن ، مقدم داشتن دیگران و ترویج دادن آنان بر خود در کل امور است[1] .
شخص ایثارگر دوست دارد دیگران را در نعمت باشند هر چند خودش در محرومیت بسر ببرد و حتی حاضر است آنچه دارد در اختیار دیگران بگذارد و از منافع خود چشم بپوشد ، این حالت والا را ایثار می گویند که یکی از مهمترین صفات برجسته انسانی است .
قرآن کریم یکی از جلوه های بارز ایثار را در سوره دهر در مورد حضرت علی و حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسین اینگونه بیان می فرماید : " و یطعمن الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا " و غذای خود را با اینکه به آن علاقه و نیاز دارند به مسکین و یتیم و اسیر می دهند .
طبق نقل عامه و خاصه وقتی امام حسن و امام حسین بیمار شدند پیامبر با جمعی از یاران به عیادتشان آمدند و به حضرت علی فرموند : ای ابوالحسن ، خوب بود نذری برای شفای فرزندان خود می کردی ، حضرت علی نذر کردند که اگر شفا یابند سه روز روزه بگیرند ، حضرت فاطمه ، امام حسن و امام حسین و فضه نیز گفتند ما هم نذر می کنیم روزه بگیریم .
چیزی نگذشت که هر دو شفا یافتند ، همگی روزه گرفتند .
هنگام افطار سائلی بر در خانه آمد و گفت : از مستمندان مسلمین هستیم به من غذایی بدهید ، آنها همگی مسکین را برخود مقدم داشتند و سهم خود را به او دادند و آن شب جز آب ننوشیدند ، روز دوم روزه گرفتند و موقع افطار یتیمی بر در خانه آمد ، آن روز نیز ایثار کردند و غذای خود را به او دادند و باآب افطار کردند .
روز سوم رانیز روزه گرفتند، هنگام غروب اسیری بر در خانه آمد ، باز هم سهم غذای خود را به او دادند .
هنگامی که صبح شد علی دست حسن و حسین را گرفت و خدمت پیامبر آمدند .
هنگامی که پیامبر آنها را مشاهده کرد ، دید که از شدت گرسنگی می لرزند .
در همین هنگام جبرئیل نازل شد و گفت ای محمد این سوره را بگیر ، خداوند با چنین خاندانی به تو تهنیت می گوید : سپس سوره " دهر " را بر او خواند.
علمای شیعه همه اتفاق نظر دارند که مجموع این سوره در ماجرای فوق نازل شده است و همگی روایت مربوط به آن را به عنوان یکی از افتخارات و فضائل مهم حضرت علی و حضرت فاطمه و فرزندانشان آورده اند .
آیه ایثار سوره حشر آیه 9 ...( و یوثرون علی انفسهم و لو کان بهم خصامه)) ( ...
و آنان ایثار می کنند و ترجیح می دهند دیگران را بر خودشان ، گرچه خود آنها محتاج باشند ) .
مردی آمد نزد رسولخدا ( ص) و از گرسنگی شکایت کرد ، رسول خدا زن هایش را خواند : آنها گفتند : ای رسول ما چیزی جز آب نداریم و پیامبر فرمودند ک چه کسی امشب این مرد را طعام می دهد ؟
امیر المؤمنین ( ع ) عرض کردند : من امشب این مرد را طعام میدهم و سپس نزد فاطمه ( ع ) آمد و فرمود : ای دختر رسول خدا ما امشب مهمان داریم ، چه غذایی در خانه داریم ؟
فاطمه ( ع ) فرمود : مقداری غذا برای این دختر بچه داریم ولی همان را برای مهمان شما می دهیم .
امیرالمؤمنین فرموند : ای فاطمه دختر را بخابان و چراغ را خاموش کن تا غذا نخوردن ما و کمی غذا معلوم نشود ، مهمان آمد و آنها شروع کردند به خوردن غذا ( امیر المؤمنین دست به سوی غذا دراز میکرد ولی چیزی نمی خورد تا مهمان خجالت نکشد ، هنگامی که مهمان دست از غذا کشید ، چراغ را آورند و مشاهده نمودن که ظرف پر است !!
شب به صبح رسید ، امیرالمؤمنین به مسجد رفتند و با رسول خدا نماز را خواندند .
رسول خدا نگاهی به امیرالمؤمنین کردند و شدیداً گریستند و فرمودند : ای علی ،خداوند از عمل دیشب شما در عجب و خوشحالی است ، بخوان این آیه را (( و یوثرون علی انفسهم و لو کان بهم خصاصه )) سال 65 بود بعداز آموزشهای فراوان آبی – خاکی گردان را به خرمشهر بردند .
در بیمارستانی که توسط نیروهای دشمن از بین رفته بود مستقر شدیم .
موقع غروب ، با همان تجهیزات نماز خواندیم و خودمان را به قایقها رساندیم تا از آنجا به جزایر ام الرصاص برویم .
با یک ستو ن طولانی از نیروهای گردان به طرف خاکریز در حرکت بودیم .
در پشت خاکریز رسیدیم و منتظر قایقها شدیم که مسئول دسته برادر فروغی مرا به نام صدا زد : رمضانی رمضانی ، نزدیک آمدم ، چند نفر دیگر را از ستون عشق و ایثار بیرون کشید ه بود ، همه هم سن و سال من بودند ، ما را بردند به محل فرمانه گروهان برادر محمدی ، و او بدون مقدمه گفت : شما باید برگردید !
همه به گریه افتادیم ، حال بچه ای را داشتیم که از سینه مادر جدایش می کنند خیلی زور داشت ، داشتیم دق می کردیم ع ستون حرکت کرد ع شیون و واویلای ما بی اثر بود .
تصمیم خودشان را گرفته بودند .
صدای حرکت قایقها داغمان را تازه کرد .
با ماشین تدارکات ما را از منطقه دور کردند .
آتش شدید توپخانه دشمن حکایت از شروع عملیات داشت .
صبح زود به کنار رودخانه برگشتیم و با قایق به جزایر آزاد شده ام الرصاص رفتیم .
عده ای از دوستانمان شهید و مجروح و بعضی بع آب افتاده بودند .
و ما آخر ستون عشق بودیم که به سبب سن و سالمان کیم دیرتر از موعد سر قرار رسیدیم صبح زود به کنار رودخانه برگشتیم و با قایق به جزایر آزاد شده ام الرصاص رفتیم .
و ما آخر ستون عشق بودیم که به سبب سن و سالمان کیم دیرتر از موعد سر قرار رسیدیم !
ایثار ایثار مقدم داشتن دیگری بر خود است ، چه در مسائل مالی و چه در موضوع جان .
این صفت نیک یکی از خصلت های ارزشمند اخلاقی است که در قرآن کریم و روایات ، مورد ستایش فراوان است و از وارستگی انسان از " خودخواهی " سرچشمه می گیرد .
قرآن از مؤمنانی یاد می کند که با آنکه خودشان نیازمندند ، دیگران را بر خویشتن مقدم میدارند : " و یوثرون علی انفسهم و لو کان بهم خصاصه " گذشتن از خواسته های خود و نیز چشم پوشیدن از آنچه مورد علاقه انسان است به خاطر دیگری و در راه دیگری " ایثار " است .
اوج ایثار ، ایثار خود و جان است ایثارگر ، کسی است که حاضر باشد هستی و جان خود را برای دین خدا فدا کند ، یا در راه رضای او از تمنیات خویش بگذرد .
در صحنه عاشورا ، نخستین ایثارگر ، سید الشهداء ( ع) که حاضر شد فدای دین خدا گردد و رضای او را بر همه چیز برگزید و از مردم نیز خواست ، کسانیکه حاضرند خون خود را در این راه نثار کنند با او هم سفر کربلا شوند .
اصحاب آن حضرت نیز ، هرکدام ایثارگرانه جان فدای امام خویش کردند ،در طول حوادث عاشورا نیز ، صحنه های زیبایی از ایثارگری دیده می شود .
وقتی نیروهای ابن زیاد ، آگاه شدند که مسلم بن عقیل در خانه ی هانی بن عروه است ، هانی را احضار کردند و از او خواستند که مسلم را تسلیم آنان کنند ، او می توانست با سپردن مسلم به دست آنان ، جان خویش را نجات بخشد ، اما حاضر شد در راه مسلم کشته شود ولی او را تسلیم نکند ، در مقابل درخواست تهدید آمیز آنان گفت : " به خداوند سوگند اگر تنها و بی یاور هم بمانم ، هرگز او را تسلیم شما نخواهم کرد تا اینکه در را حمایت از او بمیرم " وقتی مسلم بن عقیل را به دار العماره بردند پس از گفتگوهای تندی که ردو بدل شد و تصمیم به کشتن او گرفتند ، مسلم گریست ، یکی از حاضران گفت کسی که در پی چنین خواسته های باشد نباید گریه کند .( و باید پیش بینی این روزها را هم بکند ) ، مسلم گفت : بر خودم گریه نمی کنم ، بلکه بر حسین ( ع ) و خانواده ی او می گریم .
این نیز ایثارگری او را نشان می دهد که در آستانه ی شهادت اگر هم گریه می کند نه بر حال خویش که بر حسین می گرید ، که طبق گزارش او از وضع کوفه ، روی به این شهر پر نیرنگ و مردم پیمان شکن نهاده است .
وقتی امام حسین (ع ) به فرزندان عقیل و مسلم بن عقیل فرمود که شهادت مسلم برایتان کافی ست شما صحنه را ترک کنید ،یکصدا گفتند .
به خدا سوگند چنین نخواهم کرد .
جان و مال و خانواده و هستی خود را فدای تو می کنیم و در رکابت می جنگیم تا شهادت .
اظهارات ایثارگرانه یاران امام در شب عاشورا مشهور است یک به یک برخاستند و آمادگی خود را برای جانبازی و ایثار خون در راه امام اظهار کردند .
از آن همه سخن ، این نمونه از کلام مسلم بن عوسجه کافی است که به امام عرض کرد : "هرگز از تو جدا نخواهم شد .
اگر سلاحی برای جنگ با آنان هم نداشته باشم ، با سنگ با آنان خواهم جنگید تا همراه تو به شهادت برسم .
" سخنان سعید بن عبدالله حنفی ، رهبر بن قین و دیگران ،جلوه های روشن و ماندگاری از این روحیه ایثار گری است .
طبق نقلی سخن گروهی از آنان چنین بود : "به خدا قسم از تو جدا نخواهیم شد !
جان هایمان فدای توست ، تو را با ایثار خون ،چهره و اعضای بدن حمایت می کنیم ." آری ...
خونی که در رگ ماست ، هدیه به رهبر ماست حضرت زینب عصر عاشورا هنگام حمله سپاه کوفه به خیمه ها و غارت اشیاء چون دید شمر با شمشیر آخته قصد کشتن امام زین العابدین را دارد ، فرمود : او کشته نخواهد شد مگر من فدای او شوم پیشوای نهضت ، به پشت گرمی حامیان ایثارگر ، گام در مراحل دشوار و پر خطر می گذارد .
اگر آمادگی پیروان برای ایثار مال و جان و گذشتن از راحتی و زندگی نباشد ، رهبر تنها می ماند و حق ، مظلوم و بی یاور .
در راحتی و زندگی نباشد ، رهبر تنها می ماند و حق مظلوم و بی یاور .
در انقلاب کربلا ،امان و خانواده و یارانش دست از زندگی شستند ، تا دین خدا بماند و امت ،ازاد شوند و اصحاب شهید امام ، تا زنده بودند ،اجازه ندادند از بنی هاشم کسی به میدان رود و کشته شود .
بنی هاشم هم تا زنده بودند ،جان فدا کردند و در راه و رکاب امام به شهادت رسیدند و حسین بن علی (ع) شهید آخرین بود که وقتی به دشت کربلا نگریست ، از آن همه یاران و برادران و اصحاب کسی نمانده بود .
جلوه دیگری از ایثار ، در کار زیبای حضرت ابولفضل (ع)بود : ابتدا امان ابن زیاد را که شمر آورده بود رد کرد آنگاه در شب عاشورا اظهار کرد که : هرگز از تو دست نخواهیم کشید ، خدا نیاورد زندگی پس از تو را .
روز عاشورا نیز وقتی با لب تشنه وارد شریعه فرات شد تا برای امان و کودکان تشنه آب آورد ، پس از پر کردن مشک ، دست زیر آب برد تا بنوشد ، اما با یادآوری کام تشنه حسین (ع)ایثارگری و وفای او اجازه نداد که آب بنوشد و امام حسین (ع) و کودکان تشنه باشند و تشنه کام ه گام از فرات بیرون نهاد و تشنه لب شهید شد .
باز هم در اوج نیاز ، آب ننوشیدن و به فکر نیاز دیگران بودن .
آب شرمنده ز ایثار علمدار تو شد که چرا تشنه از او این همه بی تاب گذشت سعید بن عبد الله ، جلوه دیگری از ایثار را در