دانلود تحقیق سلطان حسین بایَقرا

Word 68 KB 9156 10
مشخص نشده مشخص نشده تاریخ
قیمت قدیم:۱۲,۰۰۰ تومان
قیمت: ۷,۶۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • سلطان حسین بایَقرا حسین بن منصور بن بایقرا، از نوادگان بایقرا پسر عمر شیخ تیمورى بود که بعد از ابو سعید در هرات به فرمانروایى نشست «875 ق / 1470 م».

    دربار هرات : دربار او یک مرکز درخشان از ادب و هنر عصر بود .

    به طورى که هرات کانون بزرگى از فرهنگ و دانش عصر به شمار مى‏رفت.

    وزیر دانشمند، شاعر و نویسنده اُزبک او ، امیر علیشیر نوایى، روح واقعى این کانون و حامى و مربى دانشمندان و هنر پروران وابسته به دربار سلطان حسین بایقرا بود.

    در این کانون پر آوازه افرادى همچون عبدالرحمن جامى، شاعر و عارف نامدار، کمال الدین بهزاد، نقاش و صنعتگر معروف، و میر خواند مورخ مشهور عصر، درخشیدند .

    همچنین پاره ای علمای معروف نیز در هرات پرورش یافتند و توسط سلطان حمایت شدند .

    از میان ایشان نام ملا حسین واعظ کاشفى معروف است .

    به علاوه در مدرسه بزرگى که سلطان به وجود آورد، هزاران عالم و طالب علم به حمایت سلطان و وزیرش ، سرگرم تحصیل و تحقیق و تألیف بودند.

    انحطاط نهایی تیموریان ایران : سلطان حسین بایقرا در 912 ق / 1506 م دار فانى را وداع گفت که با مرگ او، حفظ باقیمانده قدرت تیموریان نیز غیر ممکن شد.

    انحطاط تیموریان که به خصوص از مرگ شاهرخ شروع شده بود .

    چنانچه همزمان با آغاز منازعات خانگى فرزندان و نوادگان تیمور این انحطاط آغاز گشت .

    خصوصا که نواحى غربى ایران را از همان ایام، عرصه رقابت و نبرد دو طایفه متخاصم ترکمان شده بود .

    هر کدام از این دو طایفه ، یعنی قراقویونلو و آق قویونلو مدتى در آذربایجان و حتى در عراق و فارس حکومت و قدرت یافتند .

    سرانجام خاندان صفویه در آذربایجان و ولایت جبال( یا همان غرب و مرکز ایران فعلی ) و عراق عجم ( یا همان ایران فعلی بدون خراسان ) ، وارث قدرت آنها شد .

    صفویه یا همان اولاد شیخ صفى الدین اردبیلی زاهد و صوفی ساکن و متولد اردبیل ، بالاخره چندى بعد با تسخیر هرات ، آخرین بازمانده قدرت تیموریان در خراسان را نیز خاتمه دادند .

    بزم سلطان حسین بایقرا امیرزاده ای تنها با تکرار چشم های بادام تلخش در هزار آینه ی شش گوش کاشی به نیمروزی گرم در سال هزارو پانصد و چهارده ترسایی شاهزاده تهماسب میرزا به امارت هرات قدم به باغ سلطان حسین بایقرا گذاشت.

    چه دید و چه شنید شاهزاده ی خردسال به درستی نمی دانیم.

    آنقدر می دانیم که ده سالی از مرگ سلطان حسین بایقرا و میرعلیشیرنوایی وزیر خردمند و هنردوست آخرین شاه تیموری می گذشته است.

    شاید در شش - هفت سالی که ازبک ها بر شهر فرمان رانده بودند چندان هم ویرانی به بار نیامده بوده و شاهزاده ی جوان صفوی می توانسته است که بازمانده ی محفل هنرمندان و شاعران روزگار افسانه ای هرات را گرد هم آورد.

    خیلی زود جمعی تازه شکل می گیرد که شمع محفل آن کمال الدین بهزاد و هاتفی شاعر هستند.

    شاهزاده ی خرد سال در میان هنر و فرهنگ این بزرگان می بالد و بخت آن دارد که از بزرگترین نقاش همه دوران ها درس نگارگری بگیرد و آیین هنرمندی بیاموزد.

    و در کنار هنرآموزی با اندیشه ی باغ ایرانی و زمینه های اشراقی و فلسفی آن آشنا شود لحظه هایی از تفرج شاهانه در باغ را که اینک می داند برساخته ی اندیشه ای کهن است، راه به ساختمان زیبای آجری کاخ کج می کند تا تک مضراب های کاشی های فیروزه و لاجورد را بر تاقی های سرسرا و حوضخانه در ذهن معنا کند.

    دستار دوازده ترک سرخ حیدری، بر سر و گردن کودکانه اش سنگینی می کند اما سکوت دلپذیر حوضخانه دوباره به اندیشه ی باغ بازش می گرداند؛ به راستی چگونه بزمی بوده است بزم سلطان بایقرا استاد بهزاد و هاتفی شاعر از بزم سلطان حسین بایقرا یاد می کنند و شاهزاده را هوای درک آن بزم قلم به دست می دهد تا بیاموزد طرح زدن و خوشنویسی را و بیاموزد آیین هنرپروری و هنرمندی را.

    شاهنامه ی شاه تهماسبی میوه ی این اشتیاق تهماسب میرزا بود برای درک لمحه ای از آن باغ رویا، باغ سلطان حسین بایقرا و محفل اندیشه و هنر فرزین خردمند سلطان، میرعلیشیر نوایی بازگشت زودهنگام شاهزاده به تبریز و تلخی دل کندن از رویای نا تمام هرات او را بر آن داشت که آن را در تبریز که اینک خیلی زود می بایست در آن بر تخت پادشاهی بنشیند ادامه دهد.

    بهزاد به سمت ریاست کتابخانه ی سلطنتی منصوب می شود و سلطان محمد نقاش آموزش شاه جوان را پی می گیرد.

    دلشدگان و هنرآموختگان نگارگری در کارگاه های هنری تبریز گرد می آیند تا تجلی بخش شاعرانگی همه جانبه ی هنر ایرانی شوند نه از آن گونه که برخی اندیشیده اند که آن ها تنها کتاب تزیین می کرده اند.

    کتاب مصور ایرانی چگاله ی همه ی دانش ها و هنرها ست.

    میوه ی خرد است و خردی که از مرزهای روزمرگی و داد و ستد فراتر می رود و به افقی شاعرانه دست می یابد.

    و خطاست تقلیل دادن آن تنها به واکنشی عارفانه به طبیعت و برابر گرفتن اندیشه ی شاعرانه و اندیشه ی عارفانه آنسان که بسا بارها در صحبت از هنر ایرانی این روزها می شنویم باری کارستان های ادبی – شاهنامه ی فردوسی، خمسه ی نظامی، بوستان سعدی و دیوان حافظ- یکی پس از دیگری با زیباترین خط و زیباترین رنگ و زیباترین نگاره ها به هیات کتاب در می آیند و کمی پیش از رسیدن سده ی شانزدهم ترسایی به نیمه ی خود، هنرایرانی به غایت آراستگی و شکوه دست می یابد برادر کهتر شاه تهماسب، سام میرزا نیز همچون برادر تاجدار خود فرهیختگی پیشه کرد و هنرپروری را تا آن جا رسانید که خود موضوع یکی از نگاره های سلطان محمد نگارگر در دیوان حافظ اش شد.

    نگاره ای که آذین این نوشتار است و شاید سرانجام رویای باغ شاهزاده ی خردسال در تجسم بزم عید برادر کهتر تحقق یافته باشد لالای نجواوار فواره ای خرد که بر وقفه ی خوابالوده ی اطلسی ها می گذشت تا سال ها بعد آبی را ناگاه مفهومی عاشقانه از وطن دهد آه ای امیرزاده ی کاشی ها با اشک های آبیت ******************* حسین بایقرا.

    وی آخرین پادشاه تیموری است که مدتی طولانی در شرق ایران حکومت کرد.

    بایقرا در محرّم 842 ق.

    در شمال شرقی شهر هرات و در محلی به نام دولتخانه چشم به جهان گشود (14: ج 7، ص 8).

    نسب او هم از جانب پدر و هم از سوی مادر به تیمور می‌رسد.

    پدرش غیاث‌الدین منصور، فرزند بایقرا بود.

    این بایقرا از نوادگان تیمور بود که به قولی در سال 826 ق.

    در بادغیس به قتل رسید (12: ج 2، ص 206-207) و نباید او را با نواده‌اش، حسین بایقرا، اشتباه گرفت.

    مادر حسین بایقرا فیروزه بیگُم نام داشت که نوه امیر موسی، دخترزاده تیمور، بود (338:10).

    حسین بایقرا ابتدا در دستگاه الغ بیگ(850-853 ق.) و تحت حمایت او بود.

    پس از آنکه ابوسعید گورکان (855-873ق.) به حکومت رسید، وی را به زندان انداخت، ولی او از زندان گریخت و به میرزا ابوالقاسم بابر (852-861 ق.) پیوست.

    در سال 862 ق.

    موفق شد استرآباد را تصرف کرده و مقرّ حکومت خویش سازد، ولی در نبرد با ابوسعید شکست خورد.

    با مرگ ابوسعید در 873 ق.

    و خالی بودن میدان از رقیبان قدرتمند، به هرات لشکر کشید و تا پایان عمر در شرق ایران مقتدرانه حکومت کرد (118:2).

    حسین بایقرا در شمار اندک فرمانروایان تاریخ ایران است که نه تنها برای پیشبرد فرهنگ تلاش کرد، بلکه خود از جمله شاعران و نویسندگان قرن 9 ق.

    به‌شمار می‌آید.

    آثار متعددی به نظم و نثر از وی برجای مانده است :رساله معما، به شعر که از طبع‌آزمایی‌های رایج آن زمان بوده است؛ مناظره گل و مل، در قالب مثنوی که نسخه دستنویس آن در کتابخانه شخصی اصغر مهدوی موجود است (4: ج 1، ص 258)؛ دیوان منظوم ترکی، که اشعار آن در قالب غزل و دربر گیرنده مضامین عاشقانه است (2:6)؛ و رساله‌ای منثور به زبان ترکی که در آن اندیشه‌ها و عقاید خود را همراه با شرح مختصری از وضعیت فرهنگی عصرخویش بیان کرده است (157:16).

    اثر معروفی که به‌غلط به وی نسبت داده شده مجالس‌العشاق است که نویسنده واقعی آن، کمال‌الدین حسین گازُرگاهی، از معاصران و نزدیکان حسین بایقراست (13: ج 6، ص 326؛ 11: شش).

    در دوره زمامداری او، بناهای متعددی به‌منظور پیشبرد فرهنگ احداث گردید.

    خواندمیر در خلاصه‌الاخبار به ذکر نمونه‌های مختلفی از مدرسه، مصلّی، خانقاه، دارالشفا، و جز آن در هرات و سایر مناطق خراسان می‌پردازد که همگی در زمان حسین بایقرا و با حمایت‌های وی بنا گردیده است (9: 183-200).

    اشتیاق او به کتاب و کتابخانه را می‌توان پیش از آغاز زمامداری وی نیز مشاهده کرد.

    به گفته بنایی هروی (قرن 10ق.) هنگامی که وی مجبور شد اردوی خود را در خوارزم برجای گذارد و از مقابل سپاه ابوسعید گورکان بگریزد، آنچه برای دشمن باقی گذاشت، کتابخانه‌اش بود؛ و اضافه می‌کند که یکی از سرداران ابوسعید به نام امیر بیگ‌آتا وارد کتابخانه شد و چند جلد کتاب نفیس را به‌غنیمت برد که از آن جمله کتابی از مولانا احمد رومی (قرن 8 ق.) بوده است (23:3).

    در سال‌های زمامداری او، کتابخانه‌ها از رونق کم‌نظیری برخوردار بودند.

    علاوه بر مدارس متعددی که در آنها کتابخانه احداث گردیده بود، دربار او در هرات نیز کتابخانه‌ای مجلل و باشکوه داشت و خوشنویسانی چون سلطانعلی مشهدی، خواجه محمد حافظ، مولانا زین‌الدین محمود، و سایر خوشنویسان زبده در آنجا کتابت کرده‌اند (8: 303).

    نقاشان متعددی نیز در این کتابخانه به کتاب‌آرایی مشغول بوده‌اند، که بلندآوازه‌ترین آنها، کمال‌الدین بهزاد، نقاش نامدار اواخر تیموری و اوایل صفویه است.

    میرک نقاش، مولانا حاجی محمد، مولانا محمد اصفهانی، و قاسمعلی چهره‌گشا از دیگر نقاشان کتابخانه حسین بایقرا بوده‌اند (9: 241-242).

    در منابع عصر تیموری، اشاره روشنی به نام رئیس کتابخانه حسین بایقرا صورت نگرفته ولی ظاهراً مدتی، میرک نقاش فوق‌الذکر عهده‌دار این سمت بوده است (51:5).

    نظامی باخزری (قرن 9 ق.) در منشأالانشاء، منشوری از جانب حسین بایقرا با عنوان "فرمان کتابداری کتابخانه همایون" آورده که متأسفانه مخاطب نامه ذکر نگردیده است.

    در بخشی از این فرمان، که با نثری متکلّف و با ذکر مقدمه‌ای در اهمیت کتاب و کتابخانه تنظیم گردیده، چنین آمده است: "بر ناظمانِ فوایدِ کتابخانه افکار، و متمتعان از فواید شعور، پوشیده نماند...

    روضه خزانه ما را که مَشْرَع و منبع عیون معارف و عوارف است، به واسله ینابیع مجمل و مفصَل، و اصول و فروع مختصر، و مطوّل و معقول و مسموع، بر خوبتر هیأتی نمودار گلستان فردوس و بوستان جنان گردانیدیم و مقالید اختیار ضبط و ربط کتابخانه همایون را که مفتاح کنز حقایق و ایضاح رمز دقایق است...

    به یَد استحقاق ]در اینجا نام مخاطب نامه افتاده است[...

    سپردیم" (15: 204).

    کتابخانه‌های دیگری نیز در عصر حسین بایقرا وجود داشته که وابسته به دیگر مقامات و صاحب‌منصبان تیموری بوده است.

    از جمله این اشخاص باید از وزیر نامدار حسین بایقرا، امیرعلیشیر نوایی، نام برد که در سراسر خراسان کتابخانه‌های متعددی را بنا نهاد.

    احمد میرزا، نواده میرانشاه‌بن تیمور، کتابخانه‌ای در شهر هرات ساخت و کتاب‌های نفیسی بر آن وقف کرد (177:9).

    از فرزندان حسین بایقرا می‌توان به فریدون حسین میرزا اشاره کرد.

    ریاست کتابخانه اول برعهده نصیرالدین خطاط بود که فرمان کتابداری وی در بدایع‌الوقایع واصفی هروی (قرن 10 ق.) آمده است (166:1).

    حسین بایقرا در یازدهم ذیحجه سال 911 ق.

    در منطقه بابا الهی بادغیس درگذشت و در شهر هرات دفن گردید (7: ج 4، ص 319).

    با مرگ وی، سلسله تیموریان (771-911 ق.) در ایران منقرض گردید، اما برخی شاهزادگان تیموری، حکومت‌های محلی و کوتاه‌مدتی را در نقاطی از خراسان و ماوراءالنهر در اختیار داشتند.

    امیرعلی و سلطان حسین و تاریخچه نگارش روایت های شفاهی این دو شخصیت قاسم نوربادوف (ترکمنستان) ترجمه : عظیم بغده محقق ترکمنستانی «تجن نفس‌اوف» بر این عقیده است که «ترکمنها کتاب زنده هستند و بیشترین روایات مربوط به نوائی را در دل خود حفط کرده اند.» بردی کربابایف (1974-1894) یکی از نویسندگان ترکمنستانی است که در طول زندگی خود ، به جمع آوری برخی از روایات و حکایت های شفاهی رایج در بین مردم در باره میرعلی و سلطان حسین پرداخته و آنها را بین آثار خود به چاپ رسانده است.

    قهرمان اصلی این دسته از آثار ، میرعلی است و او کسی نیست جز «نظام الدین علیشیر نوایی» که در ادبیات شرق از جمله در تاریخ ادبیات ترکمن ردپای روشنی از خود به جای گذاشته است.

    نوایی در سال 1441 میلادی در خانواده غیاث‌الدین کیچگینه در هرات بدنیا آمد.

    سخنوری بزرگ و رجل دولتی دوره خود به شمار می رفت و مؤلف تقریباً 30 مجموعه شعر ، منظومه ، آثار علمی ارزشمند و از جمله اثر مشهور خمسه (شامل 5 منظومه طولانی) است.

    وی که بیشتر عمرش را در مشهد ، مرو ،

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    ) افشار، ایرج. "کتابداری در کتابخانه‌های قدیم ایران". بررسی‌های تاریخی. س. نهم،

    2 (خرداد و تیر 1353): 151-170؛

    2) امیرخانی، غلامرضا. کتاب و کتابخانه در عصر تیموری. پایان‌نامه کارشناسی ارشد کتابداری و اطلاع‌رسانی، دانشکده علوم تربیتی، دانشگاه تهران، 1378؛

    3) بنایی، کمال‌الدین‌بن محمد. شیبانی‌نامه. به‌کوشش کازیوکی کوبو. کیوتو: دانشگاه کیوتو، 1997؛

    4) بیانی، مهدی. احوال و آثار خوشنویسان. تهران: علمی، 1363؛

    5) حبیبی، عبدالحی. هنر عهد تیموریان و متفرعات آن. تهران: بنیاد فرهنگ ایران، 1355؛

    6) حسین بایقرا. دیوان سلطان حسین میرزا به‌ضمیمه رساله او. به‌کوشش محمد یعقوب واحدی جورجانی. کابل: انجمن تاریخ، 1349؛

    7) خواندمیر، غیاث‌الدین‌بن همام‌الدین. حبیب‌السیر. به‌تصحیح محمد دبیرسیاقی. تهران: خیام، 1362؛

    8) همو. خلاصه‌الاخبار. نسخه خطی شماره 226. کتابخانه ملی ملک؛

    9) همو. مأثرالملوک به‌ضمیمه خاتمه خلاصه‌الاخبار و قانون همایونی. به‌تصحیح میرهاشم محدث. تهران: خدمات فرهنگی رسا، 1372؛

    10) قزوینی، یحیی‌بن عبداللطیف. لب‌ّالتواریخ. تهران: بنیاد، 1363؛

    11) گازُرگاهی، کمال‌الدین حسین. مجالس‌العشاق. به‌کوشش غلامرضا طباطبایی مجد. تهران: زرین، ؛1375

    12) گلاسن، اریکا. "بایقرا". دانشنامه جهان اسلام. ج 2، ص 206-207؛

    13) مهدوی، سیروس. "حسین بایقرا". دایره‌المعارف تشیع. ج 6، ص 326؛

    14) میرخواند، محمدبن خاوندشاه. تاریخ روضه‌الصفا. تهران: خیام، 1339؛ 15) نظامی باخزری، عبدالواسع‌بن جمال‌الدین. منشأالانشاء. به‌کوشش رکن‌الدین همایونفرخ. تهران: دانشگاه ملی ایران، 1357؛

    16) Ganjei, Turkan. "Uno Scritto Apologetica di Husain Mirza Sultano del Khorasan". Annalidell Instituo Oriental Dinapoli. 5 (1954): 157-183.

     

     

     


تحقیق دانش آموزی در مورد دانلود تحقیق سلطان حسین بایَقرا , مقاله دانشجویی با موضوع دانلود تحقیق سلطان حسین بایَقرا , پروژه دانشجویی درباره دانلود تحقیق سلطان حسین بایَقرا

تیموریان تیموریان یا گورکانیان ایران (۷۷۱ – ۹۱۱ ه‍. ق.) (۱۳۷۰ - ۱۵۰۶ م.) دودمانی مغول تبار بودند. بنیادگزار این دودمان تیمور گورکانی بود که در آسیای میانه می‌زیست و سمرقند پایتختش بود. امیر تیمور کشوری گسترده و دولتی سترگ ایجاد کرد و سرزمین فرارود را به مقامی از اهمیت رسانید که تا آن زمان هیچگاه بدان پایه نرسیده بود. او مرزهای خود را نخست در سرتاسر آسیای میانه و آنگاه سرتاسر ...

در تعریف واژه « نگارگری » که برخی از صاحب نظران از آن با نام « مینیاتور » یاد کرده اند نظرات متفاوت و گاهی کم و بیش شبیه به هم نیز ارائه شده است . از جمله در « فرهنگ معین » ذکر شده است : « مینیاتور ، تصویری کوچک است که در آن ریزه کاری به کار رفته باشد. نوعی نقاشی خاص در مشرق زمین که در آن قواعد علم مناظر ومرایا و کالبدشناسی رعایت نمی شود و در آن رنگ جنبه تزیینی دارد و ضمناجزئیات ...

مقدمه تیموریان یا گورکانیان ایران (۷۷۱ – ۹۱۱ ه‍. ق.) (۱۳۷۰ - ۱۵۰۶ م.) دودمانی مغول تبار بودند. بنیادگزار این دودمان تیمور گورکانی بود که در آسیای میانه می‌زیست و سمرقند پایتختش بود. امیر تیمور کشوری گسترده و دولتی سترگ ایجاد کرد و سرزمین فرارود را به مقامی از اهمیت رسانید که تا آن زمان هیچگاه بدان پایه نرسیده بود. او مرزهای خود را نخست در سرتاسر آسیای میانه و آنگاه سرتاسر خراسان ...

گنبد های اسلامی از دوره تیموریان تا دوره صفویه قبل ازبررسی گنبد ها در این 2 دوره ابتدا با سلسله تیموریان وصفویان آشنا می شویم: تیموریان لشگرکشی تیمور : مقارن انحطاط و اضمحلال ایلخانان و حکومت های محلی بازمانده از آن دوران, امواج یک سلسه مهاجمات تازه ای, از ماوراءالنهر با لشگر خونریز تیمور به سوی ایران به حرکت درآمد که تمام خراسان, جبال یا همان منطقه غرب ایران و فارس و قسمتی از ...

مقدمه تیموریان یا گورکانیان ایران (۷۷۱ – ۹۱۱ ه‍. ق.) (۱۳۷۰ - ۱۵۰۶ م.) دودمانی مغول تبار بودند. بنیادگزار این دودمان تیمور گورکانی بود که در آسیای میانه می‌زیست و سمرقند پایتختش بود. امیر تیمور کشوری گسترده و دولتی سترگ ایجاد کرد و سرزمین فرارود را به مقامی از اهمیت رسانید که تا آن زمان هیچگاه بدان پایه نرسیده بود. او مرزهای خود را نخست در سرتاسر آسیای میانه و آنگاه سرتاسر خراسان ...

وی مدتها خلافت طریقت نقشبندیه را به عهده داشت. جامی معاصر سلطان حسین بایقرا و وزیر دانشمندش امیر علیشیر نوائی بود که وی را مورد تفقد قرار داده اند. جامی سفرهای زیادی به بلاد مختلف کرده است از جمله هرات و سمرقند که از مراکز علوم اسلامی و ادبیات ایرانی بوده اند، وی تبحر زیادی در علوم دینی و تصوف داشت سپس در عالم عرفان به کسب مقامات معنوی نائل آمد. علاوه بر دیوان اشعار و غزلیات، ...

زندگی نامه جامی نیای جامی دانشمند پارسی بود از محله ی دشت درولایت اصفهان وظاهرا در اواخر عمر به خراسان امده بود .پدر جامی هم- که نظام الدین احمد دشتی خوانده می شد- در ولایت جام قاضی بود و با تقوی و حرمت می زیسث. عبدالرحمن – که بعدها نورالدین و عمادالدین لقب گرفت – بسال817 در خرجردجام بدنیا آمد. درکود کی همراه پدر به هرات آمد وچندی بعد در مدرسه نظامیه انجا اقامت گزید . درین شهر ...

به نام خدا خلاصه تاریخ ایران         زمان میلادی زمان هجری سلسله پادشاه رویدادها پایتخت حدود ٧٢٠ تا ٥٥٠ پیش از میلاد   مادها دیا اکو دیااکو هفت قبیله آریایی را در شهر هگمتانه متحد میکند. هگمتانه فره ورتیش   هوخشتره   آژی دهاگ   ٦٧٥ تا ٣٣٠ قبل از میلاد   هخامنشیان کورش از بین بردن مادها - فتح بابل و دادن اجا ...

زندگینامه تیمور گورکان{807 -771 ق / 1405- 1369 م } تیمور در خانواده‏اى از قبایل ترک ماوراءالنهر و در شهر " کش " - از توابع سمرقند در ترکستان ( آسیای مرکزی فعلی )- در 736 ق / 1335 م دیده به جهان گشود و خیلی زود در سوارکاری و تیر اندازی مهارت یافت.. پدرش تراغاى، از جنگجویان ایل برلاس بود که طایفه‏اش در این نواحى از قدرت و نفوذ محلى برخوردار بودند. در 761 ق / 1360 م، فردى به نام ...

حسین بن منصور بن بایقرا، از نوادگان بایقرا پسر عمر شیخ تیمورى بود که بعد از ابو سعید در هرات به فرمانروایى نشست «875 ق / 1470 م». دربار هرات : دربار او یک مرکز درخشان از ادب و هنر عصر بود . به طورى که هرات کانون بزرگى از فرهنگ و دانش عصر به شمار مى‏رفت. وزیر دانشمند، شاعر و نویسنده اُزبک او ، امیر علیشیر نوایى، روح واقعى این کانون و حامى و مربى دانشمندان و هنر پروران ...

ثبت سفارش