کلاسه پرونده: 86/456 شماره پرونده کارآموز: تجدید نظر خواه: سعید مجتمع و شعبه رسیدگی: اراک پنجم تجدید نظر شماره دادنامه: 86/119 تجدید نظر خوانده: محمد تاریخ ابلاغ: 19/3/86 موضوع دادنامه: ایراد ضرب و جرح عمدی و توهین گرد شکار پرونده: در مورخه 10/9/85 گزارش از کلانتری بخش 18 سنجان مبنی بر وقوع درگیری در شهرک نبش کابینت سازی ققنوس که شخصی بنام سعید جهت وصول طلب خود به مغازه مراجعه و با مالک و شاگرد مغازه درگیر و آنها را مضروب و متواری کرده و ضمنا افراد مضروب به پزشکی قانونی معرفی شده اند به دادسرا ارائه گردیده است سپس دادیار محترم با ارجاع پرونده به کلانتری دستور شناسائی و احضار متهم و در صورت امتناع از حضور جلب متهم را صادر می نماید.
سپس کلانتری محترم در گزارشی به دادسرا اعلام میدارد که متهم به کلانتری مراجعه نمود و حضورا به وی ابلاغ شد که در جلسه حضور یابد سپس دادیار محترم پرونده را به کلانتری ارجاع داده و بیان می دارند که اظهارات شهود شکات اخذ گردد و با مراجعه به محل از اهالی و مطلعین در خصوص موضوع و شروع کننده اولیه درگیری استعلام شود.
سپس کلانتری محترم در این زمینه اقدام نموده و شهود اخذ شهادت می نماید و شهود اظهار داشتند که ما در داخل کابینت سازی مشغول بکار بودیم و شخصی به نام سعید(متهم) وارد شد و از صاحب مغازه(محمدرضا) تقاضای طلب خود را نمود و ایشان بیان کرد که چند روزی صبر کنید ولی ایشان قصد داشت به جای طلب خود کابینت ببرد که با هم درگیر شدند و ایشان(متهم) با موزائیک بر سر محمد(شاگرد مغازه) زد و آنرا مضروب نمود.
سپس به تاریخ 4/10/85 پرونده جهت رسیدگی به دادیار محترم تقدیم گردید.
سپس دادیار محترم دستور مقتضی را صادر نمود که پرونده به همراه شکات و متهم به دادسرا ارسال گردد.
سپس در تاریخ 17/10/85 متهم به کلانتری مراجعه می نماید و پرونده جهت تحقیقات به دادسرا ارسال می گردد.
و به تاریخ 17/10/85 دادسرا محترم تشکیل جلسه داده و متهم اظهار میدارد که من فقط با آقای محمدرضا(مالک مغازه) درگیر شدم و محمد(شاگرد مغازه) را من نزده ام.
و هم چنین اظهار میدارد که سنگ در دستش بوده است.
و متهم با صدور قرار کفالت و معرفی کفیل آزاد می گردد.
سپس دادیار محترم پرونده را به کلانتری اعاده می نماید تا آقای محمد(شاگرد مغازه) احضار و جهت تعیین میزان ارش به پزشکی قانونی معرفی گردد و سپس شخص مذکور به پزشکی قانونی معرفی گردید و معاینه در مورد ارش ایشان اظهارنظر می شود.
و همچنین به شکات ابلاغ می گردد تا به دادسرا مراجعه نمایند.
سپس پرونده به دادسرا ارجاع میگردد ولی به دلیل اینکه شکات حضور پیدا نمی کنند مجددا پرونده کلانتری فرستاده می شود.
و در تاریخ 27/10/85 پس از ابلاغ به شکات آنها به دادسرا مراجعه و در همان تاریخ جلسه تشکیل گردید.
و اظهارات آنها استماع گردید.
و یکی از شکات به نام محمدرضا(صاحب مغازه) اظهار داشت که از متهم به خاطر ایراد ضرب و جرح عمدی شکایت دارم که البته به دلیل اینکه صدمه جدی ندیدم به پزشکی قانونی مراجعه نکردم.
واحد دیگر از شکایت به نام محمد(شاگرد) اظهار داشت که بنده برای میانجی وارد شدم که ایشان(متهم) با آجر به سر و گردن بنده زده سپس دادیار محترم براساس شکایت شاکی خصوصی و گواهی پزشکی قانونی و اظهارات شهود و اقرار ضمن متهم در دادسرا بر وقوع درگیری و داشتن سنگ در دست قرار مجرمین را صادر نمود و سپس مبادرت به صدور کیفرخواست دایر بر ایراد ضرب و عمد و توهین نمود.
سپس پرونده جهت رسیدگی به شعبه 108 جزایی ارسال گردید.
سپس به تاریخ 2/2/86 دادگاه محترم تشکیل جلسه داده و متهم در آخرین دفاعیات اظهار میدارد که آقای محمدرضا(مالک مغازه) شروع درگیری کرد و من دفاع کردم و ضربه به ایشان زدم ولی محمد(شاگرد) را نزدم.
در نهایت دادگاه ختم رسیدگی را اعلام نمود و مبادرت به صدور رای کرد.
رای دادگاه بدوی: دادگاه محترم با توجه به جمیع محتویات پرونده و تحقیقات گسترده به عمل آمده و گواهی پزشکی قانونی مضبوط در پرونده و اظهارات مقرون به اقرار متهم و احراز حضور درگیری و اظهارات مطلعین و سایر قرائن و امارات منعکس در پرونده اتمام انتسابی محرز مستندا به مواد 480 و 368 و 608 قانون مجازات اسلامی اولا از حیث بزه توهین نامبرده را به تادیه مبلغ یکصد هزار ریال جزای نقدی در حق صندوق دولت محکوم نموده ثانیا از حیث بزه ایراد ضرب و جرح عمدی وارده به آقای محمد و در مورد جراحت مکاحمه لب فوقانی متهم موصوف را با تادیه سه صدم دیه کامل و جراحت دامیه سمت راست صورت به تادیه دو صدم دیه کامل و در مورد خراشیدگی در حد حارصه قدام گردن به تادیه یک درصد دیه کامل تحت عنوان ارش و در مورد آسیب وارده به ونزان 6 به تادیه سه هزارم دیه کامل تحت عنوان ارش در حق شاکی خصوص محکوم نموده که در تاریخ 19/3/86 به متهم ابلاغ گردید.
سپس در فرجه قانونی متهم اعتراض نمود و پرونده جهت تجدید نظر به استان ارسال گردیده است و در دست رسیدگی می باشد.
نظریه کارآموز: به نظر می رسد که چون در اظهارات و شکایت شاکی موضوعی دال بر توهین عملی وجود نداشته بزه انتسابی برای متهم محرز نبوده و دادنامه از این حیث قابل تجدید نظر خواهی می باشد ولی از حیث دیه چون مقدار آن براساس ماده 232 آیین دادرسی کیفری کمتر از 5/1 دیه کامل است قابل تجدید نظرخواهی نیست.
کلاسه پرونده: 86/309 شماره پرونده کارآموز: تجدید نظرخواه: نورالله مجتمع و شعبه رسیدگی: شعبه پنجم تجدید نظر استان مرکزی تجدید نظر خواسته استرداد و سفته و مدارک تجدید نظر خوانده: علیرضا گردشکار: در مورخه 5/2/86 دادنامه ای از شعبه چهارم حقوقی دادگاههای عمومی و حقوقی اراک صادر گردید که در این دادنامه این چنین عنوان شده که در خصوص دادخواست تقدیمی آقای نورالله به طرفیت علیرضا مبنی بر الزام خوانده به تحویل حدود 10 فقره سفته و یک فقره قبض عادی و هزینه دادرسی مقرم به یازده میلیون ریال نظر به اینکه خواهان دادخواست خود را مسترد نمود در اجرای بند الف ماده 107 قانون آیین دادرسی مدنی قرار ابطال دادخواست صادر گردید و در تاریخ 25/2/86 به آقای نورالله ابلاغ گردیده و ایشان در فرجه قانونی به این رای اعتراض نمود و دادخواست تجدید نظرخواهی خود را تنظیم و تحویل نمود.
سپس پرونده جهت تجدیدنظر به استان ارسال گردید.
سپس قاضی محترم دادگاه تجدیدنظر شعبه پنجم ضمن ارسال اخطاریه به تجدیدنظر خوانده از او می خواهد که لایحه دفاعیه خود را در مهلت مقرر به دادگاه ارائه نماید.
سپس وکیل حمایتی تجدید نظر خوانده لایحه دفاعیه معترضانه را به دادگاه محترم ارائه نمود سپس دادگاه تجدید نظر به تاریخ 20/4/86 تشکیل جلسه داده و با بررسی مجموع محتویات پرونده ختم رسیدگی را اعلام و مبادرت به صدور رای نمود.
گردشکار: در مورخه 5/2/86 دادنامه ای از شعبه چهارم حقوقی دادگاههای عمومی و حقوقی اراک صادر گردید که در این دادنامه این چنین عنوان شده که در خصوص دادخواست تقدیمی آقای نورالله به طرفیت علیرضا مبنی بر الزام خوانده به تحویل حدود 10 فقره سفته و یک فقره قبض عادی و هزینه دادرسی مقرم به یازده میلیون ریال نظر به اینکه خواهان دادخواست خود را مسترد نمود در اجرای بند الف ماده 107 قانون آیین دادرسی مدنی قرار ابطال دادخواست صادر گردید و در تاریخ 25/2/86 به آقای نورالله ابلاغ گردیده و ایشان در فرجه قانونی به این رای اعتراض نمود و دادخواست تجدید نظرخواهی خود را تنظیم و تحویل نمود.
رای دادگاه تجدید نظر به دادگاه محترم نظر به اینکه تجدید نظر خواه در این مرحله از رسیدگی ایراد و اعتراض موثر و موجهی که بر ارکان دادنامه تجدید نظر خواسته لطمه وارد ساخته و نقض آنرا ایجاب نماید به عمل نیاورده و توجه به محتویات پرونده رای مذکور مغایرتی با موازین قانونی نداشته و از حیث رعایت اصول و تشریفات نیز مشمول هیچ یک از جهات مقرر در ماده 348 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور معرفی نیست بنابراین این ضمن رد اعتراض تجدید نظر خواه به استناد 353 قانون مذکور رای تجدید خواسته را با اصلاح تایید نمود و بیان داشت که رای قطعی است.
نظریه کارآموز: در بند الف ماده 107 قانون آیین دادرسی مدنی آمده است خواهان می تواند تا اولین جلسه دادرسی دادخواست خود را مسترد کند در این صورت دادگاه قرار ابطال دادخواشت صادر نماید که پرونده فوق الذکر به جهت اینکه خواهان دادخواست خود را مسترد نموده قرار ابطال دادخواست صادر شده است.
کلاسه پرونده: 86/386 شماره پرونده کارآموز: تجدید نظرخواه: محمد مجتمع و شعبه رسیدگی: اراک- شعبه پنجم تجدید نظر تجدید نظر خواسته: دادنامه صادره از شعبه 107 اراک تجدید نظر خوانده: دانشگاه علوم پزشکی اراک موضوع دادنامه: فک و پلمپ مغازه گردشکار: در مورخه 4/2/86 دادنامه ای از شعبه 107 دادگاه عمومی جزایی اراک صادر گردیده که در این دادنامه چنین عنوان شده است که در خصوص واخواهی آقای محمد نسبت به دادنامه صادره از شعبه 107 جزایی که به موجب آن واخواه به علت فک پلمپ مغازه به تحمل 91 روز حسب تعریزی محکوم گردیده است فلذا دادگاه با توجه به اینکه واخواه ایراد یا دفاع موجهی که موجبات ایجاد خلل و خدشه در ارکان دادنامه معترض عنه را فراهم آورد ابراز ننموده و دادنامه نیز با رعایت اصول و تشریفات دادرسی صادر شده است لذا ضمن رد واخواهی واخواه به استناد ماده 218 قانون آیین دادرسی کیفری دادنامه صادر را عینا تایید نمود و به تاریخ 12/12/85 به متهم ابلاغ گردید.
سپس متهم در فرجه قانونی به تاریخ 19/1/86 به رای صادره اعتراض نمود.
و آنرا مورد تجدید نظر خواهی قرار داد و براساس لایحه ای تقاضای نقص دادنامه و در مرحله بعد تخفیف مجازات را نمود.
این پرونده جهت تجدیدنظر خواهی به دفتر شعبه پنجم تجدید نظر ارسال گردید.
و سپس به تاریخ 23/4/86 شعبه پنجم دادگاه تجدید نظر استان مرکزی تشکیل جلسه داد و با بررسی محتویات پرونده ختم رشیدی را اعلام نمود و مبادرت به صدور رای نمود.
رای دادگاه تجدید نظر: در خصوص تجدید نظرخواهی آقای محمد دادگاه با بررسی محتویات پرونده هر چند رای صادره منطبق با موازین قانونی نبوده ولی با توجه به وضعیت خاص متهم و جوان بودن وی را مستحق تشخیص به استناد به تبصره 2 ماده 22 قانون اصلاح قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب مصوب 1381 میزان حبس نامبرده را به سه میلیون ریال جزای نقدی تبدیل نمود نظر به اینکه تجید نظر خواه در این مرحله از رشیدی ایراد و اعتراض موجهی که بر ارکان دادنامه تجدید نظر خواسته لطمه وارد ساخته و نقض آنرا ایجاب نماید به عمل نیاورده و با توجه به محتویات پرونده رای مذکور مغایرتی با موازین قانونی نداشته و از حیث رعایت اصول و تشریفات دادرسی نیز با اشکال عمدی که موجب فسخ باشد مواجه نبوده بنابراین ضمن رد اعتراض تجدید نظرخواه به استناد بند الف ماده 257 قانونی مذکور رای تجدید نظر خواسته را تایید و استوار نمود.
نظریه کارآموز: در تبصره 2 ماده 22 قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب مصوب 1381 آمده است هر گاه دادگاه تجدید نظر پس از رسیدگی محکوم علیه را مستحق تخفیف مجازات بداند ضمن تایید حکم بدوی مستدلا می تواند مجازات او را تخفیف دهد هر چند که محکوم علیه تقاضای تجدید نظر نکرده باشد که در پرونده فوق الذکر قاضی محترم به این موضوع واقف شده است.
کلاسه پرونده: 86/336 شماره پرونده کارآموز: تجدید نظر خواه: خسرو مجتمع و شعبه رسیدگی: اراک شعبه پنجم تجدید نظر تجدید نظرخواسته: نسبت به دادنامه 86/83 صادره از شعبه اول دادگاه عمومی اراک تجدید نظر خوانده: ابراهیم موضوع دادنامه: اعسار از هزینه دادرسی گردشکار: در مورخه 21/8/85 دادنامه ای در خصوص دریافت اجرت المثل بر علیه آقای خسرو از شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی اراک صادر گردید که در این دادنامه بیان شده است که آقای خسرو به دلیل اینکه بدون نوشته یا مدرکی در منزل آقای ابراهیم سکونت نموده است و هم چنین مدرکی برای اثبات خرید ملک از خواهان(ابراهیم) یا اذن وی به انتفاع از مورد تصرف ارائه ننموده لذا پس ارجاع امر به کارشناسی خوانده به پرداخت مبلغ سیصد وی و هفت هزار ریال بابت هزینه دادرسی مرحله بدوی در حق خواهان محکوم گردیده سپس آقای خسرو به تاریخ 15/12/85 دادخواستی مبنی بر اینکه تمکن پرداخت هزینه دادرسی مرحله تجدید نظرخواهی را ندارد براساس استشهادیه ضمیمه به دادگاه ارائه نمود.
سپس دفتر شعبه اول با ارسال اخطاریه از آقای خسرو دعوت به عمل می آورد که به همراه شهود خود در وقت مقرر در دادگاه حاضر