جنبش مشروطه ایران مجموعه کوششها و رویدادهائی است که در دوره مظفرالدینشاه قاجار و سپس در دوره محمدعلیشاه قاجار برای تبدیل حکومت استبدادی به حکومت مشروطه رخ داد و منجر به تشکیل مجلس شورای ملی و تصویب اولین قانون اساسی ایران شد پیشینه از اوائل سلطنت ناصرالدین شاه قاجار نارضایتی مردم از ظلم وابستگان حکومت رو به رشد بود.
تأسیس دارالفنون و آشنائی تدریجی ایرانیان با تغییرات و تحولات جهانی اندیشه تغییر و لزوم حکومت قانون و پایان حکومت استبدادی را نیرو بخشید.
نوشتههای روشنفکرانی مثل حاج زینالعابدین مراغهای و عبدالرحیم طالبوف و میرزا فتحعلی آخوندزاده و میرزا ملکم خان و میرزا آقاخان کرمانی و سید جمالالدین اسدآبادی و دیگران زمینههای مشروطهخواهی را فراهم آورد.
سخنرانیهای سیدجمال واعظ و ملکالمتکلمین توده مردم مذهبی را با اندیشه آزادی و مشروطه آشنا میکرد.
نشریاتی مانند حبلالمتین و چهرهنما و حکمت و کمی بعد ملانصرالدین که همه در خارج از ایران منتشر میشدند نیز در گسترش آزادیخواهی و مخالفت با استبداد نقش مهمی داشتند.
کشته شدن ناصرالدینشاه به دست میرزا رضای کرمانی که آشکارا انگیزه خود را قطع ریشه ظلم و نتیجه تعلیمات سیدجمالالدین دانسته بود، کوشش بیشتر در روند مشروطه خواهی را سبب شد.
عدالتخانه اگر چه از مدتی قبل شورشها و اعتراضاتی در شهرهای ایران علیه مظالم حکومت رخ داده بود اما شروع جنبش را معمولاً از ماجرای گران شدن قند در تهران ذکر میکنند.
علاءالدوله حاکم تهران هفده نفر از بازرگانان و دونفر سید را به جرم گران کردن قند به چوب بست.
این کار که با تائید عینالدوله صدراعظم مستبد انجام شد اعتراض بازاریان و روحانیان و روشنفکران را برانگیخت.
اینان در مجالس و در مسجدها به سخنرانی ضد استبداد و هواداری از مشروطه و تأسیس عدالتخانه یا دیوان مظالم پرداختند.
خواست برکناری عینالدوله و عزل مسیو نوز بلژیکی و حاکم تهران بهمیان آمد و اعتصاب در تهران فراگیر شد.
عدهای از مردم و روحانیان بهصورت اعتراض به حضرت عبدالعظیم رفتند.
مظفرالدینشاه وعده برکناری صدراعظم و تشکیل عدالتخانه را داد.
هنگامی که به وعده خود عمل نکرد علما از جمله آقا سید محمد طباطبائی و آقا سیدعبدالله بهبهانی به قم رفتند و تهدید کردند که کشور را ترک میکنند و به عتبات عالیات خواهند رفت.
عدهای هم در سفارت انگلیس متحصن شدند.
عینالدوله با گسترش ناآرامیها در شهرهای دیگر استعفا کرد و میرزا نصراللهخان مشیرالدوله صدراعظم شد.
فرمان مشروطیت بالاخره مظفرالدین شاه فرمان مشروطیت را امضا کرد.
علما و دیگرانی که به حضرت عبدالعظیم و قم رفته بودند بازگشتند و تحص در سفارت انگلیس پایان یافت.
مردم صدور فرمان مشروطیت را جشن گرفتند.
مجلس اول مجلس اول در ۱۸ شعبان ۱۳۲۴ (۱۴ میزان ۱۲۸۵/۷ اکتبر ۱۹۰۶) در تهران گشایش یافت.
نمایندگان به تدوین قانون اساسی پرداختند و در آخرین روزهای زندگی مظفرالدینشاه این قانون نیز به امضای او رسید.
محمدعلیشاه پس از مرگ مظفرالدینشاه، ولیعهد او محمدعلی میرزا شاه شد و از همان ابتدا به مخالفت با مشروطه و مجلس پرداخت.
او در مراسم تاجگذاری خود نمایندگان مجلس را دعوت نکرد.
میرزاعلیاصغرخان امینالسلطان (اتابک اعظم) را که سالها صدراعظم دوره استبداد بود از اروپا به ایران فراخواند و او را صدراعظم کرد.
از امضای قانون اساسی سر باز زد.
پس از اعتراضات مردم به ویژه در تبریز، ناچار دستخطی صادر کرد و قول همراهی با مشروطه را داد.
ولی هم شاه و هم اتابک اعظم همچنان به مخالفت با مشروطه و مشروطه خواهان مشغول بودند.
اتابک اعظم را جوانی بهنام عباسآقا تبریزی با تیر زد و کشت.
نشریه هفتگی صوراسرافیل در این دوران منتشر میشد و نقش مهمی در تشویق مردم به آزادیخواهی و مقابله با شاه و ملایان طرفدارش داشت.
با توجه به ناقص بودن قانون اساسی که با عجله تهیه شده بود مجلس متمم قانون اساسی را تصویب کرد که در آن مفصلا حقوق مردم و تفکیک قوا و اصول مشروطیت آمده بود.
محمدعلیشاه به مجلس رفت و سوگند وفاداری یاد کرد.
پس از چند روز او و دیگر مستبدان با همراهی شیخ فضلالله نوری عدهای را علیه مجلس در اطراف آن جمع کردند و به درگیری با نمایندگان و مدافعان مجلس پرداختند.
با بمبی که یاران حیدرخان عمواوغلی به کالسکه حامل محمدعلیشاه انداختند به مقابله جدی با مجلس پرداخت و به باغشاه رفت و بریگاد قزاق را برای مقابله با مجلس آماده کرد.
توپبستن مجلس بالاخره با فرستادن کلنل لیاخوف فرمانده بریگاد قزاق حمله به مجلس را آغاز کرد.
لیاخوف با نیروهایش مجلس را محاصره کردند و ساختمان مجلس و مدرسه سپهسالار را در ۲۳ جمادیالاول ۱۳۲۶ (۲ سرطان ۱۲۸۷/۲۳ ژوئن ۱۹۰۸) به توپ بستند.
عده زیادی از مدافعان مجلس در این حمله کشته شدند.
محمدعلیشاه لیاخوف را به حکومت نظامی منصوب کرد.
و به تعقیب نمایندگان و دیگر آزادیخواهان پرداخت.
ملکالمتکلمین و میرزا جهانگیرخان و قاضی ارداقی را در باغشاه پس از شکنجه در برابر محمدعلیشاه کشتند.
شکست در تهران پس از حمله به مجلس و دستگیری و اعدام آزادیخواهان، جنبش مشروطهخواهی با شکست روبرو شده بود.
بسیاری از مشروطهخواهان مخفی شدند و برخی به خارج از ایران رفتند.
قیام در تبریز پس از حمله به مجلس و پخش خبر آن، در شهرهای دیگر ایران شورشهائی برخاست.
مردم تبریز با شنیدن خبرهای تهران به هواداری از مشروطه و مخالفت با محمدعلی شاه برخاستند.
شاه نیروهای دولتی را برای سرکوب تبریزیان به آنجا فرستاد.
ستارخان،باقرخان و حیدرخان عمواوغلی به بسیج مردم و سازماندهی نیروی مسلح (مجاهدین مشروطه) برای مقابله نیروهای دولتی دست زدند.
گروهی از ایرانیان قفقاز نیز به مردم تبریز پیوستند و به مجاهدان قفقاز معروف شدند.
علی مسیو از یاران حیدرخان عمواوغلی و یارانش هم دستهٔ مجاهدان تبریز را تشکیل دادند.
محمدعلیشاه از تزار روسیه نیکلای دوم درخواست کمک کرد و تبریز به محاصره نیروهای روس و نیروهای دولتی درآمد.
بختیاری و گیلان در اصفهان اعتراضات به بست نشینی عدهای انجامید و با پیوستن بختیاریها کار بالا گرفت.
صمصامالسلطنه ایلخان بختیاری با نیروی مسلح زیادی به اصفهان وارد شد.
برادر او علیقلی خان سردار اسعد نیز از اروپا به اصفهان آمد.
در رشت انقلابیون گیلان به مقر حکومت حمله کردند و با کشتن آقا بالاخان شهر را گرفتند.
در تهران هم دوباره کوششها بالا گرفت.
بالاخره نیروهای گیلان به فرماندهی سپهدار اعظم از شمال و نیروهای بختیاری به فرماندهی سردار اسعد از جنوب به سمت تهران آمدند و در نزدیکی تهران به هم پیوستند.
فتح تهران نیروهای مجاهدین گیلان و بختیاری در ۱ رجب ۱۳۲۷ (۲۸ سرطان ۱۲۸۸/۱۹ ژوئیه ۱۹۰۹) وارد تهران شدند و شاه و اطرافیانش به سفارت روس پناه بردند.
انقلابیون مجلس عالی تشکیل دادند و محمدعلیشاه را از سلطنت خلع کردند و ولیعهد او احمد میرزا را به تخت نشاندند.
بار دیگر مجلس شورای ملی تشکیل شد و ظاهراً دوره استبداد به پایان آمد و مشروطه خواهان پیروز شدند.
جستارهای وابسته قاجار قیام تنباکو اصناف و قیام تنباکو اصناف و انقلاب مشروطیت فهرست افراد مرتبط با انقلاب مشروطه فهرست شاعران و نویسندگان دورهٔ مشروطه فهرست حزبها و گروههای مرتبط با انقلاب مشروطه قاجار قاجار نام دودمانی است که از ۱۷۹۴ تا ۱۹۲۵ بر ایران فرمان راند.قاجارها قبیلهای از ترکمانهای منطقه استرآباد (گرگان) بودند.ایشان تبار خود را به کسی به نام قاجار نویان میرساندند که از سرداران چنگیز بود.
نام این قبیله ریشه در عبارت آقاجر به معنای جنگجوی جنگل دارد.
پس از حمله مغول به ایران و میانرودان،قاجارها نیز به همراه چند طایفه ترکمان و تاتار دیگر به شام کوچیدند.هنگامی که تیمور گورکانی به این نقطه تاخت قاجارها و دیگر کوچندگان را به بند کشید و سرانجام آنها را به خانقاه صفوی در آذرآبادگان بخشید.
پس از آن قاجارها یکی از سازندگان سپاه قزلباش شدند.
در زمان آقا محمد خان قاجار این طایفه به دو قبیله اشاقه باش و یوخاری باش (به معنای ساکن ناحیه بالا - رودخانه- و ساکن ناحیه پایین - رودخانه) تقسیم شده بود و آقا محمد خان موفق گردید این دو قبیله را با هم متحد کرده و نیروی نظامی خود را استحکام بخشد.
برای آگاهی بیشتر به زندگی نامه آغا محمدخان قاجار نگاه کنید.
بنا بر بعضی منابع تاریخی مادربزرگ آقا محمد خان بیوه شاه سلطان حسین صفوی بود که در هنگام حمله محمود افغان به اصفهان از شاه سلطان حسین باردار بود و بدلیل علاقه زیاد شاه به وی، برای جلوگیری از اسارت او بدست افغانها، توسط سران قزلباش فراری داده شد و بعد از قتل شاه سلطان حسین به زوجیت پدر بزرگ آقا محمد خان درآمد.
بنا به این روایت پدر آقا محمد خان، محمد حسن خان قاجار، در اصل فرزند شاه سلطان حسین صفوی بودهاست و به همین دلیل ارتباط نزدیک و پایداری بین بازماندگان سلسله صفوی و شاهان دوره قاجاریه وجود داشتهاست.
ایران در زمان این سلسله با دنیای غرب آَشنا گردید.
اولین کارخانههای تولید انبوه، تولید الکتریسیته، چاپخانه، تلگراف، تلفن، چراغ برق، شهرسازی مدرن، راهسازی مدرن، خط آهن، سالن اپرا (که بعدا به سالن تعذیه تغییر کاربری داد)، مدارس فنی به روش مدرن(از جمله دارلفنون که به همت امیر کبیر تأسیس گردید)، و اعزام اولین گروهها از دانشجویان ایرانی به اروپا جهت تحصیل در شاخههای طب و مهندسی در زمان این سلسله صورت پذیرفت.
بازسازی ارتش ایران با روش مشق و تجهیز آنها به سلاحهای مدرن اروپایی نیز از زمان فتحعلی شاه قاجار - در قرار داد نظامی اش با ناپلیون امپراتور فرانسه - آغاز شد.
در زمان این سلسه و بعد کشمکش بسیار بین شاهان قاجار و آزادی خواهان، سرانجام ایران دارای مجلس (پارلمان) شد و بخشی از قدرت شاه به مجلس واگذار گردید.
در زمان این سلسله حکومتهای معتدد استانی بر مناطق مختلف سرزمین ایران با جنگ یا مصالحه از میان رفتند و جای خود را به سیستمی فدرالی با تبعیت از دولت مرکزی دادند و «کشور» ایران دوباره زیر یک پرچم شکل گرفت.
رنگها و ترتیب آنها در پرچم کنونی ایران از زمان این سلسله بیادگار ماندهاست.
این سلسله سرانجام با کودتای نظامی رضاخان (رضا شاه) در سال ۱۹۲۱ قدرت را از دست داد بدون خونریزی قدرت را به حاکم جدید سپرد.
رضا شاه پس از به سلطنت رسیدن بسیاری از وزرا و سفرای دولت قاجاریه را که غالبا از وابستگان خاندان قاجار بودند به استخدام درآورد که این ارتباط حرفهای تا پایان سلطنت محمد رضا شاه (فرزند رضا شاه) نیز ادامه یافت.
قیام تنباکو قیام تنباکو در ایران نخستین جنبش عمومی و گسترده ناشی از اتحاد عمومی با علما بود ناصرالدین شاه با عقد یک قرار داد در ماه رجب سال ۱۳۰۷ امتیاز تنباکو را به مدت پنجاه سال به یکی از اتباع انگلیسی به نام تالبوت سپرد.
اعطای این امتیاز به تالبوت کشت کاران تنباکو خریداران و فروشندگان آن را مواجه با نگرانی و آسیب میکد با این اقدام در حقیقت انبوه اصناف بازاریان تنباکو به یک شرکت بیگانه فروخته شدند و این عده ناگهان متوجه شدند که در واقع از کسب و کار مستقل خود منع و تبدیل به فروشندگانی شدهاند که در مقابل کار برای یک شرکت انگلیسی دستمزد دریافت میدارند.
ولف (سیاستمدار متنفذ انگلیسی که با دادن رشوه انحصار تنباکو را به تالبوت واگذار کرد) و دوستان بازرگانش بدلیل عدم شناخت از بافت اجتماعی ایران نتوانستند موضع اصناف و قدرت بازاریان ایرانی را درک کنند از سوی دیگر اصناف و بازارایان شهر نشین بر خلاف روستائیان از پشتوانه کافی برخوردار بودند آنها اقتدار مالی و ارتباط تنگاتنگی با علمای دینی داشتند بطوریکه اگر علما و اصناف دست بدست هم میدادند میتوانستند مردم را در سراسر کشور به قیام دعوت کنند.
این همبستگی سبب شد تا فریاد اعتراض بر ضد امتیاز انحصاری تنباکو در بازار شهرهای عمده مانند تهران تبریز، اصفهان، شیراز، مشهد آغاز شد در مشهد تعداد زیادی از تجار و افراد معتبر با مراجعه به مجتهدان شهر اظهار داشتند که امتیاز تنباکو موجب شکست آنها خواهد شد و به این ترتیب اظهار داشتند که امتیاز تنباکو موجب شکست آنها خواهد شد و به این ترتیب پیشتیبانی مجتهدان را خواستار شدند همان شب عده زیادی در مسجد گوهر شاد گرد هم ا,دند و دست به تحصن زدند وجمعیت فراید اعتراض و مخالفت با انگلیس و امتیاز انحصاری را سر میدادند دیری نگذشت که آتش خشم مردم تمام شهر را فرا گرفت و بازارها تعطیل و خیابانها پر از جمعیت شد اقدام صاحب دیوان که کشویده بود با توسل به زور قوای نظیمه دکانها را باز کند آتش خشم آنان را تیزتر ساخت در اصفهان یکی از تجار معتبر ترجیح داد که کلیه موجودی توتون و تنباکوی خود را بسوزاند و اینگونه از تسلیم آن به شرکت انگلیسی خودداری کند.
این اقدام در ظاهر تاثیر بسزایی در مردم بر جای نهاد.
تعطیل بازار جلوگیری از ورود کارگزاران امتیاز انحصاری به مزارع تنباکو پاره کردن آگهیهای شرکت انگلیسی سوزاندن تنباکو نوشتن عریضه و فرستادن نمایندگان متعدد نزد شاه تحصن در آستان حضرت عبدالعظیم از اقدامات اعتراض آمیز اصناف و بازاریان در شهرهای مختلف بود صدور فتوای آیت الله میرزا حسن شیرازی، مرجع تقلید وقت مبنی بر تحریم تنباکو از مهمترین اقدامات یاد شده بود که لغو امتیاز انحصار تنباکو را در جمادی الاول