بشر واندیشه کمال مطلق، مادیون و جهان بینی یک بعدی، مکتب پیامبران وایمان به مبدا و معاد، تشبه به کامل مطلق، مردم و ایام زندگی، مرگ از زندگی بهتر، یاد خدا و آرامش ضمیر، ایمان و تسخیر غرائز، آخرت و حیات جاودان، ایمان به معاد و احساس مسئولیت، بدبینی به زندگانی دنیا، تشویق غیر قابل درمان، نفی معاد و بیهودگی دنیا، مادی گری و سودجوئی، نیل به تعالی در پرتو ایمان، انسان بصیر و آینده نگری، بهره برداری از فرصت، دنیا و ناملایمات گروهی که دنیا در نظرشان بیهوده است.
مکررات خسته کننده، مرگ یا ولادت دوم، خودساختن و رستگاری، حشر کوردلان در قیامت، آزادی بشر در خودسازی، شکر گذاری یا کفران نعمت، دنیا از دیدگاه پیامبران، آینده نگری، غفلت ویی فکری مجاهده در راه احیاء انسانیت، آگاهان وظیفه شناس، زندگی با هدف و نیل به کمال، عمر زیانبار، شکنجه روحی و خودکشی، پندار باطل، معیار خوشبختی در آخرت، مراقبت باریتعالی، تبیین هدف زندگی، اندازه گیری غرائز، طغیان غرائز و خود فراموشی، امیال اجتماعی و تکامل، خود پرستی و جنایت، عامل فساد و تباهی، مشکل بزرگ اجتماعی، وسائل اجراء قوانین، مجازات بزهکاران، کشورهای پیشرفته و جرائم هولناک، بی ایمان و جنایت، عجز زمامداران از بسط معنویات، انسانیت فراموش شده، انبیاء و پرورش مکارم اخلاق، ایمان و امنیت اجتماعی، مقصود از ایمان بخدا، مقصود از ایمان به روز جزاء گناهکاران نامه اعمال، حسابرسی بر اساس عدل، وظیفه شناسی پاکان، احیاء مخلوق از خالق، تزکیه نفس و سعادت ابدی، اجتناب سازی، واپسین زدن تمایلات ناروا، اعلاء حق و پاداش الهی، عشق و به شهادت، مرگ در راه خدا، سخنان حمزه عم پیامبر، یقین به قیامت و فداکاری، فطرت آدمی و کرائم اخلاق، ارزش فضیلت دوستی.
روح خدا و حیات جاودان وضع آدمیان بعد از مرگ، نظر فلاسفه مادی، نظر روحیون، سخنی از کرسی موریسن، جرقه ای خاموش ناشدنی، گروهی که روح را باقی نمی دانند، تعالی روان و بقاء روح، انسان موجودی دو بعدی، دوشان بهم آمیخته، روح یا حقیقیت ناشناخته دنیای امروز و روح بشر، مسئله پیچیده وحل نشدنی، وحی الهی و سخن پیامبران، روح یا معیار انسانیت، معانی روح، معانی نفس، تحویل گرفتن روح محتضر، سخنانی بین فرشته وستوفی، روح خدا و سجده فرشتگان، روح گزیده و برتر، صفات موجود زنده، قدرت و نیروی حیات، تصور نادرست مادیون، ادعای خویشاوندی انسان و سیمون انتساب روح، بخدا، امواج نادیدنی، شباهت روح و نور، سخنان امام صادق (ع) بازندیق، معنی روح خدا، مایه کرامت بشر، برتری روح انسان، لیاقت برای کمال مطلق، انسان موجود دو بعدی، حالات روح و بدن، خطاب پیامبر (ص) به کشته های بدر، پیامبران الهی و بقاء روح، مرگ آغاز زندگی است، مکتب انبیاء و سعادت بی پایان، مقایسه مغز الکترونی و موجود زنده، حیات در نظر مادیون، تنظیری از دکترارانی، نفی اصالت روح، تصویری باطل و سخنی خلاف واقع، قرون گذشته و نظریه های غیر واقعی، عناصر چهارگانه، سخن ناسنجیده دکترارانی، تردید راسل در نفی روح ، رعایت ادب در گفتار، دکتر ارانی و گروه گرائی، تحقیقر روحیون وتکریم مادیون، پرسشی از دکتر ارانی، نظریه ای کهن در پیدایش ذیروح، تعادل عناصر چهار گانه، نظریه ابوالحسین بصری، پندار نادرست دکتر ارانی، پیشرفت علم و نظریه روحیون، فلاسفه الهی و نظریه روح، روحیون و دلائل تجربی، رویا و ارتباط با ارواح، رویا و منطق مادی، رویا وروانکاوی، رویا و تمایلات اقناع نشده، رویا و نظریه فروید، رویا و ضمیر باطن، ابن سیرین و روانکاوی، رویا و آینده مجهول، کشف واقعیت پنهان، رویائی راز گشا، امام صادق (ع) و ابن ابی العوجاء مرگ و آغاز زندگی آخرت مرگ یا آغاز حیات اخروی، قضاء اجتناب ناپذیر، تلاش بشر برای شناخت مرگ، آیا مرگ امر عدمی است؟
پاسخ به ثنویه، شبهه دو گانه پرستان، عدم ذاتی و مستلزم عدم، بدیها از نوع عدمند، مرگ امر وجودی است، قانون یاسنت حکیمانه، نوسازی اعضاء جامعه، درخواست خلاف مصلحت، نعمت مرگ آثار بیداری و خواب، مقایسه مرگ با خواب، همانندی مرگ و خواب، مرگ یا تقدیر الهی، آثار حیات و مرگ، مرگ آفریده خالق، مالک مرگ و حیات، نتیجه بحث، تذکری لازم و به موقع، حاکمیت کی امر عدمی، عمل حکیمانه مرگ، نظامی احسن واتقین، شدائد سنگین مرگ، راه یافتن بعالم غیب، ثبت امواج مغزی، پیمامهای الکتریکی از نواحی سر، امواج مغز در مواقع هیجان، شدت فشار در حال احتضار، سخنی از علی علیه السلام، تاثیر جهان بینی در اخلاق واعمال، تامین سعادت ابدی، انسان و حیات جاودان، تخلق به ملکات انسانی، معنی آمادگی برای مرگ، بشر و گریز از مرگ، حالت احتضار و تیرگی عقل، مرگ در نظر افراد با ایمان، نیل به ثواب یاعقاب، زندان مومن و بهشت کافر، ترس بر اثر جهل، محیط مجهول وخطر حوادث، منشاء ترس از مرگ، تفاوت ترس مومن و کافر، آگاهی از سرنوشت، مومنین گناهکار، توصیف علی (ع) از مرگ، ندامت بی اثر، لحظات مرگ و توجه به رحمت حق، امید به فضل الهی لحظه مرگ و کلمه توحید.
جهان هستی نه ازلی است و نه ابدی پایان دنیا پیش از قیامت، انقراض عالم یا تحول بنیادی، ازلی و ابدی بالذات، گذشته و آینده بی نهایت، آغاز و انجام آفریده ها، آفریدگار بی آغاز و انجام، نظریه باطل درباره کیهان، سخن پیامبران و دانش امروز، معنی ازلی و ابدی، بی نهایت در عالم تصور، عمر تقریبی اجرامی کیهانی، وزن خورشید، عمر گذشته و آینده خورشید، نظریه ها در پیدایش اجسام، نظریه قدم کیهان، نظریه دهریون، قدم صانع و مصنوع، دانشمندان امروز و گفته پیامبران، پیامبران و حدوث ماده، ماده ازلی نیست، ماده پدیده است.
نظریه قدم حرکات سماوی، روزگاری که انسان نامی نداشت، پیدایش انسان در زمان، آفرینش انسان از لجن متعفن، حدوث نطفه و انسان، عمل زمین و مواد مذاب، حرارت زمین در آغاز، دریاها معلق در هوا، کیهان پدیده موقت، پایان عمر منظومه شمسی، آفتاب، تیره و به هم پیچیده می شود، منشاء انرژی آفتاب چیست؟، انرژی زیراتومی، مصرف ئیدروژن و تولید هلیوم، تکویر یا تحول جرم خورشید، پیری ستارگان، پایان عمر کوهها و دریاها، افزایش تشعشع خورشید، غلیان آب دریا ها، نظریه امروز بر خلاف دیروز، بیان نظریه ها به منظور تقریب ذهن، سکوت قرآن از چگونگی مرگ آفتاب، انقراض ناگهانی عالم، نظریه ای درباره اجسام کیهانی، دانشمندان امروز و آگاهی نسبی، اقسام نظریه های علمی، خورشید و نظریه لاپارس، دلیل لاپاس بر نظریه خود، پرسش و پاسخ دو منجم، نظریه منجم انگلیسی، سخنی از پیرروسو، فرضیات فاقد مرجع، علم آفریدگار به آفریده های خود، ناآگاهی بشر از چگونگی خلقت، بی خبری در آفرینش انسان و جهان، نه انسانها می دانند و نه ابلیسها، آینده و ناآگاهی بشر، نتیجه مجموع بحث، تفسیر آیات بر وفق پندار، محاسبه احتمالی در عمر آفتاب، مرگ دفعی خورشید، سخنی از امام صادق(ع).
ایمان به روز جزا در جهان بینی مکتب اسلام یکی از ارکان ضرروی دین و از جمله اصول قطعی اعتقادی است و در قرآن شریف و روایات رسول اکرم و ائمه طاهرین علیهم السلام هزار ها آیه و حدیث درباره آن رسیده است.
کسی که روز جزا را باور ندارد و آن را نفی میکند را نفی می کند به دین اسلام ایمان ندارد و نمی توان او را از گروه پیروان قرآن شریف به حساب آورد.مسلمانان راستین با اتکاء و اطمینان به وحی الهی که بر پیامبر اسلام نازل شده است.
روز جزا را وعده قطعی خدا می دانند و یقین دارند وعده او تخلف ناپذیر است.
بی گمان روز قیامت فرا می رسد.
میزان عدل الهی بر پا می گردد و به حساب مردم رسیدگی خواهد شد.
نیکوکاران از پاداش اعمال خویش برخوردار می شوند و زشتکاران به کیفر اعمال خود می رسند.آدمی به هر مکتبی که معتقد است و عملا از آن پیروی می کند خواه ناخواه تحت تاثیر جهان بینی آن قرار می گیرد، طبق تعالیم آن مکتب میاندیشد، بر اساس آموزش های آن فکری می کند و تصورات خود را درباره جهان و انسان بر طبق نظریه های آن مکتب تنظیم می نماید.
او کیهان با عظمت و چگونگی پیدایش آنرا از دیدگاه همان مکتب می نگرد، انسان و ارزشهای انسانی را آنطور که در جهان بینی آن مکتب آمده است می شناسد.
خوب و بد اخلاق و اعمال خویش را با معیارهای آن مکتب می سنجد و خلاصه پیروان هر یک از مکاتب، بینشی متناسب آن مکتب دارند و طرز تفکر آنان درباره جهان هستی بر وفق جهان بینی همان مکتب است.
برای آنکه این مطلب تا اندازه ای واضح و روشن گردد لازم است در اینجا قسمتهائی از جهان بینی مکتب مادی با جهان بینی مکتب الهی اسلام مقایسه شود و تاثیر آن دو در اندیشه و افکار پیروانشان مورد بررسی قرار گیرد.
تا معلوم شود تفاوت جهان بینی های مکاتب تا چه اندازه موجب اختلاف آراء و عقاید می شود و برداشتی که این دو گروه از انسان و جهان می نمایند تا چه حد باهم مغایرت بنیادی دارد.
برزخ برزخ در لغت به معنی پرده حائل است و این که بین دو چیز قرار می گیرد و نمی گیرد و نمی گذارد ایندو بهم برسند مثلا دریای شور و شیرین در موجند لکن خدای تعالی مانعی بینشان قرار داده که هر یک در دیگری راه نمی گذرد.
این را برزخ می گویند اما بحسب اصطلاح برزخ عالمی است که خدای عالم بین دنیا وآخرت قرار داده که دو توصیف خود باقی باشند عالم است بین امور دنیوی و اخروی.
در برزخ دیگر سردرد ودندان درد و دردهای دیگر نیست اینها لازمه ترکیبات این دنیا ی ماده اند اما آنجا عالم مجردات است و صراحت قیامت هم نیست.
از امام سئوال می کنند که برزخ کجاست؟
می فرمایند از ساعت مرگ تا هنگامی که قبر سر در بیاورند، و در قرآن مجید می فرمایند «ومن وراتهم برزخ الی یوم یبعثون: و از پشت آنان برزخی است تا روز قیامت».
برزخ را عالم مثالی هم می گویند چون مثل این عالم است البته از لحاظ شکل و ظاهر.
ولی از لحاظ مادی و خصوصیات و خواص عرق می کند پس از مرگ به عالمی وارد می شویم که این دنیا در برابر آن مثل شکلی است که ما در این عالم داریم با آن عالم.
بدن تو هم در برزخ مثالی است یعنی از لحاظ شکل ظاهر مثل همان بدن است لکن دیگر جسم و ماده نیست.
در مثل برگ گلی لطیف است.
لطیف تر از هوا هیچ چیز مانعی برای آن نیست.
هر نقطه ای که قرار بگیرد و همه چیز را می بیند.
این طرف دیوار و آن طرف دیوار برایش ندارد.
امام صادق (ع) می فرمایند اگر آن بدن مثالی را در آن دنیا ببیند می گوئید: آیا این هان بدن دنیوی است؟
برزخ کجاست؟
ممکن است این سئوال در ذهن بعضی بیاید که عالم برزخ با این طول و تفصیل کجاست؟
البته عقل ما نمی رسد که بفهمیم چیزی که هست تشبیهاتی در روایات شده از قبیل اینکه تمام عالم دنیا از زمینها و آسمانها نسبت به عالم برزخ مانند حلقه ای در بیابان است تا شخصی در دنیا است مانند کرم در سیب یا طفل در شکل مادر است وقتیکه میمیرد آزاد می شود البته جائی می رود در همین عالم وجود است لکن دیگر محدودیت ندارد زمان و مکان ندارد این قیودات مالی اینجا است مال عالم ماده و طبع است.
اگر به بچه ای در شکم مادر بگویند در ورای این محل تا عالمی است که شکم مادر نزد آن هیچ است نمی تواند ادراک کند و بفهمد همچنین برای ما که محسوس بین هستیم شرح عوالم بعد قابل درک نیست.
چنانچه در قرآن مجید می فرماید «هیچکس نمی داند که چه برایش تهیه شده است» بله چیزی که هست چون مخبر صادق خبر داد.
هم تصدیق می نمائیم عالم برزخ محیط باین جهان است مانند احاطه این عالم برحم مادر بهتر از این نمی شود تعبیر کرد.
محدث جزائری در اواخر انوار یغمایند گوید اگر بگوئی چون ارواح در عالم مثاعی و در وادی السلام هستند پس چرا امر شده برختن بر سر قبرهای آنها و چگونه ارواح می فهمند زائر خود را در حالیکه اینجا نستید در جواب گویم که از حضرت صادق (ع) روایت شده که ارواح هر چند در روادی السلام باشند لکن برای آنها احاطه علمیه است به محل قبورشان که می دانند زائرین و واردین بر قبورشان راه و امام (ع) تشبیه فرموده ارواح را به آفتاب و چنانچه آفتاب در زمین نیست و در آسمانت اما شعاع او همه جای زمین را احاطه نموده همچنین است احاطه علمیه ارواح حفید گوید چنانچه ظهور شعاع آفتاب در جائیکه آئینه و بلور نیست قطعا بشتر از جای دیگر است همچنین توجه و احاطه روح بقبرش بیشتز از جای دیگر است زیرا بدنی را که سالها با او کار کرده و به