دانلود مقاله انگیزه های خداشناسی

Word 514 KB 14015 103
مشخص نشده مشخص نشده الهیات - معارف اسلامی - اندیشه اسلامی
قیمت قدیم:۳۰,۰۰۰ تومان
قیمت: ۲۴,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • نخستین مساله تامل انگیزی که توجه انسان متفکر را به خود جلب می کند – و در تاریخ ادیان نیز همواره مورد بررسی قرار گرفته – این است که « اساسا چه انگیزه ای است که انسان را وادار می کند تا پیرامون مسائلی غیرمادی و ناملموس و مسائل خارج از چهارچوب عینیات و حیطه دسترس آدمی ، بویژه درباره « خداشناسی » بیندیشد ؟

    آیا این انگیزه تفکر آور ، عاملی دارای واقعیت و برخوردار از اصالت است یا خیر ؟

    و آیا در صورت اصالت داشتن ، عامل اصیل « روانی » است ، یا « عقلانی »؟

    و یا عوامل دیگری همچون علل و عوامل اجتماعی در این امر دخالت دارد ؟

    »
    در آغاز بحث ، پیش از پرداختن به تحقق در چگونگی انگیزه ها ، آشنایی کوتاهی با هر یک از عوامل لازم است .
    عامل روانی : یعنی سرشت انسان ها به گونه ای آفریده شده است که به طور طبیعی و بدون نیاز به هیچ گونه عامل و انگیزه خارجی و تحمیلی ، یا آموزشی و تلقینی ، به وجود « خدا » توجه دارند و در اعماق روان خویش نسبت به خدایی که آفریدگار و تواناست درک و شناخت پیدا می کنند .

    به عبارت دیگر ، از این دیدگاه ، انسان ها وجود آفریننده جهان را با راهنمایی سرشت روانی و براساس قطرت خویش احساس می کنند .

    علاقه پرشوری که « مادران » ، در وجود خویش نسبت به فرزندانشان احساس می کنند چه انگیزه ای دارد ؟

    آیا کسی این علاقه را به آنها تحمیل و تلقین کرده ؟

    آیا علاقه به فرزند را به آن ها آموزش داده اند ؟

    طبیعی است که هیچ عاملی در کار نیست ، جز آن که اساس علاقه مادرانه ، بر مبنای فطرت مادر استوار شده است .

    انسان نیز بر همین اساس نسبت به آفریدگار خود ، درک و علاقه یی فطری در وجود خویش احساس می کند .

    و این خود ، به صورت انگیزه یی نیرومند برای جستجوی خالق و گام نهادن در راه خداشناسی جلوه گر می شود .


    عامل عقلانی : یعنی فکر و منطق انسان همواره به صورت راهنمایی نیرومند و بی تزلزل به کمک شخص می آید و در گستره اندیشه او راههای پی بردن به وجود خالق را روشن و هموار می سازد .

    با شناختی که از انسان داریم می دانیم که او در مسائل گوناگون به فکر خود متوسل می شود ؛ پیرامون هر موضوعی از ابعاد گوناگون می اندیشد ، و آن گاه دلیل عقلانی و برهان منطقی اقامه می کند و از دریچه های مختلف به تجزیه و تحلیل می پردازد تا به اصل واقعیت آنچه در مسائل مطروحه وجود دارد پی ببرد .

    وجود این استعداد تحلیلی و منطق عقلانی در انسان ، اقتضاء می کند که درباره خدا نیز بدین گونه و براساس عقل و منطق بیندیشد .

    به سخن دیگر ، انسان همواره بر آن است تا با نیروی عقل و منطق خود ، علت اصلی وجود این جهان شگرف و شگفت آور را در یابد و آن خدایی را که آفریننده هستی و سازنده جهان است بشناسد .

    عامل اجتماعی : یعنی اجتماع انسان ها شکل و شیوه زندگی دسته جمعی آن ها و نیازهای رو به تزایدی که در جهت حل مشکلات روز افزون اجتماعی شان ایجاد می شد ، راهی گشود تا انسان از طریق آن به سوی « خداشناسی » گام بردارد .

    زیرا در گیرودار زندگی اجتماعی انسان ها دریافتند که در هر جامعه ای ، قوانین مختلف در صورتی اساس محکم و اجرای صحیح و عادلانه و دور از هر تبعیضی خواهد داشت که خالق جهان ، پشتوانه و موجد آن باشد .

    چرا که قوانین حقیر و محدودی که بشر وضع می کند ، در عمل ، عدم کارایی خود را در تمام اجتماعات نشان می داد و معلوم می شد که این قوانین ، قادر نیست زندگی انسان ها را به نحوی شایسته در پرتو عدل و مساوات اداره کند .

    تحقیق در انگیزه ها اگر از دیدگاه تحقیق در این عامل ها بنگریم خواهیم دید که دو عامل « روانی » و « عقلانی » ، انگیزه های اصلی توجه انسان به خدا ، و ایمان به پروردگار جهان اند .

    بدین معنی که هر انسانی در اعماق دل و در پرده های حساس روان و فطرت خویش احساس می کند که این جهان پهناور و این موجودات بی شمار و شگفت نمی تواند بدون آفرینده ای ایجاد شده و بدون نگهدارنده ای بر پای و باقی ماند باشد .

    هم چنین متوجه می شود که خود انسان هم که یکی از اجزاء این عالم بی کران است با اراده و قدرت همان خالق توانا آفریده شده است .

    و آن گاه در نهاد و سرشت خویش ، وابستگی و پیوستگی تردید ناپذیری میان خود و خالق خود احساس می کند .

    نکته « قابل توجیهی که امروزه واقعیت آن بر جهانیان آشکار می باشد آن است که ، « در پیدایش این احساس ، میان شرقی و غربی ، آفریقایی و آسیایی و اروپایی و دیگران ، تفاوتی نیست .

    البته باید اقرار کرد که گاهی تلقینات و تبلیغات مخالف و القاء شبهات گوناگون ، روی آینه فطرت آدمی پرده هایی از غبار و تیرگی می کشد .

    اما هنگامی که پرده ها کنار رفت بار دیگر فطرت انسان ، پاک وشفاف ، متجلی می شود و نور آن بر تیرگی ها می تابد و در پرتو آن ، بار دیگر انسان متوجه « خدا » می شود » .

    بدین سان نقش و اثر عامل روانی در این مساله ، قطعی و انکار ناپذیر است .

    در بیان « عامل عقلانی » نیز باید گفت : « هنگامی که انسان مرحله خامی و کوتاهی اندیشه را پشت سر می نهد ، هر چه نیروی عقلی اش افزون تر شود قدرت تشخیص نیز بیشتر در او بالندگی می گیرد .

    سپس به کمک نیروی عقل و تشخیص ، به کنه بسیاری از مسائل پی می برد و از آن جمله با مساله « علیت » آشنا می شود .

    در این مرحله بی تردید انسان با کمی دقت در می یابد که در این جهان پهناور هر چیزی – بدون وجود رابطه منطقی – در هر چیز دیگری موثر نیست .

    بلکه میان چیزهایی که در یکدیگر موثر می افتند ، روابطی وجود دارد که آن اثر گذاری را توجیه می کند و ما از این روابط ، به « علت و معلول » تعبیر می کنیم .

    به عنوان مثال ، فلان دارو و فلان بیماری را درمان می کند ، اما هر دارویی قادر به علاج هر مرضی نیست .

    آتش می سوزاند اما منجمد نمی کند زیرا بین آتش و سوختن رابطه علت و معلولی هست ولی بین آتش و انجماد ، چنین رابطه ای وجود ندارد .

    همچنین آب ، عطش را برطرف می کند ، نان انسان گرسنه را سیر می سازد ، باد شاخه درختان را تکان می دهد ، و ...

    این رشته تا بی نهایت ادامه پیدا می کند ...

    .

    از این سلسله ادراکات که حاکی از وجود روابطی منطقی وتاثیر گذاردر بین « چیزها » است ، برای انسان مسلم می شود که در این جهان ، « علت » و « معلول » وجود دارد ؛ و میان « علت » و « معلول » نیز ارتباط خاصی بر قرار است .

    در ادامه همین نوع دقت و مطالعه ، زمانیکه نوبت به خود انسان می رسد متوجه انی واقعیت می شود که اولا هستی او از خودش نیست ؛ و ثانیا حتی پس از ورود به دایره هستی نیز به ذات خویش اتکاء ندارد ؛ زیرا به راهنمایی عقل خود درمی یابد که زمانی ، این انسان نبود ولی « جهان » بود و « هستی » بود .

    و همچنین ، در آینده زمانی خواهد رسید که حیات انسانی از بین خواهد رفت و همین انسان ، دیگر نخواهد بود درحالیکه « جهان » و « هستی » ، همچنان خواهد بود و ادامه خواهد داشت .

    انسان متفکر ، از همین نکته می فهمد که وجود او ، « متکی به خود » نیست ، و از جای دیگر سرچشمه گرفته است .

    آن گاه ، اندیشه اش در آفاقی گسترده پرواز می کند و او را متوجه انسان های دیگر می سازد .

    می بیند که آن ها نیز ، زمانی همچون خود او در این جهان نبوده اند و بعدا به وجود آمده اند و روزی نیز از بین خواهند رفت .

    لذا آنها نیز متکی به قائم به ذات نیستند بلکه هستی آن ها هم یک هستی عاریتی است که پس از پیمودن دورانی ، از آنان باز پس گرفته خواهد شد .

    زمانی کودک هستند ، زمانی به جوانی می رسند ، زمانی دیگر در میان سالی به سر می برند ، و سرانجام ، زمانی هم پیر می شوند و می میرند یعنی دوران هستی عاریتی شان به پایان می رسد .

    انسان متفکر ، در ادامه این اداراکات و تفکرات متوجه می شود که حیوان ها نیز همچون انسان ها از هستی عاریتی برخوردارند .

    زمانی در این عالم نیستند ، بعدا به وجود می آیند و پس از پیمودن دوران زیست کوتاه یا بلند خود از عرصه هستی خارج می شوند و گاهی نیز نسل شان یکباره منقرض می شود .

    گیاهان نیز به همین سرنوشت محکومند .

    هستی آن ها هم از خودشان نیست .

    در فصل بهار هستی پیدا می کنند ، مرحله روئیدن را طی می کنند و شکوقا می شوند ، طراوت و شادابی می گیرند ، به رشد و بالندگی می رسند .

    اما همین که فصل خزان از راه برسد افسرده و پژمرده می شوند و تا بهار دیگر از « هستی » فاصله می گیرند ، یا هستی خود را به کلی از دست می دهند و چیزی از آن ها باقی نمی ماند .

    سلسله ادارکات و تفکرات انسان ها ادامه می یابد ؛ نگاهی به آسمان های بی پایان و ستارگان تابان و کرات بی شمار و شناور در فضای بیکران می افکند .

    در این جا نیز می بینید که هیچ کدام ، از این قانون بر کنار نیستند .

    ستارگان نیز در حال حرکت و تغییر و تحول به سر می برند و دوره های کودکی و جوانی و پیری را پشت سر می گذارند و به نیستی و نابودی می رسند ؛ منتهی در مقیاسی بسیار وسیع تر .

    به عبارت دیگر ، برای انسان روشن می شود که هم خود او و هم هر موجود دیگری که در این عالم است ، دائما درحال تغییر وتحول به سرمی برد .

    قانون کلی « حرکت » و « تبدل » بر تمام این جهان حکومت می کند .

    منتهی مقیاس ها فرق دارند .

    بعضی از موجودات در مقیاس هایی بسیار کوچک در مسیر تحول قرار می گیرند ، و بعضی دیگر این مسیر را در مقیاس های بسیار بزرگ طی می کنند .

    نتیجه : هر انسان صاحب فکر و شعوری ، بعد از آن که حالات و کیفیت موجودات این جهان را مورد توجه و دقت قرار دهد بی گمان به راز علت و معلول و ارتباط موجودات گونه گون با یکدیگر پی خواهد برد .

    پس از تفکر در انی مسائل متوجه خواهد شد که تمامی این عالم – با هر چه در آن است – به طور دایمی در تغییر و تحولی پایان ناپذیر است ؛ و هیچ یک از موجودات جهان پهناور ، در هستی خویش متکی به خود و قائم به ذات نیست .

    ناچار در گستره اندیشه هایش به این نقطه می رسد که : « راستی ، آن کیست که به این موجودات عاریتی لباس هستی عاریتی پوشانده است ؟

    » این نقطه ، آغاز یک دو راهی است .

    دوراهی همیشه انسان و همیشه تاریخ .

    زیرا که انسان ها همواره بر سر این دو راهی به دو دسته تقسیم می شوند : 1- الهیون : این گروه معتقدند که عاملی مافوق طبیعت و برتر و بالاتر و تواناتر از همه چیز – به نام « خدا » - تمامی این موجودات را آفریده و آنان را در این مسیر هستی عاریتی قرار داده است .

    2- مادیون [ ماتریالیست ها ] : این گروه بر آن هستند که تمامی موجودات عالم به حکم تصادف – و براساس قانون تکامل ماده – از ذات طبیعت سرچشمه گرفته و گام در عالم وجود نهاده اند .

    و لذا ، عاملی مافوق طبیعت و به نام « خدا » اساسا وجود ندارد تا چه رسد که موجودات دیگر را به وجود آورده باشد .

    آشکار است که این دو منطق متضاد ،

کلمات کلیدی: انگیزه - خداشناسی

تحقیق دانش آموزی در مورد دانلود مقاله انگیزه های خداشناسی, مقاله دانشجویی با موضوع دانلود مقاله انگیزه های خداشناسی, پروژه دانشجویی درباره دانلود مقاله انگیزه های خداشناسی

نخستین مساله تامل انگیزی که توجه انسان متفکر را به خود جلب می کند – و در تاریخ ادیان نیز همواره مورد بررسی قرار گرفته – این است که « اساسا چه انگیزه ای است که انسان را وادار می کند تا پیرامون مسائلی غیرمادی و ناملموس و مسائل خارج از چهارچوب عینیات و حیطه دسترس آدمی ، بویژه درباره « خداشناسی » بیندیشد ؟ آیا این انگیزه تفکر آور ، عاملی دارای واقعیت و برخوردار از ...

  فصل اول :            کلیات بیان مسئله: سپاس فراوان آفریدگاری را سزاست که جهان هستی را همسان و هماهنگ با احتیاجات ونیازهای بشر سامان داده وبا تدبیر حکیمانه خود آنرا پرورده است. تحیّات ودرود نامحدودبروالاترین معلم ومربّی انسان یعنی پیامبر اکرم «ص»که بامدد وحی الهی وکتاب آسمانی، بشریت را به صراط مستقیم ورهنمودهای ...

سیر و سیاحت یکی از راه های خداشناسی و رسیدن به کمال سیر آفاق و انفس است که از آن به هجرت به درون و بیرون تعبیر می شود. با در نظر گرفتن خلقت هستی و انسانها و بیهوده نیافریده شدن انسان که در قرآن بدان اشاره شده و مسیر زندگی نوع بشر به وسیله انبیاء تعیین و هدایت شده است. جهانگردی در قرون گذشته از امتیازات ویژه عده ای انگشت شمار از مردم بودولی در نیمه دوم قرن نوزدهم و در اثر ...

بیایید به سرزمین عشق و عرفان سفر کنیم ؛ سرزمینی که تجلی گاه شکوه ایثار است ؛ سرزمینی که همه یکرنگی و اتحاد است. این جا سرزمین عشق و ایثار و فداکاری است. ای قلم ها! بدون وضو در این حریم مقدس وارد نشوید. ای همسفران ! لازمه ی ورود به این سرزمین ، داشتن دل هایی پاک و بی آلایش است. کسانی که صفای سینه ندارند ، ورودشان به این سرزمین ، ممنوع است! حرمت و قداست این سرزمین بسیار زیاد است. ...

طرح اجرائی و پیشنهادی پروژه مجتمع ورزشی و تفریحی با توجه به فقر فرهنگی موجود در جامعه و افزایش بی رویه گرایش نوجوانان به مواد مخدر و افیونی، و بر اساس آمارهای موجود در خصوص پایین بودن سرانه ورزشی مردم در شهرهای بزرگ کشور از جمله شهر تهران و بدلیل نبودن و یا کم بودن امکانات ورزشی دولتی و غیر دولتی، سرمایه گذاری خصوصی برای افزایش سرانه ورزشی مردم و ایجاد انگیزه و ارتقاء سرانه ...

دکتر صدیق دکتر صدیق متولد سال 1331 است. وی تحصیلات خود را تا مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه‌ علم و صنعت در رشته مهندسی صنایع ادامه داده و مدرک دکترای خود را در رشته مدیریت تولید از دانشگاه رابرت کندی سوئد اخذ نموده است و در حال حاضر نیز مدیر عامل گروه صنعتی پارس شیر، تولیدکننده قطعات یدکی خودرو و شیرآلات گاز با حدود 850 نفر پرسنل می‌باشد. ایشان به حق یکی از مردان عرصه صنعت بوده و ...

فصل اول – کلیات مفهوم لغوی واژه اخلاق: اخلاق جمع کلمه خُلق به معنی سرشت باطنی انسان است و در مقابل آن خَلق به معنی شکل و صورت ظاهری انسان است. تفاوت صفات نفسانی انسان: صفات نفسانی انسان یا ثابت و راسخ است که به آن ملکه گفته می شود و یا زودگذر و موقتی است که به آن حال گفته می شود. اخلاق همان صفات ثابت و راسخ در نفس انسان است. عوامل مؤثر در اخلاق: دو عامل مهمن که خُلق و خوی انسان ...

انگیزش موضوع فریبنده‌ای است و همیشه درباره اینکه فرد چگونه می تواند دیگری را بیانگیزد پرسش هایی مطرح بوده است. انگیزش از دورن بر می خیزد. شما می توانید به آنچه که شخص به خاطرش انگیخته می شود موثر واقع شوید. و نهایتاً چگونگی تاثیر شما بر هدایت انگیزش افراد در جهت علمکرد خوب است. یک مدیر و رهبر خوب می داند که افراد برای انجام کارهایی که به اعتقادشان بهترین منافع را دارد برانگیخته ...

مقدمه امام علی بن ابی طالب(ع)، علاوه بر خلافت و جانشینی منصوص از رسول گرامی اسلام(ص)، پس از کشته شدن خلیفه سوم، در تاریخ بیست و پنجم ذی حجه سی و پنج هجری
(ششصد و چهل و چهار میلادی)[1] ، با همه استنکافش از پذیرفتن حکومت و خلافت، با اقبال
عمومی و اصرار آنان برای پذیرش منصب حکومت ظاهری، مواجه شد، و با بیعت آنان و در
رأس همه، بیعت اصحاب پیامبر از مهاجران و انصار، ...

بی شک در ورطه روانشناسی فاکتورها و عوامل مختلفی به چشم می خورند که هر یک به نوعی رفتار یک ورزشکار یا مربی را تحت الشعاع قرار می دهند. استرس، التهاب، بهت زدگی ، جو گرفتگی یا ترس از تماشاگر، در صد افت یا افزایش انرژی روانی ، نحوه انتقال یافته های تمرین و بروز آن در عملکرد بموقع، خستگی کاذب و ترس از باخت و اعتماد به نفس کاذب از برد و .... از جمله عواملی هستند که می توانند نحوه ...

ثبت سفارش