دانلود مقاله فلسفه قیام امام حسین (ع)

Word 299 KB 14417 44
مشخص نشده مشخص نشده مشاهیر و بزرگان
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • فلسفه قیام امام حسین چه بود ؟

    چرا امام حسین قیام کرد ؟

    انگیزه قیام چه بود ؟

    اما اینکه امام حسین چرا قیام کرد ؟

    این را سه جور مى توان تفسیر کرد .

    یکى اینکه بگوئیم قیام امام حسین یک قیام عادى و معمولى بود و العیاذ بالله براى هدف شخصى و منفعت شخصى بود .

    این تفسیر است که نه یکنفر مسلمان به آن راضى مى شود و نه واقعیات تاریخ و مسلماتتاریخ آن را مى کند .
    تفسیر دوم همان است که در ذهن بسیارى از عوام الناس وارد شده که امام حسین کشته شد و شهید شد براى اینکه گناه امت بخشیده شود .

    شهادتآن حضرت به عنوان کفاره گناهان امتواقع شد , نظیر همان عقیده اى که مسیحیان درباره حضرت مسیح پیدا کردند که عیسى به دار رفت براى اینکه فداى گناهان امت بشود .

    یعنى گناهان اثر دارد و در آخرت دامنگیر انسان مى شود , امام حسین شهید شد که اثر گناهان را در قیامتخنثى کند و به مردم از این جهت آزادى بدهد .

    در حقیقت مطابق این عقیده باید گفت امام حسین علیه السلام دید که یزیدها و ابن زیادها و شمر و سنان ها هستند اما عده شان کم است , خواست کارى بکند که بر عده اینها افزوده شود , خواست مکتبى بسازد که از اینها بعدا زیادتر پیدا شوند , مکتب یزید سازى و ابن زیاد سازى بگرد کرد .

    این طرز فکر و این طرز تفسیر بسیار خطرناک است.

    براى بى اثر کردن قیام امام حسین و براى مبارزه با هدف امام حسین و براى بى اثر کردن و از بین بردن حکمت دستورهائى که براى عزادارى امام حسین رسیده هیچ چیزى به اندازه این طرز فکر و این طرز تفسیر مؤثر نیست .

    باور کنید که یکى از علل ( گفتم یکى از علل چون علل دیگر هم در کار هست که جنبه قومى و نژادى دارد ) که ما مردم ایران را این مقدار در عمل لا قید و لا ابالى کرده این استکه فلسفه قیام امام حسین براى ما کج تفسیر شده , طورى تفسیر کرده اند که نتیجه اش همین است که مى بینیم .

    به قول جناب زید بن على بن الحسین درباره مرجئه ( مرجئه طایفه اى بودند که معتقد بودند ایمان و اعتقاد کافى است , عمل در سعادت انسان تأثیر ندارد , اگر عقیده درست باشد خداوند از عمل هر اندازه بد باشد مى گذرد ) هؤلاء اطمعوا الفساق فى عفو الله یعنى اینها کارى کردند که فساق در فسق خود به طمع عفو خدا جرى شدند .

    این عقیده مرجئه بود در آنوقت .

    و در آنوقت عقیده شیعه در نقطه مقابل عقیده مرجئه بود , اما امروز شیعه همان را مى گوید که در قدیم مرجئه مى گفتند .

    عقیده شیعه همان بود که نص قرآن است & الذین آمنوا و عملوا الصالحات & هم ایمان لازم است و هم عمل صالح .


    تفسیر سوم این است که اوضاع و احوالى در جهان اسلام پیش آمده بود و به جائى رسیده بود که امام حسین علیه السلام وظیفه خودش را این مى دانستکه باید قیام کند , حفظ اسلام را در قیام خود مى دانست .

    قیام او قیام در راه حق و حقیقت بود .

    اختلاف و نزاع او با خلیفه وقت بر سر این نبود که تو نباشى و من باشم , آن کارى که تو مى کنى نکن بگذارد من بکنم , اختلافى بود اصولى و اساسى .

    اگر کس دیگرى هم به جاى یزید بود و همان روش و کارها را مى داشت باز امام حسین قیام مى کرد , خواه اینکه با شخص امام حسین خوشرفتارى مى کرد یا بد رفتارى .

    یزید و اعوان و انصارش هم اگر امام حسین متعرض کارهاى آنها نمى شد و روى کارهاى آنها صحه مى گذاشت حاضر بودند همه جور مساعدت را با امام حسین بکنند , هر جا را مى خواست به او مى دادند , اگر مى گفت حکومتحجاز و یمن را به من بدهید , حکومتعراق را به من بدهید , حکومت خراسان را به من بدهید مى دادند , اگر اختیار مطلق هم در حکومتها مى خواست و مى گفت به اختیار خودم هر چه پول وصول شد و دلم خواست بفرستم و مى فرستم و هر چه دلم خواست خرج مى کنم کسى متعرض من نشود , باز آنها حاضر بودند .

    جنگ حسین جنگ مسلکى و عقیده اى بود , پاى عقیده در کار بود , جنگ حق و باطل بود .

    در جنگ حق و باطل دیگر حسین از آن جهت که شخص معین استتأثیر ندارد .

    خود امام حسین با دو کلمه مطلب را تمام کرد .

    در یکى از خطبه هاى بین راه به اصحاب خودش مى فرماید ( ظاهرا در وقتى است که حر و اصحابش رسیده بودند و بنابراین همه را مخاطب قرار داد ) : | الا ترون ان الحق لا یعمل به , و الباطل لا یتناهى عنه , لیرغبالمؤمن فى لقاء الله محقا(1) | آیا نمى بینید که به حق رفتار نمى شود و از باطل جلوگیرى نمى شود , پس مؤمن در یک چنین اوضاعى باید تن بدهد به شهادت در راه خدا .

    نفرمود لیرغب الامام وظیفه امام این است در این موقع آماده شهادت شود .

    نفرمود لیرغب الحسین وظیفه شخص حسین اینست که آماده شهادت گردد .

    فرمود : | لیرغب المؤمن | وظیفه هر مؤمن در یک چنین اوضاع و احوالى اینست که مرگ را بر زندگى ترجیح دهد .

    یک مسلمان از آن جهت که مسلمان استهر وقتکه ببیند به حق رفتار نمى شود و جلو باطل گرفته نمى شود وظیفه اش اینستکه قیام کند و آماده شهادت گردد .

    این سه جور تفسیر : یکى آن تفسیرى که یک دشمن حسین باید تفسیر بکند .

    یکى تفسیرى که خود حسین تفسیر کرده است که قیام او در راه حق بود .

    یکى هم تفسیرى که دوستان نادانش کردند و از تفسیر دشمنانش خیلى خطرناکتر و گمراه کن تر و دورتر است از روح حسین بن على .


    جمله هایى است در نهج البلاغه و عین همین جمله ها در یکى از خطابه هاى حسین بن على ( ع ) هستکه آن خطابه در آن مجتمع معروفدر دوره دیکتاتورى و اختناق عجیب معاویه که دو نفر اگر مى خواستند حدیثى در فضیلت على ( ع ) نقل بکنند در صندوقخانه هم به زحمت جرئت مى کردند ایراد شده است حسین بن على ( ع ) از اجتماع حج در منى و عرفات استفاده فرمود , کبار صحاب را در آنجا جمع کرد و تصمیم قیام اصلاح طلبانه خودش را اعلام کرد و همین جمله ها را که از پدرش است , به آنها فرمود این جمله ها یک کلیاتى را براى همه هدفهاى اسلامى به طور کلى گذشته از اینکه هر زمانى خصوصیاتى دارد که زمان دیگر ندارد مشخص مى کند .

    آن جمله ها اینست : | اللهم انک تعلم انه لم یکن الذى کان منا منافسه فى سلطان و لا التماس شیىء من فضول الحطام | یعنى خداوندا !

    تو خودت مى دانى که حرکتها , جنبشها , قیامها , اعتراضها , جنگیدنها و مبارزه هاى ما , رقابت در کسب قدرت نبود , براى تحصیل قدرت براى یک فرد نبود , به عنوان جاه طلبى نبود , براى جمع آورى مال و منال دنیا و براى زیاده طلبى در مال و منال دنیا نبود و نیستپس هدف چیست؟

    | ولکن لنرد المعالم من دینکو نظهر الاصلاح فى بلادک فیأمن المظلومون من عبادکو تقام المعطله من حدودک| این چهار جمله یک کادر کلى را مشخص مى کند مقدمتا باید عرض بکنم که امروز یکاصطلاحى رائج شده است که این اصطلاح نباید ما را به اشتباه بیندازد امروز وقتى مى گویند اصلاح یعنى سامان دادنهاى آرام تدریجى غیر بنیادى ولى وقتى که مى خواهند بگویند تغییرات بنیادى مى گویند انقلاب آیا در اصطلاح اسلام هم وقتى مى گویند ( اصلاح ) مقصود همین است ؟

    نه , در اصطلاح اسلامى وقتى گفته مى شود اصلاح , نقطه مقابل افساد است اعم از آنکه تدریجى و ظاهرى و به اصطلاح عرضى باشد یا بنیادى و جوهرى .

    مى گوید هدف ما اول اینست: | لنرد المعالم من دینک| سید جمال مى گفت بازگشت به اسلام راستین که در واقع ترجمه فارسى همین جمله است سنتهاى اسلامى هر کدام نشانه هاى راه سعادت است, معالم دین است, علامتهاى راه رستگارى است که با این علامتها باید راه سعادت و تکامل را پیمود خدایا !

    ما مى خواهیم این نشانه ها را که به زمین افتاده و رهروان , راه را پیدا نمى کنند , اسلام فراموش شده را باز گردانیم .

    | و نظهر الاصلاح فى بلادک | خیلى جمله عجیبى است!

    نظهر یعنى آشکار کنیم اصلاح نمایان و چشمگیر , اصلاحى که روشن باشد , در شهرهایت به عمل آوریم انقدر این اصلاح اساسى باشد کهتشخیص آناحتیاج به فکر و مطالعه نداشته باشد علائمش از در و دیوار پیداست , به عبارت دیگر سامان به زندگى مخلوقات تو دادن , شکمها را سیر کردن , تن ها را پوشانیدن , بیماریها را معالجه کردن , جهلها را از میان بردن , اقدام براى بهبود زندگى مادى مردم , زندگى مادى مردم را سامان دادن که على ( ع ) در نامه اى هم که به مالک اشتر نوشته است وقتى که هدفهاى او را براى حکومت ذکر مى کند که تو چه وظیفه اى دارى , از جمله مى گوید : | و استصلاح اهلها و عماره بلادها | انسانها را اصلاح بکنى و شهرها را عمران بکنى .

    هدف سوم : | فیأمن المظلومون من عبادک | آنجا که رابطه انسان با انسان , رابطه ظالم و مظلوم است , رابطه غارتگر و غارتشده است, رابطه کسى است که از دیگرى امنیت و آزادى را سلب کرده است , هدفما اینست که مظلومان از شر ظالمان نجاتپیدا کنند در آن فرمانى که به مالک اشتر نوشته است , جمله اى دارد که عین آن در اصول کافى هم هست به او مى فرماید مالک !

    تو باید به گونه اى حکومت بکنى که مردم تو را به معنى واقعى تأمین کننده امنیتشان و نگهدار هستى و مالشان و دوست عزیز خودشان بدانند نه یک موجودى که خودش را به صورت یکابوالهول درآورده و همیشه مى خواهد مردم را از خودش بترساند , با عامل ترس مى خواهد حکومت بکند بعد فرمود من این جمله را از پیغمبر غیر مره شنیده ام یعنى نه یک بار پیغمبر اکرم بعضى جمله ها را که خیلى به آنها عنایتداشته مکرر مى گفته و به یکبار قناعت نمى کرده است امیرالمؤمنین مى فرماید که من این جمله را غیر مره یعنى نه خیال کنى که یکبار بلکه مکرر از پیغمبر شنیدم که | لن تقدس امه حتى یؤخذ للضعیف حقه من القوى غیر متتعتع (2)| پیغمبر فرمود هرگز امتى ( کلمه امت مساوى است با آنچه امروز جامعه مى گوئیم ) , جامعه اى به مقام قداست, به مقامى که قابل تقدیس و تمجید باشد که بشود گفتاین جامعه جامعه انسانى است نمى رسد مگر آنوقت که وضع به این منوال باشد که ضعیفحقش را از قوى بگیرد بدون لکنت کلمه , وقتى ضعیف در مقابل قوى مى ایستد لکنتى در بیانش وجود نداشته باشد این شامل دو مطلب است : یکى اینکه مردم به طور کلى روحیه ضعف و زبونى را از خود دور کنند و در مقابل قوى هر اندزه قوى باشد شجاعانه بایستند , لکنتبه زبانشان نیفتد , ترس نداشته باشند که ترس از جنود ابلیس استو دیگر اینکه اصلا نظامات اجتماعى باید طورى باشد که درمقابل قانون , قوى و ضعیفى وجود نداشته باشد پس على ( ع ) مى گوید در برنامه ما یعنى در برنامه حکومت اسلامى ما | فیأمن المظلومون من عبادک | بندگان ستمدیده تو خدایا در امنیتقرار گیرند , چنگال ستمگر را قطع کنیم .

    چهارم : | و تقام المعطله من حدودک | در اصطلاح امروز وقتى مى گویند حدود , اصطرح فقه است گاهى اصطلاح خاص فقه با اصطلاح حدیث متفاوتاست و خود فقه هم به این مطلب توجه دارد امروز وقتى مى گوئیم ( حدود ) یعنى قوانین جزائى اسلام , ولى در اصطلاح خود قرآن یا در اصطلاح پیغمبر اگر گفته مى شود حدود : & تلک حدود الله فلا تعتدوها & یعنى مطلق مقررات اسلامى اعم از قوانین جزائى یا قوانین غیر جزائى در یک جامعه فاسد گاهى حدود الهى , قوانین الهى ( جزائى یا غیر جزائى ) به حالتتعطیل در مى آید وقتى به حالت تعطیل در آمد , چون بى حساب وضع نشده است

کلمات کلیدی: امام حسین (ع) - فلسفه - قیام

تحقیق دانش آموزی در مورد دانلود مقاله فلسفه قیام امام حسین (ع) , مقاله دانشجویی با موضوع دانلود مقاله فلسفه قیام امام حسین (ع) , پروژه دانشجویی درباره دانلود مقاله فلسفه قیام امام حسین (ع)

زندگی امام حسین (ع) : - امام حسین (ع) از همان شبى که از مدینه بیرون آمد و در تمام مدتى که در مکه اقامت گزید و در طول راه مکه به کربلا , تا هنگام شهادت , گاهى به اشاره , گاهى به صراحت , اعلان می داشت که : مقصود من از حرکت , رسوا ساختن حکومت ضد اسلامى یزید و برپاداشتن امر به معروف و نهى از منکر و ایستادگى در برابر ظلم و ستمگرى است وجز حمایت قرآن و زنده داشتن دین محمدى هدفى ندارم. ...

در روز بیستم جمادی الثانی 1320 هجری قمری مطابق با 30 شهریور 1281 هجری شمسی (24 سپتامبر 1902 میلادی) در شهرستان خمین در اطراف استان مرکزی ایران در خانواده ای اهل علم و هجرت و جهاد و در خاندانی از فرزندان زهرای اطهر سلام الله علیها ، روح الله الموسوی الخمینی پای بر خاکدان طبیعت نهاد. او وارث سجایا و اجدادی بود که نسل در نسل در کار هدایت مردم و کسب معارف الهی کوشیده اند. پدر ...

امامت برترى امامت بر نبوّت ناگزیرى از حجّت (نیاز به رهبر الهى) حجّت، امامى است شناخته شده گاه حجّت در بیم و گمنامى به سر مى‌برد اگر امام نباشد زمین‌در هم فرورود فراخواندن هر امتى با امام وپیشواى آن شناخت امام شرایط امامت و ویژگیهاى امام آنچه خداوند بر پیشوایان حقّ واجب کرده حقوق متقابل امام و امّت پیشوایان شما نمایندگان شما هستند هر که از پیشوایى جز پیشواى حقّ ... پیشوایان دوزخ ...

امام جعفر صادق یکی دیگر از صفات پسندیده ایشان این بود که کارهای شخصی خودشان را شخصا" انجام می دادند و سعی می کردند که سر بار دیگران نباشند. در ایامی که آقا مریض شده بود، ( و به سبب همان بیماری از دنیا رحلت کرد) عده ای از دوستان برای عیادت خدمت ایشان رسیدند ؛ حالشان مناسب نبود، دکتر علت بیماری را ضعف شدید تشخیص داده بود. یکی از شاگردان خدمت ایشان عرض کرد در صورت امکان ...

الف:بیعت خواستن یزید از امام حسین در حادثه کربلا ما به مسائل زیادی بر می خوریم در یک جا سخن از بیعت خواستن یزید از امام حسین و امتناع امام از بیعت، در یکجا دعوت مردم کوفه از امام حسین و پذیرفتن امام ولی در جایی بدون توجه به مسئله بیعت و بدون توجه به درخواست دعوت کوفیان حضرت حسین (ع) از اوضاع حکومت انتقاد می کند. از فساد و حرام خواریها و ظلم و ستم انتقاد می کند و اینجا امر به ...

یکی دیگر از صفات پسندیده ایشان این بود که کارهای شخصی خودشان را شخصا" انجام می دادند و سعی می کردند که سر بار دیگران نباشند. در ایامی که آقا مریض شده بود، ( و به سبب همان بیماری از دنیا رحلت کرد) عده ای از دوستان برای عیادت خدمت ایشان رسیدند ؛ حالشان مناسب نبود، دکتر علت بیماری را ضعف شدید تشخیص داده بود. یکی از شاگردان خدمت ایشان عرض کرد در صورت امکان استخاره ای بفرمایید ... ...

مقدمه کمتر حادثه تاریخی است که از رنگ تبلیغات سیاسی موبان و عباسیان و یا تعصبات دینی ،مذاهب مختلف بر کنا ر مانده وحقیقت آن دگرگون نشده باشد برای دریافت حقیقت تاریخی – هر چند بر اساس مظنه واحتمال هم باشد – خواندن متن تاریخ آن سالها به تنهایی کافی نیست ،بلکه باید تاریخ ر ا با یکدیگر شرایط ، از جمله وضع جغرافیایی، اقتصادی واجتماعی سنجیده ، چنانکه شیوه علمی تاریخ نویسان امروز هم ...

قیام امام خمینی، پرتویی از قیام امام حسین علیه السلام بسم الله الرحمن الرحیم الهی انطقنی بالهدی والهمنی التقوی عزیزان بحث را زمانی می بینند که در آستانه 15 خرداد هستند. به مناسبت 15 خرداد کمی از انقلاب و امام خمینی صحبت کنیم. اگر بگوییم که قیام امام نسخه ای از قیام امام حسین بود، حرف دروغ و مبالغه ای نیست. حالا من پرتویی از قیام امام حسین را نقل می کنم تا ببینید که اینکه مردم ...

حرکتی که قیام امام ایجاد کرد و استمرار بخشید، حرکتی است مستمر و دائم، برای همه اعصار، زمانها و نسلها به مثابه مشعلی فروزان برای فداکاران طریق رسالت حق و رسالت اسلام جاودان. که در عین حال، هیکلهای ساختگی و موهوم را که بر کرسی ها و تختهای شمعی تکیه کرده اند، با حرارت قیام مقدس حسینی ذوب می کند. این عطای جاودانی، شاخه های اسلام را تغذیه می نماید تا به برکت قیام همیشگی سیدالشهداء ...

قیام مقدس و پرشکوه امام حسین(ع)ریشه در انحراف هاى بنیادى و اساسى در جامعه اسلامى داشت. این انحراف ها زائیده انحراف حکومت اسلامى از مسیر اصلى خود از سقیفه به بعد بود. که پس از شهادت على(ع)کلا به دست سلسله سفیانى و حزب ضد اسلامى اموى افتاد. به گواهى اسناد تاریخى، سران این حزب هیچ اعتقادى به اسلام و اصول آن نداشتند. و ظهور اسلام و به قدرت رسیدن پیامبر اسلام(ص)ر، جلوه اى از پیروزى ...

ثبت سفارش