بسم الله الرحمن الرحیم 
هشدار!
- اسلام استمداد می کند.
- انقلاب یاری می طلبد.
- خونهای پاک صدها هزار شهید ، خونبهای خویش را می خواهند.
- پیامبران از آدم تا خاتم عملکردها را نظاره گرند.
- امامان از علی (ع) تا مهدی (عج) به تماشای اعمال ما ایستادهاند و حسین (ع) فریاد «هل من ناصر ینصرنی» را تکرار میکند.
- از دخمههای تنگ و تاریک زندانهای اموی و عباسی ، ناله آزاد مردان بگوش میرسد.
- از بالای چوبه های دار ، از شکنجه گاههای اعصار مختلف تاریخ.
«معذبین فی الارض» را تکرار میکند.
- هنوز فریاد ابوذرها از بیابان ربذه و آوای میثم تمَارها بر بالای چوبه دار و ناله حجربن عدی ها از «مرج عذرا» ما رابه بیداری و یاری میخوانند.
- از قلههای بلند غرب وزمهریر شبهای تار زمستان.
- از دشتهای سوخته جنوب و سموم آتشین تابستان.
- از سنگرداران بی سنگر و سنگر نشینان عارف و پاکباز جبههها ، پیک صبا پیام دارد.
- از سربازان گمنام مدرسهعشق و گم شده های باتلاقها ، هورها و رودخانهها و000
- از آنان که طعمه حیوانات صحرا شدند و برای همیشه از آنها خبری نرسیدو نرسید.
- از بسیجیان پا برهنه امام و امام بسیجیان پابرهنه.
- از پدران و مادران شهید داده ، و نوعروسان حجله سیاهپوش کرده.
- از آن کودکی که لبخند امید زندگی بر لبان معصومش خشکیده و دیدگان بر راه دارد.
- از ویرانههای بمباران گشته ، که عرصه گاه جغدها شد.
 - از طلایهداران عشق و شهادت 
- از آنان که نوار سرخ بسیجی بر پیشانی بسته و هستی خود را در طبق اخلاص و ایثار نهاده تا اسلام را پاسداری کنند.
- از دزفول قهرمان ، هویزه مظلوم ، چزابه ، بستان و آبادان و شلمچه و حلبچه شیمیایی شده و خرمشهر زخم خورده 
- از ماورای مزرها ،فلسطین و لبنان ، افغانستان ، مصر و عراق و الاجزایر و هر گوشه دنیا که سربداران تاریخ ، پنچه در پنچه اهریمنان دژخیم افکنده و «هیهات منَاالذله» میسرایند.
- از مستضعفان تاریخ و میلیونها انسان که زیر آورهای ستم و بیداد با چشم کم فروغ و امیدوار تجربه تاریخی ، انقلاب ما را در این لحظات حساس می نگرند ، که آیا میتوانیم دستاوردهای آنرا حفظ کنیم یا نه ؟000 و برای دیگر مستضعفان چه میکنیم ؟000
- از آوارگان بیپناهی که تنده مآمن و مآوای خویش را «ام القرای جهان اسلام» یعنی ایران انقلابی میدانند.
- از کعبهمجروح و دربند ، مدینه مظلوم و در اسارت.
- از کربلای خونین و قدس مغصوب و اسیر در چنگال یزدیان و یهودیان زمان.
 از زنده بگوران بدست دژخیمان صهیونیست.
از نفرت زدگان شعار سراب گونه حقوق بشر واستکبار و امپرایالیسم و لیبرالیسم.
از تازه رهیدگان از زندان مخوف و آهنین دیوار مارکسیسم.
از آنانکه نویدهای علم گرایان را رؤیایی کاذب میبینند و در جستجوی نوری دیگرند.
از آنانکه سایه سنگین و سیاه فقر و استثمار کمرشان را شکسته است.
از کودکان خشکیده و گرسنه و بیمار آفریقا و دیگر دیار محروم جهان معاصر از آنان که قرنها حاکمیت جهل و جور را در مسیر انحرافی حکومتها با اندوه و تآسف تحمَل کردند و در رهگذر انقلاب اسلامی ما نشیتند تاره آوران این تحفهالهی را ببینند.
از آنان که آوای انتظار سردادند که : «الیس الصبح بقریب» ؟
از آنان که سپیده را دیدند و به تیره روزان نوید پایان شب سیاه را دادند.
از آنان که گستره صادق را در پهن دشت افق نظاره کردند و سرود مرگ سیاهی را زمزمه کردند از آنان که ستاره اقبالشان در محاق تیره بختی افتاده بود و با ناباوری ، طلوع صبح صادق رهایی را جشن گرفتند: «فقطع دابرالقوم الذین ظلمو و الحمدلله رب العالمین» از آنان که رهبری بزرگ مردی از تبار رسولان خاتم پیامبران را به فال نیک گرفتند و روند تاریخ را به سوی کعبه آمال رهایی ، پویا دیدند.
از شهدای پانزده خرداد ، قربانیان هفده شهریور از آنانکه در عید خونین بیست و دوم بهمن درخت انقلاب را با خون پاکشان به ثمر نشاندند و طومار رژیم ستمشاهی را در هم پیچیدند.
از آنان که طی هشت سال دفاع مقدس انواع محرومیتها و مصیبتها را به جان خریدند و کشور عزیز ایران را پر از شقایق سرخ کردند و به این دل خوش داشتند که ما بمیریم اما چراغ اسلام روشن بماند.
از آنان که عاشقانه رفتند تا اسلام و انقلاب بماند.
از آن جوان معلول که تا واپسین لحظات حیات پر رنج و مصیبت خود رو در روی ما نشسته تا ببیند سرنوشت خونبهای همر زمانش ودست آورد پیکر در هم شکسته و بیمارش یعنی اسلام به چه سویی می رود ؟
آری از همه این زبانها و قطره قطره این خونها.
و از امام امت اسلام ، اسوه وارستگان ، آن یگانه دهر ، آن پدر روحانی و فانی فیالله ،آن بزرگ پرچمدار اسلام ناب محمدی (ص) در روزگار حاکمیت کفر و ستم ، از خمینی کبیر (ره) و ازی خلف صالح و شاگرد برجسته او نماینده حجت معصوم و نایب برحق حضرت بقیه الله الاعظم خامنهای عزیر (مد ظله العالی) ، آری ، از همه این زبانها و همه دلسوختگان اسلام ، این نهیب دردناک بگوش میرسد ، ای مسئولان ، دو لتمردان ، کار گزاران ، قانونگذاران ، قضات ، مجریان - ای علمای حوزهها ، دانشمندان ، نویسندگان ، زبانداران ، قلمداران - ای معلمان ، مربیان ای پدرها ، مادرها !
ای همه کسانی که قلبتان برای اسلام و انقلاب و فرزندانتان میتپد ؟
هشدار !
اسلام و انقلاب اسلامی ارزان بدست نیامده ، که پای واژه واژه این کتاب مقدس خون شهیدان بسیاری بر زمین ریخته این خونها خونبهای خویش را میطلبند.
دشمن غدَار اینک تمامی نیرو و امکانات پیشرفته خویش را در جبهه فرهنگی متمرکز نموده این بار شیطان «برون» (استکبار جهانی) برای اضلال و اغوای رهروان راه انبیاء و ایجاد انحراف و خلل در مسیر الهی انقلاب از شیطان وسوسه گر و خنَاس «رون» مدد گرفته تا با ترویج فساد و ابتذال و بیبندوباری ، سربازان جبهه اسلام و انقلاب را در زنجیر شوت و تحذیر به اسارت بکشد.
این با ایادی استکبار بانوارهای ویدئو قلب جوانان این مرز و بوم را نشانه گرفته و با انتشار گاز فساد آلود شهوت روح و فکر سرمایههای این ملت را مسموم و با پخش انواع عکسها و نوارها و کتابهای مبتذل خانه ایمان ما را ویران می خواهند.
این بار این دیوبدنهاد میکوشد تا باز گشتگان پیروزمند «جهاد اصغر» را در میدان پر مخاطره «جهاداکبر» به زانو در آورد.
مارهای زخم خوردهجهان استکبار و در رآس آنها آمریکای جهانخوار و عوامل خارجی و داخلیاش برای خالی کردن زیر پای این انقلاب در بعد فرهنگی و اخلاقی دسیسهها و توطئهها در دست اجرا دارند که در مقایسه با ناوگانهای جنگی و حملات هوایی و زمینی و موشک و بمب شیمیایی از قدرت ویرانگری بیشتری برخوردارند.
اگر مراقب و هوشیار نباشیم خدای نخواسته با دست خود ما ، مارا از میان برمی دارند.
- با جبهه گیریها ، اختلاف ، خط و خطوط - با ترویج فساد و مواد و شبکههای مخفی و آشکار - با القاء افکار و اندیشههای مسموم و انحرافی - با دنیاگرائی ، مد پرستی و مصرف گرائیچ چنین احساس می شود که ارزشها مورد هجوم قرار گرفته ، احساس میشود برخی قلمها مرموز در یک سیاست و جریان هدایت شده و هماهنگ حریم اسلام ، تشیع ، فقه و فقاهت و روحانیت را آماج حملات خویش قرار دادهاند و مقالاتی در روزنامههای رسمی و مجلات مختلف (حتی پارهای مجلات وابسته به برخی نهادهای انقلاب) نشر میدهند که هدف آن شکستن حریم قدس امامت و فقه و فقاهت و فتح باب بازی با ارزشهای معنوی و میراث فرهنگی ما است و این بزرگترین خطری است که باید جلوی آن را سدَ کرد.
اگر حریم اسلام شکسته شود ، علما و دانشمندان دلسوز صحنه را خالی بگذارند ، اگر پاسداران ارزشها از ارزشهای معنوی انقلاب غفلت ورزند ، اگر سریع و حساب شده ، جدَی و با برنامه اقدام نشود ، خسارت آنرا مشکل بتوان جبران کرد و خطر آن دامن اسلام و انقلاب اسلامی را در دراز مدت خواهد گرفت.
شرایطی است که به گفتهیکی از نویسندگان و تحلیل گران بیگانه : در حال حاضر توده مسلمان سراسر جهان اخبار انقلاب اسلامی را پی میگیرند.
اکنون میلیونها مسلمان در شمال آفریقا ، مالزی ، اندونزی ، اروپا و000 از سر عشق و ارادت به انقلاب اسلامی به عنوان قبله آمال و آرزوها مینگرند شرایطی که جهان سرخورده از مادیَت ، علم زدگی ، غرب گرایی و شرق گرایی و کاپیتالیسم و کمونیسم و آوازه گری برخی ادیان مدَعی معنویت و اخلاق ، تشنه آب زلال اسلام از چشمهآن است و آن را دربارهای حکام دست نشانده کشورهای اسلامی و عملکرد مدعیان معنویت وابسته به آنها ، جستجو نمیکند بلکه از ایران اسلامی خبر آن را میگیرد و در جستجوی آب حیات معنویت وایمان راهی این سرزمین شده و بدان چشم دوخته است.
در این شرایط که ندای جهانشمول اسلام بیش از هر زمان دیگر بگوش جهان و جهانیان میرسد و فریاد اسلام خواهی ملل محروم از اقصی نقاط گیتی برخاسته است.
در این شرایط که پیکر پوسیده ابر قدرت کفر پیشهشرق با ظهور اسلام ناب محمدی (ص) در هم شکسته و بر ویرانههای آن جمهوریهای مسلمان نشین سر برآوردهاند.
آری در چنین موقعیتی رسالت اسلامی ما سنگین است و انتظار خدا ، پیامبران ، امامان و مسلمین عالم از آنچه ما عمل میکنیم بیشتر.
پاسداری ارزشها ، آگاهی ، دلسوزی ، هوشیاری ، دقت ، گستاخی و فداکاری بیش از این میطلبد ، مسئولیت این جهاد مقدس و مقابله با تهاجم فرهنگی غرب و بازسازی معنوی و اخلاقی و عملی در درجه نخست بر عهده مسئولان ، علما ، اندیشمندان و صاحبان قلم و بیان و سپس رسانهها ، مطبوعات ، نهادهای خبری و صدا و سیما و دانشگاه و000 بیش از هر کس بر دوش شما مربیان عزیز ، سنگرداران خطوط مقدم این مبارزه و سازندگان نسل فردا و پرورش دهندگان سربازان این انقلاب است.
پیش از بررسی جوانب گوناگون مسئله تهاجم فرهنگی ، برای روشن شدن زمینه بحث ، طرح مقدمه کوتاهی درباره فرهنگ و جایگاه آن ضروری به نظر میرسد.
تعریف «فرهنگ» اگر چه برای فرهنگ ، تعاریف متعدد و مختلفی از دیدگاههای گوناگون ارائه شده است.
ولی مقصود ما از فرهنگ در این مقال «مجموعهباورها ، بینشها ، ارزشها ، آداب و سنن و اخلاق و اندیشههای پذیرفته شده و حاکم بر یک جامعه میباشد.» حضرت آیت الله خامنهای (مدَظله العالی) فرهنگ را به همین معنای وسیع گرفته و اینگونه تعریف کردهاند : «فرهنگ هر جامعه و ملتی و هر انقلابی به مجموعه دستاوردهای ذهنی در آن جامعه که شامل دانش ، اخلاق ، سنن ، آداب و چیزهایی که از اینها سر چشمه میگیرند گفته میشود ، به طور کلی ذهنیت حاکم بر یک جامعه به معنای جوشیده یا زا خارج از آن جامعه در آن راه یافته باشد.» بر پایه این تعریف ، فرهنگ اسلامی به فرآیندی از اندیشهها ، باورها ، بینشها ، ارزشها و آداب و سنن و اخلاق و دانشهایی که از سرچشمه فیاض وحی الهی و سنت و سیره رسول خدا (ص) و ائمه معصومین علیهم السلام (کتاب و عترت) ، نشآت گرفته باشد ، اطلاق میشود.
رهبر انقلاب در تبیین فرهنگ اسلام میفرمایند : «فرهنگ اسلامی چیست ؟
اسلام یک مکتب است ، یک طرحی برای زندگی و یک انقلاب ، که وقتی از ابعاد مختلف به اسلام نگاه می کنیم ، تفکر اسلامی ، اخلاق اسلامی ، سنن و آداب اسلامی ، هنر اسلامی (نه هنر وارداتب که از آن استفاده میکنند).
این چیزها را در اسلام میبینیم » نقش و جایگاه «فرهنگ» به اعتقاد ما اساسی ترین وزیر بنایی ترین عنصر یک جامعه «فرهنگ» آن جامعه است.
چرا که سایر شئون سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و حقوقی یک جامعه از فرهنگ آن ناشی میشود.
فرهنگ یک جامعه است که روابط اقتصادی را در آن جامعه تنظیم و خط مشها و اصول سیاسی را معین ، مقرارت اجتماعی و ارزشهای حقوقی و اخلاقی را تعیین مینماید.«بر مبنای تفکر و اسلامی ، فرهنگ «روح و جان باطن» تمدن است و تمدن ، جز «ظاهر فرهنگ نیست» تغییرو تحول و تآسیس و پیدایی «تمدنها» منوط و محصول و نتیجه و تعییر و بسط و پیدایش «فرهنگها » است.
از این رو است که «فرهنگ» را روح .
مایه حیات تمدن می نامیم و ستیز و رویارویی تمدنها را در اصل ستیز و مقابله فرهنگها میدانیم.» «نگرش سطحی و ظاهر بینانه ، فرهنگ را چونان از اجتماعیات ( به معنای وسیع آن) و نه به عنوان روح و جان و مبنای تمدن در نظر میگیرد» «با تغییر فرهنگها ، تمدنها تعییر میکند.»