تدریس (TEACHING) ترکیبی از علم و هنر است.
علم یا دانش تدریس را می توان با مطالعه اصول یادگیری، مدل ها و روش های آموزش، آشنایی با استراتژی ها و فنون تدریس و سایر یافته های آموزشی به دست آورد.
اما هنر تدریس یک مهارت عاطفی، اجتماعی و اخلاقی است که ارتباط زیادی با ویژگی های فردی یا شخصی معلم دارد.
هنر تدریس فقط از طریق مطالعه کتب و منابع علمی حاصل نمی شود، بلکه به علائق شخصی معلم، حساسیت شغلی و بازبینی مستمر (خود ارزیابی) از نتایج کار خود بستگی دارد.
تدریس، فرایندی است که در آن معلم واسطه یادگیری می شود، بنابراین حضور مستقیم معلم در کلاس تربیت بدنی و تعامل با دانش آموز ضروری است.
چون برخلاف بسیاری از فعالیت های آموزشی در مدرسه، یادگیری با عمل و تمرین، تعامل نزدیک عاطفی – اجتماعی و ارائه بازخودرهای مستمر آموزشی برای اصلاح حرکات تمرین در کلاس تربیت بدنی حیاتی است، علاوه بر آن، منابع آموزشی زیادی در دسترس دانش آموز قرار ندارند تا مهارت های آموخته شده را تکرار یا مرور کند.
با توجه به اهمیت کار معلم تربیت بدنی در زنگ ورزش در این مقاله سعی بر آن است که به ذکر یکسری از موارد مثل هنر تدریس- روشهای تدریس – انتخاب شیوه تدریس و یکسری اصول جهت کار مربیان تربیت بدنی بصورت پیشنهادی با استفاده از تحقیقات مجله ای و پایان نامه ها ذکر شود.
1- هنر تدریس
مواد و موضوع اصلی درس تربیت بدنی (محتوای آموزشی) به گونه ای است که نمی توان از روش های آموزشی و تدریس متداول در سایر کلاس های درسی استفاده نمود.
این موضوع خلاقیت و هنرمندی معلم تربیت بدنی را مهم تر می سازد که چگونه باید محتوای برنامه خود را با نیازهای متنوع و متغیر دانش آموزان، امکانات آموزشی مدرسه و به ویژه در یک فضای کاملا آزاد و بار هماهنگ سازد.
دانش آموزانی که از میز و نیمکت جدا شده اند و اکنون می خواهند در این فضای باز مهارت های ورزشی را یادبگیرند، تفریح کنند و لذت ببرند، رقابت و مسابقه دهند، و هم از کلاس راضی و خشنود گردند، برآوردن این خواسته های متنوع در کلاس، هنر تدریس معلم تربیت بدنی را آشکار می سازد.
به ویژه این که دانش آموزان فکر می کنند که در کلاس تربیت بدنی باید حداقل نظم و حداکثر آزادی برخوردار شوند، هر لحظه که خواستند بازی و آموزش را ترک کنند یا می توانند هر نوع رفتار غیر آموزشی را به نمایش بگذارند.
هنر تدریس هر معلم از سه جزء شخصیت فردی، شهود یا اشراق و خود باز بینی تشکیل شده است.
از نظر شخصیتی معلم باید بتواند علاقه و صداقت خود را به دانش آموز نشان دهد و به رشد حرکتی و ورزشی او حساس باشد.
از نظر رفتاری، برقراری ارتباط درست، درک احساس و اندیشه های دانش آموز در دسترس بودن معلم برای دانش آموز، جدیت و اشتیاق در تدریس توسط معلم ضروری است.
رفتار درست معلم موجب افزایش اعتبار می شود و اعتبار او مانند پولی است که در بانک ذخیره می شود.
شهود یا اشراق، توانایی پیش بینی موارد و اتفاقاتی است که ممکن است در طول تدریس و مدیریت کلاس به وجود آید.
این توانایی یک حس درونی و دور اندیشی است که معلم می تواند با استفاده از نشانه های اولیه ای که در ابتدای کلاس ظاهر می شود، با استفاده از تجارب گذشته، انعطاف پذیری و دقت و خلاقیت به آن دست یابد.
معلمی که از نظر روانی خود را با برخی از اختلالات یا بی نظمی های احتمالی آماده می سازد یا از طریق حدس زدن و سوال کردن از خود درباره جو کلاس می تواند آمادگی قبلی خود را افزایش دهد.
2- تعیین و طبقه بندی اهداف تدریس
اهداف کلی و اختصاصی تربیت بدنی در سه حیطه شناختی (دانش و اطلاعاتی)، عاطفی (نگرشی) و روانی – حرکت آمادگی جسمانی و مهارتی) مشخص شده است.
معلم تربیت بدنی باید با توجه به شرایط آموزشی مدرسه و دانش آموزان از طرح درس های سالانه یا فصلی و روزانه، اهداف کلی و اختصاصی را به اهداف جزیی یا رفتاری (OBJECTIVE) تبدیل نماید.
مثلا در حیطه شناختی، وقتی معلم برای موضوع کنترل وزن و تغذیه طرح درس می نویسد:
1- دانش آموز باید غذاهای پرچرب را نام ببرد؛
2- دانش آموز تجربه افزایش وزن خود را در چند سال اخیر بیان کند؛
3- دانش آموز قبل و بعد از شرکت در یک دوره تمرینی، تغییرات وزن خود را نشان می دهد.
3- دانش آموز قبل و بعد از شرکت در یک دوره تمرینی، تغییرات وزن خود را نشان می دهد.
در حیطه روانی – حرکتی (مهارتی) و برای تدریس پاس پنجه والیبال می توان از هدفهای رفتاری زیر استفاده کرد.
1- از 10 پاس پنجه با دیوار، حداقل 6 پاس به درستی اجرا شود؛ 2- دانش آموز از 10 سرویس دریافتی ، 7 سرویس را با پاس پنجه از تور عبور دهد.
هر هدف اصلی در تدریس را می توان به چند هدف جزیی تقسیم کرد.
مثلا برای آموزش تاکتیک های حمله می توان تدریس هر تاکتیک از ساده به پیچیده را به عنوان یک هدف جزئی و رفتاری در نظر گرفت.
3- روش های تدریس با توجه به شرایط کلاس تربیت بدنی، روش های تدریس را می توان مانند پیوستاری در نظر گرفت که در یک انتهای آن روش تدریس معلم محور (teacher – centered) (روش تدریس مستقیم) و در انتهای دیگر روش تدریس شاگرد محور (student – centered) روش تدریس غیر مستقیم) قرار دارد.
البته استفاده از هر روش تدریس و حتی در مدیریت کلاس به عوامل زیادی مانند تعداد دانش آموزان، امکانات آموزشی، فضای فیزیکی، آموزش ، رقابت، دوره تحصیلی و غیره وابسته است.
از طرف دیگر می توان از روش سخنرانی، پرسش و پاسخ، پروژه کلاسی و روش دیداری – شنیداری (استفاده از فیلم، پوستر، روزنامه دیواری برای اهداف شناختی یا دانشی ، نگرشی و روانی – حرکتی استفاده نمود.
اگر چه به نظر می رسد برای نیل به اهداف عاطفی – اجتماعی استفاده از روش های غیر مستقیم تدریس و اداره کلاس و فعالیت های میدانی، آزاد و گروهی ضروری است.
روش دستوری (command style) روش دستوری یک شیوه کاملا معلم محور است و کمتر از آن به عنوان یک روش تدریس نام برده شده است.
در این روش، معلم تصمیم می گیرد که چه چیزی و با چه کمیت و کیفیتی انجام شود، مقدار کار و تمرین را او تعیین می کند.
معلمان متخصص و ماهر تمایل زیادی به استفاده از این روش دارند.
البته روش دستوری برای رسیدن به اهداف در کوتاه ترین زمان مفید است، زیرا انتظارات و اهداف برای دانش آموز روشن است و برای کلاس شلوغ و بزرگ کاربرد دارد.
در این روش به تفاوت های فردی توجه کمی می شود، معلم مهارت را نمایش و درباره آن توضیح می دهد و پاسخ یا مهارت نهایی نیز مهارت مورد نظر معلم است.
روش دستوری برای دانش آموزان با مهارت متوسط مفید می باشد، ولی برای دانش آموزان مبتدی یا ضعیف و کاملا ماهر مناسب نیست روش دستوری برای معلم آسان است و تلاش یا وقت کمتری از او می گیرد.
ولی زمان زیادی برای فعالیت و تمرین دانش آموزان ایجاد می شود.
تا آنجا که برای معلمان ممکن است نباید از این روش استفاده کنند.
روش تکلیفی این روش نیز معلم محور است زیرا نوع تمرین، بازی و آموزش توسط معلم تعیین می شود.
معلم یک سری از تمرین ها و آموزش ها را برای یک جلسه مشخص می کند تا به اهداف درس برسد، سپس آن فعالیت و تمرین ها را به دانش آموزان معرفی وارائه می کند تا آن را اجرا کنند نقش معلم در این روش، ابتدا کمک به شاگرد است و پس از آن، شاگرد باید بتواند به طور مستقل و بدون کمک به تمرین و فعالیت بپردازد.
در این مرحله باز خورد بسیار کمی برای دانش آموز وجود دارد فقط در مرحله ی سوم این روش اندکی استقلال و آزادی عمل برای دانش آموز فراهم می شود و البته پاسخ نهایی باید همان پاسخ مورد نظر معلم باشد.
معلمی که پس از اندکی توضیح و نمایش مهارت، بازی یا نحوه رقابت، محیطکلاس را ترک می کند تا دانش آموز به طور مستقل مهارت را یاد بگیرد یا بازی را به خوبی اجرا کند یا رقابت بدون هیچ مشکلی جریان داشته باشد، تقریبا از این روش استفاده می کند.
معلم در این روش، در پایان کلاس وارد صحنه می شود و فکر می کند که تمرین و فعالیت مستقل دانش آموز به یادگیری کامل، رقابتی سالم و بازی ای سازنده منجر شده است.
در روشی تکلیفی تمرین یا مهارت را می توان ایستگاهی تلقی کرد که دانش آموز باید به صورت فردی یا گروهی مستقل در آن به فعالیت بپردازد البته مرحله سوم این روش برای رشد عاطفی – اجتماعی و نگرش مثبت نسبت به ورزش مفید است و فعالیت در گروه های کوچک نیز پیشنهاد می شود.
روش راهنمایی و هدایت گام به گام در این روش، معلم فعالیت را به طور دقیق از ساده به پیچیده طراحی می کند و پس از نمایش و توضیح اولیه مهارت، مراحل مختلف را گام به گام تا رسیدن به شکل نهایی و مورد نظر از نزدیک هدایت می کند.
در هر گام نیز دانش آموز تصمیم می گیرد چگونه حرکت کند، چه فعالیت ها و تمرین هایی را انجام دهد تا به پاسخ مورد نظر برسد.
دانش آموز با آزادی و آزمایش و خطا و بر اساس توانایی و تفاوت فردی به تدریج از پاسخ های متنوع و پراکنده می کاهد.
البته در این روش، تمرین و تکرار یا آزمایش – خطا هدایت شده است و معلم از نزدیک به دانش آموز باز خورد لازم را می دهد.
روش حل مساله این روش به طور غیر مستقیم شاگرد محور است .
در روش سوم، فعالیت ها، بازی ها و تمرین های زیادی برای رسیدن به یک پاسخ نهایی (شکل کامل مهارت و رعایت درست قوانینی بازی یا رقابت سالم) در نظر گرفته می شود؛ اما در این روش یک موضوع یا مهارت حرکتی به دانش آموز ارائه می شود تا او با راه حل های مختلف آن را اجرا کند ، به عبارت دیگر ، فقط یک راه برای اجرای درست مهارت وجود ندارد ؛ یا این که معلم اجازه می دهد که شکل ها و روش های مختلف اجرای مهارت شاگردان را برای تشویق به مراحل پیشرفته مهارت تا مدتی درست و صحیح در نظر بگیرد .
این روش نیز برای شاگردانی مناسب است که مهارت را خوب یاد گرفته اند .
البته در این روش فضا ، زمان و وسایل کافی مورد نیاز است .
دانش آموزان ماهر و کسانی که در مرحله پیشرفته یادگیری مهارت قرار دارند باید در موقعیت های دشوار ، پیچیده و غیر قابل پیش بینی قرار گیرند تا راه های مختلف اجرای مهارت و بازی را یاد بگیرند .
روش اکتشافی این روش را بیشتر از روش چهارم ، شاگرد محور است و در دوره پیش دبستانی ، کلاس اول و دوم ابتدایی بسیار مفید است .
در آموزش ادراکی – حرکتی کودکان یا تربیت حرکات بنیادی و پایه می توان از این روش استفاده کرد .
در این روش کودکان و معلمان کاملاً آزاد هستند که حرکات و تمرینات بسیار متنوعی را از یک الگوی حرکتی تولید کنند تا خلاقیت و ابتکار حرکتی گسترش یابد .این روش در آموزش حرکات موزون ، شیرینکاری و بازی های پرورشی کاربرد دارد.
در سایر دوره های تحصیلی نیز می توان روش بازی آزاد (Free Play) را شکلی از روش اکتشافی تلقی کرد .
در بازی آزاد ، معلم و دانش آموز می تواند از انواع بازی های ابتکاری و خلاق برای تمرین یا آموزش مهارت و برای اهداف عاطفی – اجتماعی استفاده نماید .
البته هدف از بازی آزاد در کلاس ، داشتن یک کلاس بدون سازمان و هدف یا بدون طرح و برنامه و ارزیابی نیست ، بلکه بخشی از اهداف آموزشی و سایر اهداف عاطفی – اجتماعی با این روش قابل دستیابی است [1].
شیوه تدریس دو جانبه یا ارتباطی (Recioprocal) در این شیوه ، در میزان تصمیم گیری از طرف معلم به شاگرد ، تغییر قابل ملاحظه ای مشاهده می شود .
مشاهده یار و یا همشاگردی به منظور تجزیه و تحلیل و آنچه که باید فرا گرفته شود ، در این روش مورد توجه قرار می گیرد .
در این شیوه ،معلم فرم خاصی تهیه می کند که در آن معیارهای ارزشیابی را مشخص کرده است .
او این فرم را به دانش آموزان می دهد و از هر کدام از آنها می خواهد که آنچه یار او انجام می دهد ، به دقت مشاهده کند و شرح دهد ،یا علامت بگذارد .
این فرم را می توان برای آسان