شهرستان تهران واقع در استان تهران دارای 17000 کیلومتر مربع وسعت جهت شهرستان از شمال به شهرستان شمیرانات ، از جنوب به شهرستان ری و از شرق به دماوند و از غرب به کرج و ساوجبلاغ محدود می شود.
آبهای سطحی:
آبهای سطحی بافت شاپور فقط محدود می شود به جویهای باریکی که از وسط معابر داخل بافت عبور می کند .
فقط در گذرهای اصلی تر آن روی این کانالها پوشانده نشده ولی در گذرهای باریکتر و فرعی تر این جوی ها سرباز بوده و آب در آنها جریان دارد.
البته متاسفانه فاضلاب واحدهای مسکونی بافت هم وارد همین آب ها می شود.
دما و رطوبت
بر اساس آمار نزدیکترین ایستگاه هواشناسی منطقه متوسط دمای سالیانه معادل 7/18 درجه سانتی گراد و متوسط حداقل و حداکثر سالیانه به ترتیب 7/6 و 8/38 درجه سانتی گراد است.
در طی سال در ماههای دی، بهمن، اسفند درجه حرارت هوا به کمتر از صفر می رسد و دارای یخ بندانهای طولانی است و اختلاف دمای سالیانه 2/36 درجه سانتی گراد می باشد.
میزان رطوبت در این روستا به شرح زیر است:
حداکثر رطوبت در آذر ماه 82 درصد و حداقل آن در تیر ماه 27 درصد ثبت گردیده است.
معدل رطوبت حداکثر سالیانه حدود 70 درصد و معدل رطوبت حداقل سالیانه حدود 40 درصد می باشد.
بارندگی
متوسط بارندگی سالیانه در منطقه و بافت شاپور 6/270 میلی متر ثبت شده است.
عمده میزان در هشت ماه سال از مهر تا اردیبهشت ثبت گردیده است.
باد
به طور کلی جریان هوائی عمده این منطقه جریان هوایی اقیانوس اطلس است .
و از شمال غرب وارد ایران می شود و پس از عبور از گیلان (تنگه منجیل) وارد دشت قزوین و ساوجبلاغ می شودکه در محل به باد منجیل معروف است.
برعد وزش این باد از اواخر پاییز تا اواخر بهار میب اشد این باد نقش موثری در جهت نزول برف و باران زمستانی دارد .این جریان هوائی در تابستان نزولات بسیار اندکی به همراه دارد.
جریان هوایی دیگر حاکم بر منطقه که عمدتاً در تابستان از شمال عراق و سوریه به سمت ارتفاعات زاگراس جریان دارد که شاخه هایی از آن پس از عبور از این ارتفاعات وارد منطقه مورد بحث می شود و موجب گرم تر شدن هوا در این بخش می گردد.
بادهای جنوب شرقی و شرق متاثر از جریانات هوایی نواحی مراکز ایران می باشد که در تابستان با عبور از کویرهای نمک (کویر لوت) گرد و غبار شن به همراه دارند.
از سوئی دیگر یک جریان هوایی از شمال غرب به طرف منطقه می وزد که سرچشمه آن اقیانوس اطلس است و تاثیر آن در منطقه جنوبی البرز مرکزی به خوبی محسوس است و باعث ریزش برف و باران در پاییز و زمستان می شود.
در حالت کلی بادهای غربی، باد غالب در این حوزه می باشد.
از سوئی دیگر یک جریان هوایی از شمال غرب به طرف منطقه می وزد که سرچشمه آن اقیانوس اطلس است و تاثیر آن در منطقه جنوبی البرز مرکزی به خوبی محسوس است و باعث ریزش برف و باران در پاییز و زمستان می شود.
مردم شناسی زبان مردم در بافت شاپور در طی دوره های مختلف تاریخی، با توجه به تغییرات زبان و گویش مردم در تهران زبان و گویش خود را سازگار می کردند.
گویش مردم تهران پس از دوره صفوی و در دوره قاجاری به نام گویش تجری معروف می باشد.
این گویش در اوایل دوره ناصری کم کم رو به زوال رفت و جای آن را گویشی با نام گویش ناصری که در این گویش استفاده از کلمات در بین افرادی که در دوره ناصری برای تحصیل یا تفریح به خارج از ایران و اغلباً فرانسه سفر کرده بودند رایج بوده است.
تا حدود 60 سال پیش گویشی تحت عنوان لهجه تهرانی در بین مردم بافت مرکزی تهران که بافت شاپور نیز جزو آن می بادش به طور کلی زبان، گویش و لهجه مردم بافت شاپور همان لهجه تهرانی میباشد.
دین توزیع نسبی جمعیت بر حسب دین در شهر تهران به صورت زیر می باشد.
درصد جمعیت کل 100% درصد جمعیت مسلمان 3/98% درصد جمعیت زرتشتی 16/0% درصد جمعیت مسیحی 85/0% درصد جمعیت کلیمی 10/0% درصد جمعیت سایر اظهار نشده 52/0% توزیع نسبی بر حسب دین در بافت شاپور به دلیل وجود محله ارامنه در بافت با جدول توزیع نسبی جمعیت در تهران متفاوت است.
درصد مسیحیان ساکن بافت و کلاً منطقه 12 تهران مانند مناطق مجیدیه و توانیر (آرارات) یکی از مناطق ارامنی نشین تهران می باشد.
جدول توزیع نسبی جمعیت بر حسب دین: درصد جمعیت کل 100% درصد جمعیت مسلمان 2/95% درصد جمعیت زرتشتی 16/0% درصد جمعیت مسیحی 95/3% درصد جمعیت کلیمی 1/0% درصد جمعیت سایر اظهار نشده 52/0% خانواده های معمولی ساکن درواحدهای مسکونی معمولی بر حسب تعداد افراد و تعداد اتاق در اختیار به تفکیک مناطق بیست و دوگانه (دنباله) واحدهای مسکونی معمولی بر حسب امکانات و تسهیلات و سال اتمام بنا به تفکیک مناطق بیست و دو گانه (دنباله) واحدهای مسکونی معمولی بر حسب سال اتمام بنا ، نوع اسکلت و مصالح به کار رفته به تفکیک مناطق بیست و دو گانه (دنباله خانوارهای معمولی بر حسب نوع سوخت مصرف برای پخت و پز و برای ایجاد گرما به تفکیک مناطق بیست و دو گانه (دنباله جمعیت بر اساس آمارهای سال 1284 هـ.ق.
رقم ذکر شده جمعیت تهران 14 نفر می باشد که شامل جمعیت غیر نظامی (شهروندان) است و اگر رقم 8480 نفر افراد قشون مقیم تهران هم بر آن افزوده شود رقم کل 155736 تن نفوس به دست می آید که جمعیت مقیم یا ساکن تهران در آن زمان است.
این جمعیت در محدوده ای زندگی می کرد که از سمت شمال به حصار حدود خیابان چراغ گاز و میدان توپخانه، از سمت مغرب به حدود خیابان مولوی و از سمت مشرق به حدود خیابان ری می رسید.
مشاهدات آماری و ارقام بدست آمده از سرشماری ها در زیر آمده است: تراکم جمعیت این بافت با توجه به فرسودگی و کاهش امکانات و تسهیلات شهری با جمعیت گریزی رو به رو است.
کاهش جمعیت شب (ساکن) در منطقه که خود به نوعی می تواند سبب حفظ و عدم تخریب در بناها باشد تسریع آسیب ها و تخریب ها را سبب شده است.
وجود کاربری های فرامنطقه ای نیز باعث شده منطقه دارای جمعیت بیش از حد روز شده است که علت عمده آن بازارهای اصلی و مراکز تجاری فرامنطقه ای موجود در این بخش است.
این رفت و آمد و جمعیت روز که ترافیک و مشکلات عبور و مرور را به دنبال دارد خود از عوامل تشدید آسیب ها و صدمات به ساختار قدیمی بافت می باشند.
در حالت کلی می توان گفت با وجود تراکم جمعیتی بالا در منطقه تراکم مسکونی در این بخش پایین است و می توان این منطقه را از مناطقی دانست که توان جمعیت پذیری بالایی دارد و با افزایش تسیهلات و امکانات شهری مطلوب و رفع کمبودها و مشکلات ساکنین قابلیت سکونت جمعیت را داراست.
جمعیت بر حسب ین، جنس و نوع خانوار به تفکیک مناطق بیست و دو گانه (دنباله): پروژه مرمت: 1- موقعیت جغرافیایی و طبیعی بافت شاپور استان تهران با موقعیت خاص جغرافیائی و استراتژیکی منحصر به فرد در بین دیگر استانها از جایگاه ویژه ای برخوردار است.
بر همین اساس شهر تهران در نقطه ای از استان قرار گرفته که از جهت شمال به ارتفاعات و رشته کوههای البرز مرکزی و بخش جنوبی آن به کویر شهر ری و ورامین منتهی می شود.
علاوه بر آن از دو بخش شرقی و غربی آن رودخانه های مهمی چون کرج و جاجرود طی مسیر می کنند.
ارتفاع متوسط تهران از سطح دریاهای آزاد 1200 متر است و فراوانی بناهای موجود فعلی در آن هم در کوهپایه و هم در ناحیه پست آن پیشروی کرده است.
در این بین بافت شاپور در ضلع غربی حصار دوره صفویه که میدان شاپور در گذشته دروازه معروف قزوین نامیده می شده است قرار دارد.
این بافت در حال حاضر در مرکز تهران قرار گرفته است.
هم اکنون این بافت مورد نظر بررسی شده از سمت غرب به میدان و خیابان وحدت اسلامی و در امتداد شرقی غربی به سمت خیابان خیام کشیده شده است.
بافت سنتی و قدیم حاکم به این مجموعه که می توان آن را در شمالی، جنوبی از سمت خیابان مولوی به سمت خیابان 15 خرداد در نظر گرفت بافتی متراکم واجد اغلب المان های شهری که می تواند به عنوان استخوان بندی شهری هسته مرکزی را تشکیل دهد می باشد.
بازارچه قوام الدوله که از سمت غرب به میدان وحدت اسلامی (شاپور سابق) منتهی است، مسجد و مدرسه معیر الممالک به عنوان قطبی فرهنگی، مذهبی و بناهای مسکونی موجود در اطراف این راستاها نمایانگر اصول و شیوه شهرسازی ایران است.
بافت مورد نظر شامل بازارچه قوام الدوله (حاج لهرخانی) و امتداد آن بازارچه پیر که امروزه تقریباً چیزی از آن باقی نمانده و با عبور از خیابان مهدویان احدی به مسجد و مدرسه معیرالممالک و آب انبار با ارزش و تاریخی آن ختم می شود و از سوئی دیگر و از سمت شمال با عبور از مسجد تاریخی حریری و خیابان حریری به خیابان احمد قزوین به بازارچه وزیر دفتر و حمام قدیمی شاهزاده خاتون ختم می شود.
2- سیر تاریخی و تحولات بافت شاپور: تحولات تاریخی تهران مرکزی از دیدگاه کالبدی به هفت دوره تقسیم می شود.
1 –دوره اول: از قریه تهران که روستائی تابع ری بوده است تا حداث بارو توسط شاه تهماسب صفوی (حصار تهماسبی) در سال 932 هجری شمسی 2- دوره دوم: با احداث حصار تهماسبی و ایجاد چهار دروازه شمیران، قزوین، دولاب، و شاه عبدالعظیم وسطی داشت و پیوند محله و مرکز شهر در مقیاس پیاده از طریق شاخه های اورگانیک انجام می گرفت .
الگوی شهر هسته ای بود و بر کانون ارگ و بازار تمرکز یافته بود.
که در حقیقت جریان حیاتی شهر داد و ستد و فعالیت های روزانه در این مراکز استقرار یافته بود.
بازارچه قوام الدوله و مسجد معیر الممالک را می توان از بخشهای مهم این هسته مرکزی دانست که نحوه قرار گیری بافت مسکونی در کنار بازار و نحوه نفوذ بازار در بافت به صورت خطی شاخه ای است.
3- دوره سوم: این دوره از زمان پایتختی تهران که در سال 1255 هجری قمری توسط آقا محمد خان قاجار دارالخلافه نام گرفت تا احداث باروی دوم در سال 1284 (حصار ناصری) توسط ناصرالدین شاه ادامه دارد.
4- دوره چهارم: تهران در عهد ناصری است د راین دوره نقشه دارالخلافه ناصری تهیه شد و الگوی معماری از گرایش به درون خارج شد (نحوه شهرسازی سنتی در ایران) و توجه به فضاهای منفی اهمیت یافت.
با افزایش سطح بازشوهای به معابر ظاهر شدن بالکن ها و ایوان ها و استفاده از نقوش، تزئینات و اختلاف مصالح همه نوعی برون گرائی در عرصه های کالبدی موجب گشت.
این برون گرائی با توان و ساخت ساختمان هائی بیش از یک طبقه نمود بیشتری یافت.
بدن سازی راکد محوطه و میدان های شهر (هر چند در التفاظ با معنای معماری فیزیکی) رونق بیشتری یافت که شکل این حصار به صورت 8 ضعلی بود .
در بافت مورد نظر وجود بالکن و ایوان ها و ساختمان های 2 طبقه هر چند به تعداد اندک نشان از این برون گرائی دارد و افزایش بازشوها و اجتناب از تقسیمات اندرونی و بیرونی که در بناهای این بخش دیده می شود حاکی از آن است که بسیاری از ساخت و سازهای بافت در دوره چهارم انجام گرفت.
5- دوره پنجم: همزمان با حکومت پهلوی اول است.
تجدد گرائی در چهره شهر انعکاس یافت دو عنصر مهم شهری یعنی بناهای دولتی و عمومی در سوئی دیگر با وارد کردن مهندسین و تکنولوژی کشورهای اروپائی با استفاده از مصالح بادوام و نه چندان ملموس با معماری پیشین ما میل به نمایش استحکام و امتداد در کالبد شهری امکان تجلی یافتند .
خیابان ها و میدان های جدید ساختار جدیدی را در شهر تهران شکل دادند.
در این دوره خیابان کشی ها اغلب با تخریب بافت قدیم انجام شد.
با الگوی توسعه شطرنجی تحلیل شد و بدین ترتیب الگوی جدیدی نسبت به مرکز شهر شکل گرفت.
در این دوره در محدوده بافت شاپور نیز تحولات و ساخت و سازهای انجام می گیرد.
بافت اورگانیک حاکم بر منطقه جهت احداث خیابان های شطرنجی طبق نقشه های تهیه شده دراین دوره تخریب می شود .
خیابان وحدت اسلامی، خیابان خیام، خیابان مولوی از جمله خیابان های مذکور می باشد.
در مقیاس کوچکتر برخی دسترسی ها درجه دو نیز در این مقطع تعویض و یا اصلاح شدند که این دخل و تصرفات نیز به نوبه خود سبب برخی تخریب ها در بافت شد.
6- دوره ششم: از حدود 1330 هجری شمسی آغاز و تا مقطع انقلاب اسلامی ادامه داشته این این بخش