دانلود مقاله تاریخچه فلکلرنیشابور

Word 378 KB 18746 74
مشخص نشده مشخص نشده جغرافیا - زمین شناسی - شهرشناسی - جهانگردی
قیمت قدیم:۳۰,۰۰۰ تومان
قیمت: ۲۴,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • چوله‌قزک بارن کن بارن ب‌‌پاین کن
    گندوم د زر خاکه از توشنگی هلاکه
    بزغله شیر میه چپو پنیر میه

    با ترانه‌ی چوله‌قزک، روزگاری نه چندان دور، روستازادگان نشابور، گوش به جاری شدن ترنم باران بر دشت‌های سرزمین سپیده و نسیم صبح می‌ایستادند.

    از این دست بسیارند ترانه‌ها، لالایی‌ها، افسانه‌ها، مثل‌ها و ...

    که پدران و مادران ما، آرمان‌ها و آرزوها، دردها و سوزها، آموخته‌ها و تجربه‌ها، داشته‌ها و نداشته‌ها، اندیشه‌ها و باورهای خود را در قالب آنها می‌ریختند و بر محمل گویش کهن و شیرین نیشابوری، سینه به سینه به فرزندانشان می‌سپردند.

    فلکلر (Folklore)
    مردمان، همواره با انگاره‌ها، سنت‌ها و میراث حکمت‌های زندگی که از گذشته‌های دور به آنها رسیده است، زندگی می‌کنند.

    این انگاره‌ها، سنت‌ها و حکمت‌ها که از یک سو، حیاتی شفاهی دارند (بر زبان مردم جاریند از طریق زبانی از نسلی به نسل بعدی منتقل می‌شوند) و از سویی دیگر، بازنمایی از هویت، جهان‌نگری و دانش عمومی گروهی از مردم‌اند را «فرهنگ عامّه»، «فرهنگ مردم»، «دانش عوام» یا «فلکلر» نامیده‌اند.

    فلکلر ]فولکلور؛ فلکلور؛ فولکلر[، واژه‌ای فرانسوی است که از دوجزء فلک (folk) به معنی توده، و لور (lore) به معنی دانش، ترکیب یافته است، که نخستین بار آمبروزا مورتن (Ambroise Morton) در 1885 میلادی، آثار باستان و ادبیات توده را folklore نامید.

    برخی تعریف‌ها برای فلکلر عبارتند از: علم به آداب و رسوم توده‌ی مردم؛ افسانه‌ها و تصنیف‌های عامیانه؛ توده شناسی (فرهنگ معین).

    فرهنگ عامه؛ مجموعه‌ی عقاید، اندیشه‌ها، قصه‌ها، آداب و رسوم، ترانه‌ها و هنرهای ساده و ابتدایی یک ملت.

    فرهنگ عامه‌ی هر منطقه، هر قوم، هر شهر بیان کننده‌ی آرمان‌ها، اندیشه‌ها و تجربه‌های ارزنده‌ای است که نسل دیروز را به امروز پیوند می‌دهد و ارزش‌ها، هنجارها، سنت‌ها و حکمت‌های زندگی را به نسل‌های بعد منتقل می‌کند.

    این سنت‌ها و انگاره‌های اجتماعی به زندگی مردم، معنی و مفهوم می‌بخشد و آنها را به ادامه‌ی زندگی دلگرم می‌کند.

    پیداست که اگر این وابستگی‌ها از آنها گرفته شود، کار و تلاش و امید و آرزو به بن‌بست می‌رسد.

    پیوند مداوم بین نسل‌ها از رهگذر فرهنگ عامه، باعث پویایی اندیشه، ابتکار و خلاقیت و توسعه‌ی فرهنگی در جامعه‌ی انسانی می‌گردد.

    مگر نه اینکه هر بنایی را بر مبنایی باید ساخت و بی‌جا نگفته اند که «ملتی که گذشته‌اش را نشناسد، آینده‌اش را نمی‌تواند بسازد».

    با این پیشینه، فرهنگ عامه‌ی هر منطقه و هر گروه از مردم و هر ملت را می‌توان در زمره‌ی میراث فرهنگی آنها به شمار آورد.

    به عبارتی، فرهنگ عامه میراث شفاهی و معنوی است که بازنمای ارتباط حیات فرهنگی و تاریخی یک قوم یا یک ملت است که با نمودهای گفتاری، رفتاری و موسیقایی ظاهر می‌شود.

    اما از یک سو تحولات پرشتاب اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در دهه های اخیر که پیشرفت‌ و توسعه‌ی فن‌آوریهای ارتباطی، رسانه ها و وسایل حمل و نقل که جهان و مردمان آن را به ورطه‌ی فرهنگ دیکته‌ای مصرفی و ماشینی فرو غلتانده، و فرهنگ گونه‌گون و ریشه‌دار عامه را متاثر ساخته و به تدریج، آن را کمرنگ و بی‌معنا جلو داده است و از سویی دیگر طبیعت شفاهی و حیات سینه به سینه‌ی فرهنگ عامه، آسیب‌پذیری این گنجینه‌ی ارزشمند را دو چندان نموده است، به نحوی که بسیاری از سنت‌ها، باورها و سایر داشته‌های بومی به نفع فرهنگ غول‌آسای مصرف و ماشین، پای را از اذهان و افواه مردم کوچه و بازار کنار کشیده، فراموش و محو شده و چراغ این میراث رو به خاموشی می‌رود و اگر در مورد گردآوری، ثبت و پژوهش بر روی آن کاری انجام نشود، در فردایی نه چندان دور، فرصت از دست رفته و آن‌گاه چیزی به عنوان میراث و بازگوکننده‌ی هویت جمعی ما باقی نخواهد ماند.

    فلکلر و گویش
    در این میان گویش‌های محلی و منطقه‌ای نقشی اساسی و انکارناپذیر را به عنوان محمل و ظرف انتقال و حیات باورها و سنت‌های مردم (یا به بیانی کلی‌تر، فرهنگ عامه‌) ایفا می‌کنند.

    گویش‌‌ها به عنوان یکی از گونه‌ها و اشتقاقات زبان مادر ، علاوه بر کارکرد محمل انتقال فرهنگ مردم، به مثابه‌ی پاسگاه و گنجینه‌ی واژه‌ها، اصطلاحات و تعبیراتی که در زبان مادر به فراموشی سپرده شده‌اند و یا کاربرد خود را از دست داده‌اند نیز قابل توجه‌اند و از نگاهی دیگر گویش‌ها به لحاظ حیات پویا و طبیعی‌شان بر زبان عوام، مولد اجزا و ترکیباتی غنی هستند که، مطالعه و استخراج و بکارگیری آنها می‌تواند موجب غنای زبان مادر گردد.

    گویش نیشابوری نیز از این دسته است، دارای قدمتی دیرینه، پر از فراز و فرود در مسیر تاریخ، گنجینه‌ای سرشار ناشی از ارتباط و تطور فرهنگی اقوام گوناگون ....

    در بازنمایاندن گوشه‌ای از قابلیت‌های گویش نیشابوری شما را به مقاله‌ی ارزش گویش نیشابوری ارجاع می‌دهیم.



    در راستای معرفی گویش نیشابوری، اینجانب به همراهی گروهی از دوستان علاقه‌مند به فرهنگ و هویت ابرشهر ایران‌زمین در کلوب نیشابور به ویژه مساعدت مدیر پرتلاش کلوب –دهلیزشرق- بر آن شدیم گوشه‌ای از کار را گرفته و با استخراج و ثبت بخشی کوچک از واژگان گویش نیشابوری که به سان پایه و محملی برای کار در سایر حوزه‌های فرهنگ شفاهی مردم نیشابور است، اقدامی هرچند مبتدی، کوچک و آزمایش‌گونه در این حوزه به انجام برسانیم.

    باشد که پژوهشگران نیشابوری و نیشابور دوستان و نیز نهادهای فرهنگی ذیربط، همچون گذشته با نگاهی کاربردی و ارزشی به این حوزه نیز نگریسته و وارد این میدان شوند تا گویش نیشابوری و بطور کلی‌تر فرهنگ عامه‌ی نیشابور، آن گونه که به حق شایسته‌ی آن است معرفی شود و نیز به عنوان میراثی نیک که نشان از دانش و باورهای مردمان حکیم ابرشهر سنتی و باستانی دارد، در اختیار آیندگان قرار گیرد.
    ...

    ققنوس شرق ...




    برخی دستاوردهای گردآوری واژگان نیشابوری را به شرح زیر می‌توان بر شمرد:

    1.

    حفظ و ماندگاری واژه‌های گویش نیشابوری از طریق ثبت و مکتوب کردن آنها
    2.

    فراهم آمدن منبعی ابتدایی به عنوان ماده‌ی خام کارهای تخصصی پژوهشگران حوزه‌ی گویش‌شناسی
    3.

    معرفی اجمالی گویش نیشابوری و توانمندی‌های آن در شبکه‌ی جهانی (اینترنت)
    4.

    متوجه کردن نگاه‌ها و اندیشه‌ها به این حوزه و اهمیت و ارزش کار بر روی آن
    5.

    ترویج گویش نیشابوری و ترغیب جوان‌ترهای نیشابور به استفاده و تعامل با آن
    6.

    در اختیار قرار دادن سرنخ‌هایی برای پژوهشگران سایر حوزه‌های فرهنگ عامه در راستای کار در این حوزه

    شایان ذکر است که:

    • این واژه‌نامه کاری مبتدی، ترویجی و به عبارتی مشتی نمونه‌ی خروار است و بالتبع به هیچ وجه نمی‌توان به جامعیت و صحت واژه‌ها، آوانگاری و تعاریف ارایه شده، چه از دیدگاه کمی و چه کیفی، استناد نمود.


    • جدول آوانگاری ارایه شده، کاری ابتکاری است و چه بسا ایراداتی بر آن وارد باشد.

    بنابراین ثبت آوانگارد گویش نیشابوری بدان گونه که بایسته است در حوزه‌ی متخصصین علم آواشناسی و آوانگاری قرار می‌گیرد.

    جدول آوانگاری ارایه شده، کاری ابتکاری است و چه بسا ایراداتی بر آن وارد باشد.

    بنابراین ثبت آوانگارد گویش نیشابوری بدان گونه که بایسته است در حوزه‌ی متخصصین علم آواشناسی و آوانگاری قرار می‌گیرد.

    خواهشمند است واژه‌های پیشنهادی خود را برای اضافه شدن به واژه‌نامه و نیز نظرات اصلاحی‌تان را در قسمت نظرات (نظر بدهید) – در پایین کادرهایی که واژه‌ها در آن قرار گرفته‌اند-، وارد نمایید.

    با سپاس از شما به خاطر همراهیتان برقرار و هماره پیروز باشید + نوشته شده در ساعت توسط چوله قزک | 9 نظر جدول آوانگاری گویش نیشابوری در آوانویسی واژگان نیشابوری ثبت شده در این وب‌نوشت، از نشان‌های آوایی جدول زیر و در نگارش و تنظیم واژه‌نامه (در متن واژه‌نامه) از اختصارات و نشان های زیر استفاده شده است.

    اختصارات و نشان‌ها جدول آوانگاری گویش نیشابوری توضیحات (نک): در زبان فارسی و گویش رسمی امروز، مخرج ادای همخوان (حرف بی صدا= صامت) های «هـ» و «ح » بسیار نزدیک به هم می باشد، اما در گویش نیشابوری تفاوت ادای این دو همخوان بسیار محسوس و متمایز است، بنابراین نشان آوایی « h » را برای همخوان «هـ» و « h » (زیر خط دار) را برای همخوان «ح» در نظر گرفته ایم.

    در زبان فارسی و گویش رسمی امروز، واکه ای (حرف صدادار= مصوت) نظیر ضمه و یا واو اشباع شده یا مجهول کاربرد ندارد، در حالی که در گویش نیشابوری این واکه ها هنوز به حیات خود ادامه می‌دهند، بنابراین نشانه ی « ŏ » را برای آوانویسی این واکه ها و نیز صورت نوشتاری « ـو » (واو دنباله‌دار کشیده) را برای نگارش در نظر گرفته ایم.

    در برخی واژه‌های گویش نیشابوری مانند «کرت، پلتاو، کدون و ...» پس از حرف نخستین واژه، واکه ای مستتر است که در اغلب نگارش ها این واکه لحاظ نشده و حرف ساکن محسوب شده است در حالی که این واکه ارزش آوایی داشته و توسط گویش‌وران نیشابوری به وفور مورد استفاده قرار می گیرد بنابراین در آوانویسی این واکه از نشان قراردادی « ‚ » استفاده کرده ایم.

    همخوان «ع» در گویش مانند عربی و از همان مخرج ادا می شود اما ما در این واژه‌نامه، برای آن نشان آوایی در نظر نگرفته و بسته به واکه‌ای که بعد از آن می‌آید، همان واکه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی پس‌آیند را بجای آن آورده‌ایم مثلا در آوانویسی واژه‌ی عینه به معنی آینه را به گونه‌‌ی /ayna/ به حساب آورده‌ایم.

    شایسته است در کارویژه‌ها (کارهای تخصصی)، برای همخوان «ع» در گویش نیشابوری که برخلاف زبان فارسی امروز، دارای ارزش آوایی ویژه‌ای است، نشان آوایی در نظر گرفته شود.

    + نوشته شده در ساعت توسط چوله قزک | نظر بدهید ××× آ ، الف ××× آ ± آزک /ăz‚k/: باز؛ دوباره؛ دیگر بار ± آق ملّا /aqmlla/: {آق مرزا /ăqm‚rză/} شوهر خواهر ± آق مرزا: ]نک: آق ملّا[ ± آغشکه /kašăq/: {آغشگه/ăqšga/؛ آغشغه/ăqšqa/}: پنجره‌ی کوچک ± آغال /ăqăl/: جای نگهداری گوسفندان، در بند کردن چیزی به وسیله‌ی چیز دیگر ± آو /ăw/: آب ± آودوزدک /ăwduzdak/: نوعی سوسک ± آو عینه کیدن /ăw-ayna kidan/: {آو اَینه کیدن}: آراستن و مرتب کردن موی سر با استفاده از آب در جلوی آینه الف ± اتش /atash/: آتش ± اتش برق /at‚šbarq/: رعد و برق؛ آذرخش ± اتش گاو /at‚š-găw/: میله‌ ای طویل و نسبتا قطور که برای به هم زدن مواد آتش‌زای داخل تنور یا کوره (مانند هیزم) و برافروخته‌تر کردن آتش استفاده می‌شود.

    ± اِ تیم /e-tim/: ای وای!

    (گویه ای برای بیان تعجب) ± اتینا /ataynă/: بیهوده ± اجّاش /ajjăš/: هرگز ± اجیر /ajir/: بیدار؛ سرزنده؛ سرحال ± اُ جور کی باد میه و شخه مجمبه /o jur ki băd miya-vo šaxa mojonba/: به این صورت که باد می‌آید و شاخه می‌جنبد ...؛ اوضاع و شرایط حاکی بر این است که ...

    ± اخاد /axăd/: همراه؛ با ± اختلاط کیدن /axt‚lăt kidan/: صحبت کردن؛ گفتگو کردن؛ با هم حرف زدن ± اخکوک /axkŏk/: چغاله‌ ی زردآلو ± ارا کیدن /ară kidan/: آرایش کردن؛ آراستن ± ارده /ar‚da/: {عرده /ar‚da/}: لاستیک خودرو؛ تایر خودرو ± ارّه /arra/؛ /orra/: زن وقیح و دریده ± ارونجه /arunja/؛ /runjaă/: یونجه ± ازا /eză/: ماده‌ی اشتعال زای روی جعبه‌ی کبریت ± از پوشتی /az pušti/: پشتیبانی؛ حمایت؛ طرف‌داری ± از دستی /az d‚sti/: عمدا؛ به عمد ± از رد /az rad/: دنبالِ؛ پشت سرِ ± از سر وا کیدن /az sar wă kidan/: کار را به پایان رساندن؛ پذیرایی مناسب را به جا آوردن ± از سر کول افتین /az s‚r kavl aftiyan/: از تدبیر کاری افتادن؛ از کاری یا چیزی غافل شدن ± از کلّی صحب /az k‚llay sŏh‚b/: از سر صبح؛ از ابتدای صبح ± از گلو هم بدر رفتن /az g‚lu ham b‚dar roftan/: با هم کنار آمدن؛ مصالحه کردن ± استاق /astăq/: گوسفند نازا ± استقو /ast‚qo/: استخوان ± اشکاف /eškăf/: کمد دیواری ± اشکینه آوجیج /aškina-ăwjij/: نوعی غذا (اشکنه) ± اغوش /aquš/: 1.

    آغوش.

    2.

    یک دسته گندم یا هر گیاه و محصول درو شده که در آغوش جای گیرد ± اغیله /aqila/: مشغول کاری بودن؛ مشغله ± اقراف /aqrăf/: شکاف بزرگ ± الغاو بلغاو /alqăw-balqăw/: همهمه؛ سر صدای زیاد و نامفهوم ± الفچ /alefč/: {علفچ //alefč؛ الیفچ/{/alefč: چسبناک ± القاج /alqăj/: نوعی نخ ضخیم که در بافت قالی کاربرد دارد ± القشنه /alqošna/: نوعی گِرِه ± القیشتک /alqištak/: بشکن زدن ± -َک /-ak/: او (ضمیرپسوند برای سوم شخص در افعال گذشته‌ ی ساده.

    مثال: هستک /hastak/= او هست؛ گوفتک /guftak/= او گفت) ± ـَک /-ak/: تو (ضمیر پسوند برای دوم شخص در برخی افعال امر.

    مثال: وایستک /văystak/= بایست) ± اله /ala/: سیاه، خشمگین (چشم الگی /肚mal‚gi/: چشم غرّه) ± اـلّه کیدن /lla kidanŏ/: خم شدن (انسان) ± الونه /alwana/: نوعی کیسه (شبیه خورجین) ± اله توک /alatŏk/: {عله توک //alatŏk} بیمار؛ مریض ± الیز /aliz/: {علیز/aliz/؛ التیز/altiz/؛ علتیز/altiz/}: لگد زدن (حیوانات) ± الیجک /alijak/: دستکش ضدخار ± الیف /alif/: قاچ باریک ± اماج /amăj/: نوعی غذای سوپ مانند ± امبون /ambon/: کیسه ± انتیکّه /antikka/: {عنتیکّه /antikka/}: عتیقه؛ آنتیک؛ قدیمی ± انجی /anji/: {عنجی /anji/}: ذرّه؛ مقدار ناچیز ± اُنجی /onji/: آنجا ± انجین


تحقیق دانش آموزی در مورد دانلود مقاله تاریخچه فلکلرنیشابور, مقاله دانشجویی با موضوع دانلود مقاله تاریخچه فلکلرنیشابور, پروژه دانشجویی درباره دانلود مقاله تاریخچه فلکلرنیشابور

دیباچه چوله‌قزک بارن کن    بارن ب‌‌پاین کن گندوم د زر خاکه    از توشنگی هلاکه بزغله شیر میه    چپو پنیر میه   با ترانه‌ی چوله‌قزک، روزگاری نه چندان دور، روستازادگان نشابور، گوش به جاری شدن ترنم باران بر دشت‌های سرزمین سپیده و نسیم صبح می‌ایستادند. از این دست بسیارند ترانه‌ها، لالایی‌ها، افسانه‌ها، مثل‌ها و ... که پدران و مادران ...

تاریخچه نیشابور: شهر نیشابور در گذر زمان نشیب و فراز هایی چند را پشت سر نهاده و سوانح بی شماری را تجربه کرده ، دیگر بار ققنوس وار از دل خاکستر ایام بال گشوده، زندگی نوینی را اغازیده است. نیشابور شهری است خفته در اعماق تاریخ و قرار گرفته بر چهارراه حوادث، شهری پر خاطره و عبرت انگیز و به گفته دکتر اسلامی ندوشن : (( کمتر شهری در سراسر ایران می توان یافت که به نداز نیشابور عبرت ...

مقدمه در زمان ساسانیان ایرانیان سه آتشگاه بزرگ و برجسته داشتند. نام آتش‌هایی که در این آتشگاه‌ها نگهداری می‌شد یکی بُرزین مهر به معنای آتش عشق والا و ویژه برزیگران بود که در نزدیکی نیشابور خراسان جای داشت. دیگری فَربغ بود به معنای آتش فرّ ایزدی که در کاریان فارس و ویژه موبدان و بلندپایگان بود و سومی گُشَسب که در تکاب آذربایجان قرار داشت. آتشگاه آذرگشسب ویژه ارتشیان بود و در شهر ...

سکه عبارت از یک تکه فلز است که وزن و عیار مخصوص دارد، با علامت مخصوص یا مهر کسانی که آن را ضرب می کنند.اولین سکه هائی که در دنیا ساخته شد هفت قرن قبل از میلاد مسیح بود که توسط لیدی ها ساخته شد، آنها قوم ثروتمند و با قدرتی بودند که در آسیای صغیر می زیستند. این سکه های اولیه از جنس مخصوصی که الکتروم نام داشت ساخته می شدند. الکتروم یک ترکیب طبیعی است که 75 درصد طلا و 25 درصد نقره ...

شهرداری از نظر لغوی از دو کلمه «شهر» و «داری» تشکیل گردیده که «داری» به معنی اداره و مدیریت و «شهر» پس از 1362 به جایی که دارای شهرداری باشد اطلاق می گردید. بنابراین از نظر لغوی شهرداری را می توان سازمان اداره شهر دانست و در اصطلاح، شهرداری به واحدی گفته می شود که به منظور اداره امور محلی و ارائه خدمات عمومی موردنیاز شهروندان در یک مرکز جمعیتی با خصایص شهری تشکیل می شود. در ...

تاریخچه رنگرزی رنگ و رنگرزی نه تنها در ایران بلکه در هند و چین و مصر دارای پیشینه ای بس طولانی است. رنگرزی در ایران سابقه ای دیرینه دارد. پیش از اسلام به خصوص در دوره ساسانی، رنگرزان از احترام خاصی برخوردار بوده اند. اما از آنجا که معمولاً رنگرزی بر موادی انجام می گیرد که از مواد آلی فساد پذیر تشکیل شده اند، آثار بازمانده از گذشته دور بسیار اندک است، خوشبختانه در پرتو دستاوردهای ...

فرهنگ عامه‌ی هر منطقه، هر قوم، هر شهر بیان کننده‌ی آرمان‌ها، اندیشه‌ها و تجربه‌های ارزنده‌ای است که نسل دیروز را به امروز پیوند می‌دهد و ارزش‌ها، هنجارها، سنت‌ها و حکمت‌های زندگی را به نسل‌های بعد منتقل می‌کند. این سنت‌ها و انگاره‌های اجتماعی به زندگی مردم، معنی و مفهوم می‌بخشد و آنها را به ادامه‌ی زندگی دلگرم می‌کند. پیداست که اگر این وابستگی‌ها از آنها گرفته شود، کار و تلاش و ...

شهر نیشابور مانند سایر شهرهای استان خراسان جزء اولین مراکز مسکونی است که اقوام آریایی پس از ورود به ایران در آن سکنی گزیدند. خراسان قدیم به چهار منطقه تقسیم می شد که عبارتند از: 1- بلخ 2- مرو 3- هرات 4- نیشابور در حال حاضر سه بخش اوّل خراسان قدیم در خارج از مرزهای کنونی ایران است. نیشابور قبل از ورود اسلام به ایران بنای شهر نیشابور را به انوش بن شیش بن آدم نسبت داده اند. در کتاب ...

مقدمه : هدف از انجام این تحقیق مروری بر صنعت نساجی ایران و به ویژه هنر بافت پارچه های زری بوده. این هنر امروزه تقریبا فراموش شده و تعداد کارگاه های کمی در ایران هم اکنون مشغول به بافت پارچه های زری است . هم این موضوع یعنی کمبود منابع در کسب اطلاعات در مورد این هنر مشکل اصلی در این تحقیق بود. البته در اصفهان چند کارگاه زیر نظر سازمان صنایع دستی و گردشگری دایر شده و مشغول به احیای ...

چکیده : هدف از انجام این تحقیق نگاهی گذرا به فن زری بافی و جایگاه آن در میان هنرهای معاصر است . نقطه آغازین زری بافی در تمدن ایران چه زمانی بوده است ؟ مراحل انجام زری بافی به چه ترتیب است ؟ مقدمه : هدف از انجام این تحقیق مروری بر صنعت نساجی ایران و به ویژه هنر بافت پارچه های زری بوده. این هنر امروزه تقریبا فراموش شده و تعداد کارگاه های کمی در ایران هم اکنون مشغول به بافت پارچه ...

ثبت سفارش