چرا کوهها اهمیت دارند ؟
کوهها سطح خشکیهای زمین را تشکیل میدهند و مسکن حداقل ده درصد از جمعیت جهان در این نواحی قرار دارد.
بیش از نیمی جمعیت جهان به آبخیزهای کوهستانی وابستهاند.
کوهها سرچشمه اصلی منابع آب شیرین جهان هستند.
بسیاری از گونههای گیاهی و جانوری کمیاب در کوهستانها جای دارند.
حیات دشتها وابسته به کوهها است.
بدون آب رودهایی که از کوهها سرچشمه میگیرند، کشاورزی در دشتها امکان پذیر نیست.
آب، مهمترین و اساسی ترین محصول کوه است که بدون آن، حیات موجودات زنده ممکن نیست.
کوهها مناطق دریافت و نزولات آسمانی میباشند.
این نزولات هم به شکل قابل رؤیت (رودها،برفچالها و یخچالها، دریاچهها)، و هم به شکل غیر قابل رؤیت (آبی که در خاک نفوذ میکند) در دسترس و قابل استفاده انسان است.
به همین دلیل است که کوهها را برجهای آب نامیدهاند.
مراتع کوهستانی از دیگر محصولات محیط کوهستان هستند.
مراتع تابستانی در چراگاههای مرتفع، بخش عمدهای از خوراک دام در کشور ما را تأمین میکنند.
بیش از نیمی از روستاهای کشورما در درهها و دامنههای کوهستانی قرار دارند؛ جایی که به علت باران مناسب و خاک حاصلخیز محل تولید گندم، جو و حبوبات دیم و بهترین میوههای صادراتی ایران میباشد.
کوهها در تعدیل شرایط اقلیمی (آب و هوا) نقش بسیار مهمی دارند.
اگر رشته کوههای فلات ایران وجود نداشت، این منطقه فاقد هر گونه حیات و بارندگی و دارای آب و هوایی خشک و صحرایی میبود.
وجود ارتفاعات است که آب و سرسبزی را برای کشورمان فراهم کرده است.
در واقع اگر کوهها نبودند ما جز کویر چیزی نداشتیم.
بخشی از کوههای جهان و بخش عمده جنگلهای ایران در کوهها و نواحی مرتفع قرار دارند.
ارتفاعات شمالی البرز پوشیده از جنگلهای «هیرکانی» است که از نظر تنوع بسیار غنی هستند و از رویشگاههای منحصر به فرد جهان محسوب میشوند.
بسیاری از میراثهای فرهنگی جوامع بشری در کوهها قرار دارد.
تمدنهای درخشان بسیاری در کوهستانها متولد شدهاند.
کوهها حافظ مرز و بومها و محل پناه بردن انسانها در مواقع بروز فاجعههای انسانی (جنگ) و طبیعی (سیل) هستند.
کوهها الهام بخش انسان در چیرگی بر موانع و دشواریها بودهاند.
کوه، نهاد مقاومت، استحکام، پایداری و سربلندی است.
کوهها محل نزول وحی و مکانهایی مقدسند.
کوهها زیباترین نقاط زمین، پناهگاه انسان برای فرار از فشارهای زندگی شهری و محل رسیدن به آرامش روحی، سکوت و تفریح و عرصهای مناسب برای ورزشهای مختلف هستند.
در عین حال، کوهها از آسیب پذیر ترین اکوسیستمها میباشند.
و دلیل آن ویژگیهای خاص و پیچیده مثل تغییرات سریع آب و هوا و درجه حرارت، شیب و فرسایش است.
کوهها در معرض دگرگونیهای دائمی قرار دارند.
این دگرگونی با دخالت انسان تشدید میشود و خرابیهای جبران ناپذیری را در کوهها ایجاد مینماید.
تخریب پوشش گیاهی سطح کوهها بویژه در دامنههای شیبدار کوهستانی در سالهای اخیر در کشورمان زیانهای بسیاری را در پی داشته است که از آن جمله میتوان به افزایش سیلهای ویرانگر اشاره نمود.
ضرورت توجه به نواحی کوهستانی و اعمال مدیریت صحیح به منظور بهره برداری پایدار از این مکانها در کشور ما از اهمیتی مضاعف برخوردار است، زیرا ایران در منطقهای خشک و نیمه خشک قرار دارد و با نگاهی به برجستگیهای این منطقه به روشنی میتوان به نقش سرنوشت سایر کوهستانها پی برد.
آوازه دماوند 
دماوند همان طور که در ایران نماد ملی است و بسیاری از نشانهای متعلق به صنایع، پولها، کارتهای اعتباری، مسابقات و ...
که قصد بیان تعلق خود به این سرزمین را داشتهاند، از نقش آن سود جستهاند، در خارج از این مرز و بوم نیز ناشناخته نیست.
در اکثر کتابهای ایران شناسی غربی توضیحات جالبی از دماوند و ساکنان حومه آن (طبرستان) به چشم میخورد.
البته در بیشتر این توضیحات به فرهنگ مردم پرداخته شده است.
تاریخ نگارش بعضی از این کتابها که اکثر انگلیسی و فرانسوی و گاه آلمانی هستند، حتی به دوره صفویه باز میگردد.
امروزه نیز دماوند، این رفیعترین قله کشور کهن ایران بسیار مورد توجه است.
کوهنوردان خارجی خصوصاً اروپاییان در 50 سال اخیر بارها به دماوند صعود کردهاند.
بسیاری از این کوهنوردان غیر حرفهای بوده و معمولا در تابستان و از جبهه جنوبی عزم صعود کردهاند.
اما در فهرست آنها نام کسانی چون رینهولد مسنر هم به چشم میخورد.
جالب آن که او پس از ناکامی در اولین صعودش، زمستان دماوند را با اورست مقایسه کرده است.
دلایل علاقه کوهنوردان خارجی به دماوند عبارت است از: 
- دولت ایران هزینهای برای صدور مجوز صعود مطالبه نمیکند.
- هزینه سفر به ایران و مخارج صعود به دماوند به نسبت پایین است.
- ایران کشوری تاریخی است و علاوه بر دماوند دیدنیهای بسیار دارد.
- اروپاییان که قله پنج هزار متری هم ندارند، دماوند را بهشتی سهل الوصول مییابند.
و ...
موقعیت جغرافیایی دماوند 
 روی نقشهها دماوند را در مختصات 35 درجه و 57 دقیقه شمالی و 52 درجه و 6 دقیقه شرقی (57 ْ35 شمالی و 6 ْ52 شرقی) پیدا میکنید.
امل در شمال شرقی، چالوس در شمال غربی و شهر دماوند فقط با کمی انحراف از جنوب، درجنوب غربی آن قرار دارد.
اگر در تهران باشید، هرگاه باد و باران دستی بر سقف سیاه آسمان بکشد، دماوند را به وضوح در شمال شرقی مشاهده میکنید.
شهر دماوند 20 کیلومتر از دامنههای کوه دماوند فاصله هوایی دارد و طبعاً مسیری هم برای صعود دماوند از این شهر وجود ندارد.
در گذشته، نام این شهر پشان بوده است.
در نقشههای شماره 1 و 2 که در آنها از سر به منطقه نگاه میکنیم، مهمترین دهات اطراف دماوند مشخص شده است.
در بین این آبادیها، روستاهای رینه، گزنگ، ناندل و پلور به دلیل نزدیک بودن به جبهههای اصلی صعود اهمیت بیشتری دارند.
موقعیت دماوند در رشته کوه البرز 
میدانیم که دماوند در قسمت مرکزی البرز قرار دارد.
به عبارت دقیقتر، اگر غرب البرز را مبدأ قرار دهیم و در امتداد طول 600 کیلومتری این رشته کوه حرکت کنیم، دماوند در کیلومتر 320 زیرپای ما خواهد بود.
کوههای اطراف دماوند 
در ابتدا بد نیست برای آگاهی بیشتر به دو نکته اشاره شود: اول رشته کوه البرز ادامهای از چین خوردگیهای آلپ و هیمالایاست که تا فلات مرکزی ایران کشیده شده است؛ و دیگر آن که دماوند کوهی تنها و منفرد است.
به این معنا که به قلهها و کوههای اطراف خود متصل نیست؛ و فاصله بین آنها را دشتهای اطراف دماوند پر کرده است.
اما یال سرداغ که در نقشههای شماره 2 و 3 مشخص شده تابع این قاعده نیست و تنها رابط دماوند با دیگر کوههای البرز است.
ادامه یال سرداغ به قلههای سه سنگ (4300) پالون گردن (4150) و خلنو بزرگ (4375) میرسد و بعد از گذشتن از خلنو کوچک (4350) در امتدا خط الرأس مرکزی البرز قرار میگیرد و قلههای وزوا (4050)، جانستون (4000) و خرسنگ را پشت سر میگذارد.
مرتفعترین کوههای همسایه دماوند در شرق، غرب و تا حدی جنوب آن قرار دارند.
از آن جملهاند: در شمال: زردسر، اخری، ماه، چنگون، نرین، شکرلقاس.
در نیمه شرقی: سفیدلر (4022)، ساهون (3615)، کوه سی (3308)، دوبرار، سرخزه، سیاه ریز (4076).
در نیمه غربی : گل زرد، طوس، نیک چال، نمک کوسر (3615)، عسل عسل، چاهک، زرشکی (3547)، آرو، کهردشت.
در جنوب: حماسون، دشتک (2968)، آبعلی (2748)/ 
راههای ارتباطی منطقه 
شاهراه اصلی این منطقه جاده هراز است و بجز آن راه مهم دیگری برای ورود به این محدوده وجود ندارد.
جاده هراز از تهران آغاز و به آمل ختم میشود.
این جاده از جنوب غربی تا شمال شرقی، دماوند را دور میزند و همه راههای فرعی منتهی به مسیرهای صعود قله از این جاده منشعب میشود.
در نقشههای شماره 1 و 2 جاده هراز و راههای فرعی مورد نیاز مشخص شده است.
راههای ناهمواری که در نقشهها مشخص شده است خصوصا در موقع بارندگی بسیار صعب العبور میشود و برای عبور از آنها بهتر است ازخودروهای شاسی بلندی مثل جیپ استفاده کرد.
 
 در زمستان، ارتفاع برف به ویژه در راههای فرعی بسیار زیاد میشودو علاوه بر بهمن گیر بودن تمامی راهها، خطر ریزش سنگ و سرعت باد نیز مزید بر علت است.
برای محاسبه مدت زمان لازم برای طی این راهها میتوانید از جدول زیر که فواصل مختلف را نشان میدهد استفاده کنید: دماوند از نظر زمین شناسی در حدود 2 میلیون سال از عمر این مخروط آتشفشانی میگذرد.
بیش از 2 میلیون سال قبل یعنی در دوره کواترنری، آخرین دوره قبل از دوران معاصر (دوره کواترنری آخرین دوره عصر سنوزوئیک است) حرکات تکتونیکی زمین (نوعی حرکت لایههای زمین) سبب شد تا قسمتهایی از پوسته فلات مرکزی ایران استقامت خود را در برابر تودههای مذاب مرکز زمین از دست بدهد و در نقاط متعددی از فلات ایران آتشفشانهایی ایجاد شود.
امروز این آتشفشانها را با نامهایی چون سهند، سبلان، تفتان، کرکس، دماوند و ...
میشناسیم.
از خصوصیات کوههای آتشفشانی مرتفع بودن نسبی اکثر آنهاست.
این کوهها معمولاً بیش از 3000 متر ارتفاع دارند.
گهگاه ارتفاع بعضی از این قلهها بسیار زیاد میشود؛ مثلا در آبهای زلاندنو به دنبال آتشفشانهای دریایی قله بلندی به ارتفاع بیش از 8700 متر به وجود آمده است.
این کوه حتی از قله k2 (دومین قله بلند جهان)نیز مرتفعتر است.
با این تفاوت که k2 روی آب است و این یکی زیر آب.
ارتفاع دماوند نیز نسبتا زیاد است.
در مورد رقم دقیق ارتفاع قله دماوند اختلاف نظرهایی وجود دارد.
کمترین ارتفاع 5600 متر و بیشترین آن که مشهورترین هم هست 5671 متر برآورد شده است.
گفتنی است که بر اساس آخرین اندازه گیری سازمان جغرافیایی کشور ارتفاع قله دماوند 5610 متر ذکر شده است که البته باز هم جای بحث دارد.
در هر صورت تردیدی نیست که دماوند بلندترین و تنها قله بالای 5000 متر فلات مرکزی ایران است.
اما دماوند چگونه به صورت امروزی درآمد؟
گفتیم که البرز ادامهای است از چین خوردگیهای آلپ و هیمالایا، و گفتیم که دماوندآتشفشانی است.
همچنین شایان ذکر است که چین خوردگیهای البرز قبل از دوره آتشفشانها ایجاد شده است.
با این توضیحات میتوان گفت که بستر اولیه دماوند ارتفاعاتی ناشی از چین خوردگیهای البرز بوده است که بعداً مخروط آتشفشانی دماوند روی آن ایجاد شده است.
بنابراین مسئله بعدی نحوه شکل گیری این مخروط است.
به مواد مذاب که «ماگما» نامیده میشود از دل زمین جوشیده و بعد از سرد شدن تپهای نه چندان مرتفع به وجود آورده است.
مدتی بعد، از آنجا که ماگما راهی برای آمدن به سطح زمین یافته بود، با کمترین تحریکی دوباره خود را به سطح زمین رساند و از همان دریچهای که قبلاً گشوده بود، فوران کرد و این بار لایه دوم را تشکیل داد.
این روند ادامه یافت و بدین ترتیب لایهای بر لایههای قبلی اضافه شد تا مخروط رفیع امروزی به وجود آمد.
مسئله بعدی، یالهای بلندی است که نظم مخروط دماوند را به هم زده است.
مشهودترین این یالها، یال سرداغ و یال استله سر است.
به نقشه شماره 3 دقت کنید.
(این نما از جبهه شمالی تهیه شده است).
در این شکل دماوند به قیف وارونهای میماند که یالهای فوق را به دو طرف آن چسبانده باشند.
این یالها ناگهان زاویه شیب را در حدود 4000 متری تغییر داده و ملایمتر کرده است.
دوباره به شکل 1 دقت کنید، در اطراف مجرای اصلی آتشفشان شعبههایی ایجاد شده که مواد مذاب را به کنارهها مخروط کشانده است.
در طرف راست مخروط مقدار زیادی از این مواد به بیرون فوران کرده و لایههایی ناهماهنگ با مخروط اصلی را به وجود آورده است.
این لایههای اضافی همان یال استله سر است و محل فوران آن قله منار (4000 متر) و اطرافش.
سنگها و فرسایش خاک در دماوند در محدوده کوههای آتشفشانی منشأ اکثر سنگها از مواد مذاب است (سنگهای آذرین)، سنگهای آذرین به دو دسته بیرونی و درونی تقسیم میشوند.
سنگهای آذرین بیرونی ناشی از ماگمایی هستند که به سطح زمین رسیده باشد، (مثل پوکه معدنی) منشأ سنگ آذرین درونی ماگمایی است که قبل از رسیدن به سطح زمین سرد شده و طی قرون بر اثر فرسایش خاک و دیگر عوامل مثل گسل به سطح زمین رسیده باشد.
سنگهایی مثل «گرانیت» و «سنگ پا» از این نوعند.
یکی از خصوصیات بارز سنگهای آذرین که در تشخیص نوع آنها کمک میکند، رنگ این سنگهاست.
سنگهای آذرین درونی، نسبت به انواع بیرونی خود رنگ بسیار تیره تری دارند (مثل رنگ سیاه سنگ پا و رنگ کرم پوکه معدنی).
دلیل این موضوع در معرض هوا قرار گرفتن سنگهای بیرونی است.
سطح سنگهای آذرین بیرونی قبل از سرد شدن با اکسیژن هوا ترکیب میشود و رنگ روشنی پدید میآورد.
حال آنکه درون همین سنگهای بیرونی چون تماس کمی با هوا داشته همچنان تیره باقی مانده است.
از دیگر خواص سنگهای آذرین (هم درونی و هم بیرونی) سبکتر بودن آنها نسبت به سایر سنگهاست.
زیرا مواد مذاب مخلوط با انواع گازهاست و به همین دلیل موقع سرد شدن حبابهایی درون آنها ایجاد میشود.
گفتنی است که اکثر سنگهای آذرین در عین سبک بودن، بسیار مقاوم هستند و همین موضوع بر کاربرد آنها افزوده است.
گفته شد که از دلایل نمودار شدن سنگهای آذرین درونی فرسایش خاک است.
در دماوند نیز سرعت فرسایش خاک زیاد است.
مهمترین دلایل آن عبارت است از: نبودن گیاهان کافی در ارتفاعات این کوه،