بوی دود و اسپند، صدای طبل و شیپور، نصب پرچمهای سیاه در سردر مساجد و حسینیهها، تصاویر و صحنههای آشنایند که در تمامی نقاط این استان طنین انداز شده است.
مجالس سخنرانی و سوگواری سیدالشهدا (ع) با حضور خیل عزاداران حسینی در همه اماکن مذهبی برپا شده است.
توزیع غذای نذری همچون حلیم و شلهزرد در بین عزاداران در منازل و در خیابانها و میادین از دیگر رسوم مردم عزادار حسین (ع) در چهار محال و بختیاری است.ک/۴
۶۰۷ /۶۷۱/۷۳۵۹
---> ایرنا
عزاداری برای ائمهاطهار به ویژه در ماه محرم مثل تمام نقاط ایران با شکوه برگزار میشود.
شیوه اجرای مراسم تقریباً مثل سایر نقاط ایران است.
دستههای زنجیرزنی، سینهزنی و حضور در مراسم مساجد و تکایا از جمله جلوههای برگزاری اینگونه مراسم است.
[ویرایش] گویش بختیاری
گویش بختیاری یکی از گویشهای پارسیتبار یعنی از دسته جنوب غربی زبانهای ایرانی است.
گویشها و زبانهای پارسیتبار عبارتاند از فارسی، لری، بختیاری، لارستانی، و کومزاری.
برخی از زبانشناسان، بختیاری را زیرشاخهای از لری به شمار میآورند و برخی آن را شاخهای جدا میدانند.
همواره در زمانهای گذشته، دیوارهای بلند و دشوارگذر زاگرس مانع از نفوذ اقوام مهاجم به درون منطقهٔ بختیاری بوده است.
بنابراین زبان ایل بختیاری تا قبل از گسترش رسانههای همگانی و مدارس ملی تقریباً دستنخورده و بکر مانده بود اما امروزه براثر سهولت ارتباط با شهر و پایتخت، گویش بختیاری نیز مانند لهجهها و گویشهای دیگر به سرعت در حال دگرگونی و نزدیک شدن به فارسی رایج است.
نسل امروز بختیاری (مخصوصاً ساکنین شهرها و اسکانیافتگان) در طول کمتر از نیم قرن نه تنها خیلی از اصطلاحات و واژههای پنجاه سال پیش بختیاری را استفاده نمیکنند؛ بلکه معنای آنها را نیز نمیدانند و یا فراموش کردهاند.
گفته می شود در طی سالهای گذشته که بختیاری ها بسوی شهرنشینی و پراکندگی رفته اند در حدود دوهزار واژه کهن از آنان نابود شده است.
گویش لری بختیاری به طور کلی به چهار دسته تقسیم میشود:
• گویش بخش شرقی که تحت تأثیر لری کوهگیلویه واقع شده است.
• گویش منطقه جنوبی که
شور عزای حسینی در آستانه اربعین حضرتش، در چهارمحال و بختیاری به اوج خود رسیده و کودک و جوان و پیر در این مصیب اشک ماتم جاری کردهاند.
بوی دود و اسپند، صدای طبل و شیپور، نصب پرچمهای سیاه در سردر مساجد و حسینیهها، تصاویر و صحنههای آشنایند که در تمامی نقاط این استان طنین انداز شده است.
توزیع غذای نذری همچون حلیم و شلهزرد در بین عزاداران در منازل و در خیابانها و میادین از دیگر رسوم مردم عزادار حسین (ع) در چهار محال و بختیاری است.ک/۴
بختیاری ها برای اعیاد ملی و مذهبی به ویژه عید نوروز و مراسم سیزده بدر و بزرگداشت تولد ائمه اطهار و حضرت پیغمبر (ص) اهمیت خاصی قائلند.
محل چادرهای خود را تغییر می دهند و در محلی سبز و خرم که دارای آب کافی باشد، مستقر می شوند.
شب عید در چادرهای خود می مانند، ولی روز اول عید با لباس های مخصوص خود، کلاه های لری را کج به سر گذاشته و به دید و بازدید می پردازند.
بختیاری ها معتقدند لباس سیاه عزا را حتما باید تا قبل از نوروز از تن در آورد، زیرا در غیر این صورت باروری و نعمت از طایفه رخت بر خواهد بست.
• سوگ ها و عزاها
مراسم سوگواری در میان بختیاری ها اهمیت خاصی دارد و همراه با مراسم پرسوز و گدازی برگزار می شود که احتمالا نشانه انس و الفت و همبستگی عمیقی است که میان آنها وجود دارد.
این اهمیت هم در عزاداری های مذهبی و هم در عزاداری های خصوصی به بارزترین شکل مشهود است.
عزاداری برای ائمه اطهار به ویژه در ماه محرم مثل تمام نقاط ایران با شکوه برگزار می شود.
دسته های زنجیرزنی، سینه زنی و حضور در مراسم مساجد و تکایا از جمله جلوه های برگزاری اینگونه مراسم است.
برگزاری مراسم عزاداری خانوادگی نیز جالب توجه است.
در ایل بختیاری وقتی کسی فوت کند، ایل یکپارچه غرق غم و ماتم می شود و لحظه ای صاحب عزا را رها نمی کنند،(چوقا) از تن بیرون می کنند و لباس سیاه می پوشند.
بعد از غسل متوفی، سید همراه ایل (سید پیر شاه) یا (سید امامزاده) های اطراف مسیر و مکان کوچ و استقرار را خبر می کنند تا بر مرده نماز میت بگذارند و سپس مرده را به خاک می سپارند.
خاک که گودی گور را پر کرد، مردها در فاصله دور می ایستند و زن های ایل به دور گور حلقه می زنند، گریه سر می دهند و همراه با مرثیه که (گاگریو) گفته می شود به شرح حال زندگی مرده می پردازند.
در این هنگام توشمال ها آهنگ غم انگیزی به نام (چپی) می نوازند.
بعد از این مراسم (خیرات) شروع می شود.
صاحب عزا چادر سیاهی بر پا می کند، مردم ایل تیره به تیره، طایفه به طایفه، برای دلداری صاحب عزا می آیند و (سرباره) می آورند.
سرباره مخارج عزاداری صاحب عزا را کاهش می دهد.
این مراسم تا یک سال به طول می انجامد، چرا که شاید تیره یا طایفه ای در مسافت های دور باشد و یا امکان حضور به موقع پیدا نکرده باشد.
وقتی کلانتر یا یکی از سرشناسان ایل بمیرد، مراسم خاصی انجام می شود.
بدین ترتیب که زین و برگ اسب یا اسبانی را با پارچه سیاه می پوشانند و بر گردن اسب نیز پارچه های رنگین که یک سر آن بر زین و سر دیگرش روی پیشانی اسب است به بند دهنه می بندند، سپس اسب را در حالی که دهنه آن به دست یک نفر است در محوطه امامزاده می گردانند.
این پارچه را (یال پوش) می گویند.
چوقا و تفنگ متوفی را نیز روی اسب می بندند.
• رقص های محلی
در استان چهارمحال و بختیاری در مواقع برگزاری جشن ها و سرورها رقص های متنوعی اجرا می گردد که از معروفترین آنها رقص عروسی، رقص دستمال، رقص آرام، رقص تند و رقص مجسمه است.
• صنایع دستی
صنایع دستی بختیاری ها، ویژگی ها و مختصاتی دارد که با انواع تولیدات مشابه به دست دیگران قابل تمیز دادن است بخشی از این ویژگی ها به این شرح است:
فعالیت در رشته صنایع دستی کاری است صد در صد زنانه که تمام مراحل آن را زنان و دختران انجام می دهند و مردان در تولید آنها هیچ نقشی ندارند.
صنایع دستی بختیاری فقط انواع بافت ها را شامل می شود.
تقریبا اغلب زنان و دختران ایلیاتی با آنها آشنایی دارند.
بافندگان معمولا از نقشه برای بافتنی استفاده نمی کنند مگر اینکه به قصد تفنن بخواهند محصولی شبیه به فرآورده های دیگر داشته باشند.
یا وقتی سفارشی برای مشتری دریافت کنند که ملزم به اجرای نقش و طرح پیشنهاد شده مشتری باشد.
پس به طور کلی نقش هایی که برای تزیین بافته ها به کار می برند ذهنی است.
معمولا از مواد اولیه تولید شده توسط خودشان بهره می گیرند و در موارد محدودی از نخ پنبه ای کارخانه ای به عنوان تار بافته هایشان استفاده می کنند.
از امتیازات تولیدات بختیاری ها، عدم تشابه و ناهمانندی کارهایشان است و این به دلیل عدم استفاده از الگو و مدل برای نقوش تولیداتشان است.
تنوع و گوناگونی رنگ و نقش در بافته های زنان و دختران بسیار زیاد است و کمتر می توان دید که بافنده ای دو یا چند محصول یک اندازه و یک نقش با رنگ واحد تولید کند.
ـ بافندگان محلی از دارهایی استفاده می کنند که به صورت افقی است.
ـ نقش ها و طر ح هایی که در قالیبافی منطقه به کار می رود عبارتند از نقشه های خشتی، بید مجنون، ترنج، طاووس، سرو، کاج، گلدان، و گل چالشتری.
• انواع بافته های عشایربختیاری : در چهارمحال و بختیاری، صنایع دستی متنوعی وجود دارد که عشایر از مواد اولیه تهیه شده از طریق دام هایشان به مصرف ریسندگی و بافندگی می رسانند.
این دسته از هموطنان بر مبنای مختصات زندگی اجتماعی شان که خود تولیدی و خود مصرفی را ایجاب می کند، محصولات متنوع و متعددی تولید می کنند که برخی از آنها عبارتند از: لی، هورژین (خورجین)، قالی، خرسک، سیاه چادر، چوقا، موج، وریس، نمکدان (کیسه ای جهت نگهداری نمک)، سفره آردی ، هور (خورج) در زیر به تعدادی از این بافت ها اشاره می شود: هورژین ـ خورجین یا به گویش بختیاری «هورژین» از صنایع دستی مهم عشایر بختیاری است که به دست زنان ایلیاتی روی دارهای افقی بافته می شود.
خورجین پوششی تزیینی است که وسایل زندگی عشایر در آن قرار می گیرد و چون در هنگام کوچ و در زمان زندگی در سیاه چادر در معرض دید قرار دارد جنبه زیبا شناختی و تزیینی و اعتقادی قوم بختیاری در نقوش و بافت آن تجلی می یابد.
خورجین حکم صندوقچه ای را دارد که با اتصال بندینک های آن به یکدیگر و زدن قفل به آخرین بندینک در آن کاملا بسته شده و قابل حمل روی چاپار می شود.
(هنگام کوچ) یا در گوشه ای از چادر(به هنگام اطراق) قرار می گیرد.
معمولا از نقوش هندسی برای تزیین خورجین استفاده می شود.
لبه های طرفین کیسه ها ی خورجین پس از دوخت با موی بز شیرازه دوزی می شود.
«چرک» یا تار خورجین از نخ پنبه و پود آن در قسمت های مختلف تماما از پشم است.
طرح کلی آن که چند نوع تکنیک بافت در آن به کار می رود شبیه به قطعه کف پوشی است که یک قسمت آن (روی هر طرف) دارای بافت رندی «رندی بافت» و قسمت دیگر (پشت هرطرف) دارای بافت ساده و قسمتی دیگر با تکنیک «گندی بافت» مانند قالی بافته می شود و این قسمت قالی باف در پایین و گوشه های خورجین قرار می گیرد تا به هنگام کوچ در ایل راه ها و در برخورد با سنگ های کوهستان مقاومت بیشتری داشته باشد.
قطع خورجین پس از دوخت در حدود یک متر در 70سانتیمتر می شود.
هورژ (خورج) و مهده ـ هورژ (خورج) بافته ای است که از وسایل زنان محسوب می شود.
یک کیسه دوطرفه که دو روش ساده بافت و قالی باف در آن به کار رفته است.
تکنیک ساده بافت در قسمت پشت هر طرف از کیسه ها و تکنیک ساده بافت در قسمت روی هر طرف از کیسه ها.
هورژ نیز از هر طرف به طور جداگانه قفل و کلید می شود.
اندازه هورژ کوچک تر از هورژین است و از بافته هایی است که منحصرا در ایلات مصرف دارد.مهده در ایل بختیاری جزو وسایل زنان محسوب می شودکه وسایل خودرادر آن جای می دهد.
پس از اتمام بافت، از یک ضلع تا زده می شود و با موی بز آن را می دوزند.
مهده نیز مانند هورژ قفل و کلید دارد.
از مهده گاهی اوقات به جای بالش ویابه قول خود بختیاری ها زیرگوشی استفاده می شود.
تی یر یا نمکدان ـ بافته ای است مرکب از سه روش ساده، رندی، گندی(بافت گره ای) در ابعاد 60 تا 40 سانتیمتر که در آن نمک می ریزند.
تارو پود مابین رجهای رندی بافت و گندی بافت از جنس پنبه و بافت قسمت رندی و گندی پشمی است .
روی نمکدان رندی بافت و قسمت پایینی آن، سه تا پنج سانتیمتر به سبب سایش کمتر ته نمکدان، گندی بافت است.
پشت نمکدان ساده بافت است.
دوطرف نمکدان با موی بز بافته می شود وروی شانه ها، تارهای اضافی دسته دسته به هم پیچیده یا گیس بافی شده یا به صورت منگوله تزیینی در می آید.
سرفه آردی یا سفره آردی ـ نان، غذای اصلی عشایر بختیاری را تشکیل می دهد و آرد که ماده اولیه پخت نان است بسیار مقدس است و به طور گندم که قوت اصلی عشایر بختیاری است بسیار مقدس و از منزلت بالایی برخوردار است.
پس نان باید جایگاه خاصی برای خود داشته باشد.
به همین دلیل سفره مخصوصی برای آن بافته می شود که در گویش بختیاری به «سرفه آردی» معروف است.
سفره آردی دارای بافت گلیمی یک رو یا رندی بافت است که گاهی وسط آن ساده بافت با حاشیه ای نقشدار است اوضاع جغرافیایی مسجدسلیمان مسجدسلیمان در شمال شرقی استان خوزستان و در 125 کیلومتری اهواز واقع شده است .
این شهرستان از شمال به دزفول ، از شرق به استان چهارمحال بختیاری و ایذه ، از جنوب به رامهرمز و از غرب به شوشتر محدود می گردد .
مساحت آن بر اساس آخرین بررسی های انجام شده 6986 کیلومتر مربع است .
ارتفاع متوسط در محدوده ی این شهرستان 364 متر از سطح دریا است .
میزان بارندگی در سال بین 200 تا 450 میلیمتر متغیر است که عموماً از سمت شمال به طرف جنوب از میزان بارندگی کاسته می شود .
درجه حرارت