نخستین مناسبت در دی ماه جشنهای چهارگانه دیگان است چون در دی ماه چهارروز به نام خدا نامیده میشود.
این جشنها با «اورمزد روز » آغاز میشود و با «دیبهدین» پایانمیپذیرد.
http://t-z-a.org/images/Mehregan.jpg
١- اورمزد و دی ماه : در نخستین روز دی ماه باستانی / ٢٥ آذرماه خورشیدی
٢- دی بهآذر و دیماه در هشتمین روز دی ماه باستانی/ ٢ دی ماه خورشیدی
٣- دیبه مهر ودیماه در پانزدهمین روز دی ماه باستانی/ ٩ دی ماه خورشیدی
٤- دیبهدین و دیماه در بیست و سومین روز دی ماه باستانی/١٧ دی ماه خورشیدی
* مناسبت دیگر یادواره درگذشت اشوزرتشت است که در روز خیر(خور) ایزد برابر با یازدهمین روز از دیماه باستانی و پنجم دیماه خورشیدی در سراسر مناطق زرتشتینشین گیتی به ویژه ایران برگزار میشود.
این روز یکی از روزهای تعطیل ویژه زرتشتیان ایران است.
مناسبت این یادروز به کوتاهی از این قرار است:
پیامبر ایران باستان اشوزرتشت پس از پایان رسالت خود که آموزش راستی و آرامش به انسانها بود، در شهر بلخ به سرمیبرد.
در سن هفتادو هفت سالگی هنگامیکه گشتاسب کیانی و پسرش اسفندیار فرمانروای بلخ که آن زمان از پایتخت خارج شده بودند، فرمانروای تورانی ارجاسب که دشمن دیرینه ایرانیان بود از فرصت استفاده کرد و توربراتور فرمانده سپاه خود را با لشکری بسیار به ایران فرستاد.
لشکر تورانی دروازههای شهر بلخ را با همه دلاوریهای ایرانیان در هم شکستند و هنگامیکه اشوزرتشت پیامبر ایرانی با لهراسب و گروهی از پیروانش در آتشکده بلخ به نیایش مشغول بودند، با یورش سپاهیان مهاجم همگی جان باختند.
اشوزرتشت گرچه جان به جان آفرین سپرد و از دیدهها پنهان گشت، ولی روان پاکش همراه با اندرز و آموزشهای جاودانهاش پیوسته زنده ماند.
طوری که پس از هزاران سال نام بلندش بر سرزبانها و فروغ مهرش در درون دلهاست.
* مناسبت سوم برگزاری «گهنبار» است که از روز مهر تا ورهرام ١٦ تا ٢٠ دی ماه باستانی و ١٠ تا ١٤ دی ماه خورشیدی چهره میدیارم گاه خوانده میشود.
این گهنبار ویژه پیدایش جانوران است.
میدیارم به چم (معنای) میانه آرامش است و زمانی برگزار میشود که هنگام آرامش و استراحت کشاورزان و دامداران است.
* روزهای نبر (نخوردن گوشت) نیز در دیماه عبارتند از :
- ششم دی برابر با ماه روز
- هشتم دی برابر با گوش روز
- پانزدهم دی برابر با رام روز
- بیست و ششم دی برابر با وهمن روز
زرتشت
January 19th, 2009, 14:50
برابر با سالنامهی زرتشتیان، امسال روز سوم آذرماه برابر است با جشن آذرگان، یعنی برابری آذر روز با آذرماه؛
برابری این روز با ماه آن را جشنی ساخته است بهنام « آذرگان» که آن را « آذرجشن» نیز میگویند.
آذر یا آتش در آیین مزدیسنی، پاک و پاککننده به شمار میرود و از این نگاه مورد احترام است.
توجه زرتشیتان به آتش از لحاظ فروغ و شعاع آن است که نموداری از فروغ ایزدی است و در هنگام نیایش و ستایش اهورامزدا، آتش و نور را پرستش سوی خود قرار دادهاند.
نیا را همیبود آیین و کیش
پرستیدن ایزدی بود بیش
بدان گه بدی آتش خوبرنگ
چو مر تازیان راست محراب سنگ
نیاکان ما در این روز به آتشکدهها میرفتهاند و ستایش و نیایش اهورامزدا را به جا میآوردهاند.
به گفته پژوهشگران ، از روزی که ایرانیان و هندوان در پهنه گیتی شناخته شدند، مردمیبودند که آتش را در پرستشگاههای خود گرامیو بزرگ میداشتند.
به گواهی اوستا و ودا- کتاب مقدس هندوها- سرودهای آتش هماره در سرزبانهای نیاکان پارسای ما بود.
در سنگ نوشتههایی که از هخامنشیان به جای مانده، دیده میشود که داریوش در برابر آتشدان به ستایش ایستاده است همچنین در روی هزاران سکه پادشاهان روزگاران پیش، آتشدان دیده میشود.
پس از چیره شدن تازیان بر ایران و چندین سده پس از آن، باز در سراسر ایران آتشکدهها روشن بود، یا آن گونه که نویسندگان پیش نوشتهاند برخی از آنها خاموش و ویران و برخی دیگر مسجد شدند.
آتش در دین های دیگر نیز مقدس بوده است.
به طوری که میدانیم حضرت موسی در کوه «طور» شعلهی آتش را از دور مشاهده کرد و از میان آتش ندای الهی را شنید و به مقام پیامبری رسید.
در قرآن مجید نیز ضمن بیان قدرت خدا و شرح نعمتهای او، به اهمیت آتش اشاره میکند؛ بدین مضمون که : « خداوند متعال چنان خدایی است که قرار داده است برای شما از درخت سبز آتش را که شما از آن حرارت و روشنایی به دست میآورید و گرم میشوید.»
در ایران باستان، آتش دارای اهمیت و تقدس بوده و احترام و ارزش در خور خویش را داشته است، در اوستا از آتش به عنوان یک پدیده اهورایی یاد شده و داور میان نیکوکاران و دروغکاران است.
یسنای شصت و دوم یکی از نمونهها به شمار میرود، در خرده اوستا نیز نقش اساسی دارد.
در خرده اوستا همراه با دو بند از سرودهای گاتها به عنوان « آتش نیایش »انتخاب شده است و در همه آیینهای شادی مانند سدرهپوشی، گواهگیری، جشن ها و گشایش ساختمانها، توسط موبد سراییده میشود.
آتش نیایش در حقیقت سرود شادی و شادمانی است و از قدیم پس از افروختن آتش، خوانده میشده است.
یسنای ٦٢ متنی بسیار قدیمیاوستایی ست که درباره آتش است.
در اساطیر ایرانی آتش هفتمین آفرینش مادی خداوند است.
نخست آسمان، دو دیگر آب، سدیگر زمین، چهارم گیاه، پنجم گوسفند، ششم مردم و هفتم آتش که درخشش او از روشنی بیکران، از جای هرمز است
نخستین مناسبت در ماه مهر آغاز سال تحصیلی است که به همین مناسبت « مهرماه و آغاز پاییز » را « بهار» دانش نام نهادهاند.
به گفته برخی از پژوهشگران، دلیل آغاز سال تحصیلی در مهرماه نیز همزمانی آن با جشن مهرگان بوده که اهمیتی همچون نوروز داشته است.
و به دلیل فروشکوه و خجستگی این جشن، ماه مهر را آغاز سال تحصیلی قرار دادهاند.
* جشن مهرگان مناسبت دیگر این ماه است که از روز دهم یعنی برابری مهرروز و مهرماه آغاز میشود.
این جشن در روزگاران دیرین در نخستین روز از پاییز برگزار میشد.
مهرگان پس از نوروز بزرگترین جشن ایرانی و هندی است این آیین، در ستایش ایزد«میثره» یا « میترا »و بعدها «مهر» است که از مهر روز آغاز شده تا رام روز به اندازهی شش روز ادامه دارد.
« مهریشت» نام بخش بزرگی در اوستا است که در بزرگداشت و ستایش این ایزد بزرگ و کهن ایرانی سروده شده است.
مهریشت، دهمین یشت اوستا است و همچون فروردین یشت، از کهنترین بخشهای اوستا بهشمار میآید.مهریشت از نگاه اشارههای نجومیو باورهای کیهانی از مهمترین و نابترین بخشهای اوستا است و کهنترین سند دربارهی آگاهی ایرانیان از کروی بودن زمین، بند ٩٥ همین یشت است.
از مهریشت تا به امروز ٦٩ بند کهن و ٧٧ بند افزوده شده از دوران ساسانیان، به جامانده است.
در بخشی از مهریشت آمده است: میستاییم مهردارندهی دشتهای پهناور را، او که به همهی سرزمینهای ایرانی، خانمانی پر از آشتی، پر از آرامیو پر از شادی میبخشد.
* روز دهم مهرماه روز سالمندان نیز هست و به این مناسبت زرتشتیان نیز از کهنسالان و کسانی که کولهباری از تجربههای تلخ و شیرین را بر دوش میکشند و به این دلیل پشتشان خمیده شده است، سپاسگزاری میکنند و این سرمایههای پربار را ارج مینهند.
* در تقویمهای امسال روز عید فطر نیز همزمان با دهم مهرماه اعلام شده است.
* در این ماه گهنبار چهره « ایاسرمگاه» نیز برگزار میشود.
روز آغاز این گهنبار از بیستم مهرماه یعنی اشتادایزد است و تا ٢٤ مهرماه که انارام روز است، ادامه دارد.
درباره این چهره گفتهاند: ایاثرم یا ایاسرم ( Aya – threm) آغاز فصل سرما- کاشت محصولات زمستانی، این گهنبارگاه آفرینش گیاهان است و از روز اشتاد تا انارام ایزد یعنی از روز بیستوششم تا سیام مهرماه زرتشتی (بیستم تا بیست و چهارم مهرماه در گاهشماری رسمی) برپا میشود.
این گهنبار، با چهره پیشین ٣٠ روز فاصله دارد.
ایاسرمگاه زمانی است که چوپانان با گله خود پیش از آمدن سرما، از چراگاههای تابستانی به خانه باز میگشتند.
* روزهای نبر که زرتشتیان از خوردن گوشت جانورانی نظیر گوسفند، گاو، شترو مرغ خودداری میکنند نیز از این قرار است: ششم مهرماه برابر با ماه روز هشتم مهرماه برابر با گوش روز پانزدهم مهرماه برابر با رام روز بیست و ششم مهرماه برابر با وهمن روز مهر به چم (معنای) دوستی و پیمان است، پس بیراه نیست که جشن مهرگان نیز در شمار جشنهای والا و پرارجی همچون نوروز و سده بوده است همچنان نیز ارزش و شکوه خود را دارد.
و برگزاری آن از دیر و دور در شمار شایستهها و بایستهها بوده است .
http://t-z-a.org/images/Mehregan.jpg حافظ شیرین سخن در این زمینه میگوید: کمتر از ذره بینی « مهربورز» تا به خلوتگه خورشید رسی چرخ زنان و این نیز سروده مسعود سعد سلمان است: مهربانی کن به جشن مهرگان و روز مهر مهربانی کن به روز مهر و جشن مهرگان جشن مهرگان که در دوران کهن و در سال شمار آن دوران، روز شانزدهم مهرماه بود، اینک و در سال شمار نوین در روز دهم مهرماه است که روز مهر و ماه مهر با هم برابر میشوند.
در میان جشنهای ایرانیان دو جشن مهر، یا مهرگان و نوروز از ارزش ویژهای برخوردارند.
یکی از مهمترین این ویژگیها ، آغاز شدن سال نو با هریک از آنها بسته به دوران مختلف تاریخ بودهاست.
چرا که شماری باور دارند در روزگاران رفته سالیانی نیز مهرگان سرسال نو بوده است و سال نو با مهرگان آغاز میشده است.
ولی پس از آن آغاز سال نو دوباره به آغاز فروردین ماه بازگشت که جای درست آن است.
در فرهنگ جهانگیری دربارهی مهرگان آمدهاست که: « جشنی از این بزرگتر بعد نوروز نباشد » اگر چه مهرگان را با برابر و همزمان شدن نام روز مهر با نام ماه هفتم ایرانیان یعنی مهرماه به جشن مینشیند و خود از جشنهای ماهانه است، ولی انگیزههای دیگری را نیز برای برگزاری آن بر میشمارند.
یک دلیل وفلسفه این جشن مهم ایرانی به دوران ضحاک تازی باز میگردد .
ضحاک و خاندان او مدتهای زیادی بر ایران حکومت میکردند و گروهبسیاری از جوانان ایران زمین را به قتل رسانده بودند و مردم از ستم و جنایات آنان به تنگ آمده بودند.
در این زمان کاوهآهنگر از میان مردم برخاست و با برافراشتن چرم آهنگری خود که بعدها درفش کاویانی نام گرفت، رهبری براندازی ضحاک تازی را بر عهده میگیرد و او را با یاری مردم در کوه دماوند زندانی میکنند و به ظلم او پایان میدهند.
به گفتههای زیادی درتاریخ پرچم ایران نیز پس از کاوه آهنگر پدید آمد و درفش کاویانی به پرچم ملی ایرانیان مبدل شد.
سپس با رای و پشتوانه مردم و کاوه آهنگر، فریدون را بر تخت شاهی ایران نشاندند و ایرانیان زندگی را با آرامش سپری کردند .
گفته شده است که تاجگذاری اردشیر بابکان موسس شاهنشاهی ساسانیان همزمان بوده است با جشنمهرگان .
زیرا هخامنشیان و اشکانیان و ساسانیان این جشن را از بزرگترین جشنهای ملی میدانستند.
بعدها، آغاز فصل وماه مهر، آغاز مدارس را به احترام جشن مهرگان شروع کردند و آنرا جشن فرهنگی مهرگان نامیدند.
ابوریحانبیرونی در کتاب آثارالباقیه درباره جشن مهرگان مینویسد: در روز مهرگان فرشتگان به یاری کاوه آهنگر شتافتند و فریدون را بر تخت شاهی قرار دادند.
سپس ضحاک را در کوههای دماوند زندانی کردند و مردمان ایران را از گزند او آزاد ساختند.
شاعره توانای زرتشتی توران شهریاری(بهرامی) چکامهای دلنشین در این باره دارد که در بخشی از آن و هنگامیکه رستاخیز ایرانیان و پیروزی کاوه را تصویر میکند، میگوید: زن و مرد و جوان همه همدل همه جان برکفان بند گسل از دل و جان به کاوه پیوستند بندها را ز پای بگسستند خشم ملت بدل به طغیان شد پاره چرمیدرفش میدان شد سیل کوبندهای دمان آمد تند و پی گیر و بیامان آمد قصر ضحاک رفت در آتش شعلهها تند و کاری و سرکش مهد بیداد و جور شد برباد کاخ بیداد گشت بی بنیاد بر ستمگر سیاه روزی ماند رنج و غم رفت وکام روزی ماند همه جا شوق و شور پیدا شد جشن و سور و سرور برپا شد مهرگان بود، ماه شادی و شور شهر شد غرق در امید و سرور جامها پر شد از میشادی خلق مست از شراب آزادی جغدها یک به یک دهان بستند مردم از کام اژدها رستند در چمن بلبلان نوا خواندند نغمه در گوش آشنا خواندند سرنگون شد بساط ظلم و فساد چیره شد بر ستم فرشتهی داد دیو ناراستی فتاد از پای مرد اهریمن توان فرسای کار ضحاکیان دگرگون شد نوبت شاهی فریدون شد ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه مینویسد: « شهریور ماه که روز چهارم آن