دانلود تحقیق اصول فقه

Word 153 KB 29719 55
مشخص نشده مشخص نشده حقوق - فقه
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • نقیضین عبارتند از دو امر که یکی وجودی است و دیگری‌عدم همان وجود می باشد که باهم معانده ومنافرت دارند و در یک محل نمی توانند جمع نه شوند و نه رفع شوند.

    مانند انسان و لاانسان که باهم معاندند واجتماع و ارتفاعشان در یک محل ممکن نیست.ضدین عبارتند از دو امر وجودی که با هم معانده ومنافرت دارند ونمی توانند در یک محل جمع شوند اما ارتفاعشان ممکن است مانند سفید و سیاه که با هم در یک مجل جمع نمی شوند اما ارتفاعشان شدنی است.

     

    9.دو وجه اشتراک و دو وجه افتراق بین نقیض و ضد بنویسید؟

    وجه اشتراک: هر دو با شیئ دیگر معانده و تنافی‌دارند.

    و هر دو با طرف مقابلشان در یک محل جمع نمی شوند.

    وجه افتراق: یک طرف از دو نقیض امر عدمی است ولی در ضدین هردو وجودی هستند.

    نقیضین قابل ارتفاع نیستند اما ضدین قاابل ارتفاع می باشند.

     

    10.مراد علمای اصول از کلمه ضد چیست؟

    مرحوم مظفر می‌فرمایند: مراد از کلمه ضد که علمای اصول در این باب به کار می‌برند شامل هر معاند و منافری‌می گردد یعنی هم نقیض منطقی را در بر می گیرد وهم ضد منطقی را.

    و کسی خیال نکند مراد از ضد در این مسئله ضد به معنای منطقی‌و فلسفی است.

     

    11.ضد عام و ضد خاص از نظر اصولیون به چه معناست؟

    ضد عام امر عدمی است که مراد همان نقیض منطقیون در اصطلاحات علم منطق       می باشد.

    ضد خاص امر وجودی است که مراد همان ضد در اصطلاح منطقیون می باشد.

     

    12.اقوال علمای اصول را در مسئله ضد بنویسید؟

    قول اول: امر به شیئ مقتضی نهی از ضد نیست.

    قول دوم: امر به شیئ مقتضی‌نهی از ضد هست.

    قول دوم منقسم می شود به چند قول: کسانی که قائل به اقتضای انر بر نهی هستند الف) به دلالت مطابقی ب) به دلالت تضمنی ج) به دلالت التزامی به صورت بین بمعنی الاخص(لفظیه) یا به صورت بین بمعنی الاعم(عقلیه).

     

    13.دلالت یعنی چه؟

    اقسام آن را بنویسید؟

    دلالت یعنی از علم به چیزی به چیز دیگری علم پیدا کنیم.

    دخان:دال، نار: مدلول، نسبت بین آن دو: دلالت.

    و برسه قسم است:1.طبعی: آن است که از طبع و طبیعت چیزی‌به چیز دیگری پی ببریم.

    مانند دلالت زردی صورت بر بیماری.2.عقلی: فقط از راه عفل به چیزی پی‌ببریم.

    مانند اینکه با دیدن مصنوع پی به صانع ببریم.3.

    وضعی: آن است که به وسیله وضع واضعی باشد.

    که خود بر دو قسم است: لفظی‌و غیر لفظی.

    لفظی همان دلالت الفاظ بر معانی موضوع له می باشد.

    غیر لفظی مانند دلالت علائم راهنمایی ورانندگی بر معانی خاص خود.

    دلالت لفظی هم به نوبه خود بر سه قسم است: بالمطابقه : با گفتن یک لفظ کل معنای موضوع له اراده می شود مانند کتابم گم شد.

    بالتضمن: با گفتن یک لفظ فقط یک جزء از معنای موضوع له اراده شده است مانند کتابم پاره شد.

    بالالتزام: با گفتن لفظ معنایی خارج از معنای موضوع له اراده شده که البته با همیشه در خارج با معنای موضوع له ملازم است مانند قلم را بیاور که همیشه با دوات همراه و ملازم است.

     

    14.اثبات ملازمه بین دو شیئ یا به تعبیر دیگر لزوم بر چند قسم است؟

    لزوم دو قسم است: بین و غیر بین.

    لزوم بین هم بر دو قسم است: بین بمعنی الاعم(دلالت عقلیه) و بین بمعنی الاخص(دلالت لفظیه).

    لزوم بین بمعنی الاخص: با تصور ملزوم، به لازم و ملازمه پی برده شود.

    با تصور آتش به حرارت و ننسبت بین آن دو پی می‌بریم.

    لزوم بین بمعنی الاعم: با تصور لازم و ملزوم و نسبت بین آنها به ملازمه پی می بریم.

    اثنین نصف الاربع.

    با تصور2و4ونسبت بین آن دو به ملازمه پی می بریم.

    لزوم غیر بین: با تصور لازم و ملزوم ونسبت بین آن دو به ملازمه نمی رسیم بلکه برای اثبات ملازمه به دلیا مستقلی نیاز داریم.

    مانند تغیر عالم.

    وجود با تغیر ملازمه دارد با تصور تک تک آن دو و نسبت بین آن دو به این ملازمه پی نمی بریم بلکه نیاز به دلیل جداگانه ای دارد.

     

    15.در عنوان بحث مسئله ضد اگر به جای‌کلمه(یقتضی) کلمه(یستلزم) قرار دهیم چه می شود؟

    با این کار دو قول یعنی دلالت مطابقی و تضمنی از عنوان بحث خارج می شود.

    چون استلزام یعنی لزوم و ملازمه.

    ومطابقه وتضمن، ملازمه نیستند.

     

    16.مرحوم مظفر در بکار گیری کلمه(یقتضی)یا (یستلزم)در عنوان بحث مسئله ضد چه کرده اند؟

    استاد مظفر کلمه (اقتضا) را بکار برده اند تا تمام اقوال در محل بحث داخل شود.

    یعنی وقتی گفته می شود: آیا امر به شیئ اقتضای نهی از ضد را دارد یا نع؟

    این اقتضا عام است و به معنی دلالت می باشد و هر سه نوع دلالت مطابقی ‌و تضمنی و التزامی(با دو قسمش) و دلالت عقلیه را هم شامل می شود.

    چون معنی اقتضا عدم الانفکاک است و در حقیقت عبارت به این معنا است: الأَمرُ بِالشَّیئِ هَل لابُدَّ مِنهُ النَّهیُ عَن ضِدِّهِ أم لا؟

    که این لابدیت چه به نحو مطابقه باشد چه تضمن چه التزام باشد چه دلالت عقلیه فرقی نمی کند.

     

    17.امر استقلالی و امر ضمنی تبعی را با مثال توضیح دهید؟

    امر ب دو قسم است: امر استقلالی و امر ضمنی تبعی.

    امر استقلالی مثل صَلِّ مستقیما مولا به او خطاب می کند نماز بخوان.

    و امر ضمنی تبعی‌آن است که مولا مستقیما به او خطاب نمی کند بلکه یک امر ضمنی غیری تبعی است مثل امر به مقدمه واجب بنا به قول کسانی که می گویند مقدمه واجب، واجب است.

    وقتی مولا گفت صَلِّ یک امر ضمنی غیری از آن ترشح می کند به وضو.

    گویا مولا در کنار صَلِّ گفته تتَوَضَّأ.

     

    18.نهی استقلالی ونهی تبعی ضمنی را با مثال توضیح دهید؟

    نهی ب دو قسم است: نهی استقلالی و نهی ضمنی تبعی.

    نهی استقلالی‌آن است که مولا مستقلا یک شیئ را مورد خطاب نهی قرار دهد مانند لاتَکذِب.

    و نهی ضمنی تبعی آن است که مولا فقط گفته: لاتَشرِبِ الخَمرَ.

    از این نهی استقلالی مولا یک نهی ضمنی تبعی دیگری نیز فهمیده می شود که عبارت است از:لاتَجلِس عَلی مائِدَهٍ فیها خَمرٌ.

     

    19.مراد اصولیون از نهی در عنوان بحث مسئله ضد چیست؟

    مرادمان از نهی در بحث ضد، نهی ضمنی تبعی مولوی است.

    ما که می گوییم امر به شیئ مقتضی نهی از ضد می باشد مراد ما این است که مولا به مجرد این که گفت: صَلِّ این امر است ولی ضمنا از این امر استفاده می کنیم که مولا نهی کرده است از اضداد صلاه.

    یعنی نهی ضمنی مولا هم تعلق گرفته است به ترک صلاه.

    یعنی مولا فرموده: لاتَترُکِ الصَّلاه و لاتَشرِب و لاتَأکُل و لاتَتَکَلَّم حینَ الصَّلاه.

    پس مراد ما از نهی،نهی ضمنی تبعی مولوی است.

     

    20.نظرمتقدمین ومتأخرین رادرباره معنی نهی بنویسید.

    علمای متقدم می فرمایند:معنای نهی طلب الترک است ولی متأخرین می گویند:معنای نهی زجرعن الفعل ولازمه آن طلب الترک می باشد.

     

    21.به نظرمتقدمین مطلوب ازنهی چیست؟

    نظرمرحوم مظفرچیست؟

    متقدمین می گویند معنای نهی طلب الترک است ولی متأخرین می گویند معنای ‌آن زجرعن الفعل است و لازمه آن طلب الترک می باشد.

    متقدمین به یکدیگر اشکال کرده اند که طلب ترک محال است چون ترک ، عدم ازلی است ومعنا ندارد کسی شیئ معدوم را طلب کند.

    لذابه جای ترک بگوییم کف النفس(خودداری).همین اختلاف باعث شد که در نهی‌یک عنوانی باب شود وآن این که اگر معنی نهی طلب است ،یا طلب الترک است آیا مطلوب نهی‌ترک است یا کف النفس است؟مرحوم مظفردر همان ابتدا فرمودند: ما نیازی به این بحث ها نداریم زیرا مطلوب نهی طلب نیست بلکه زجر عن الفعل است.

     

    22.اگر علمای اصول معنی نهی را طلب الترک بدانند در مسئله ضد چه نتیجه مهمی عایدمان می شود؟

    اگر مثل قدما قائل شویم که معنی نهی طلب الترک است در مسئله ضد به این نتیجه می رسیم که بحث از ضد عام یک بحث بیهوده ولغو یا سخیف است.

     

    23.چگونه ثابت می کنیم که اگرمعنای نهی طلب الترک باشد در مسئله ضد بحث ضد عام بیهوده است؟

    23.چگونه ثابت می کنیم که اگرمعنای نهی طلب الترک باشد در مسئله ضد بحث ضد عام بیهوده است؟

    می گوییم: امر به شیئ آیا اقتضاء می کند نهی از ضد عام را یا نه؟

    ضد عام برای صلاه می شود: ترک الصلاه .

    حالا صلاه دلالت می کند بر نهی از ضد عام.

    به جای کلمه نهی، طلب الترک بگذلرید و به جای کلمه ضد عام، ترک الصلاه؛ عبارت به این صورت در می‌آید: صلّ آیا اقتضاء می کند طلب ترک ترک الصلاه را؟

    کلمه ترک ترک در کنار هم منفی درمنفی می شود واز بین می رودباقی‌مانده این می‌شود:آیاصلّ اقتضاء می کند طلب الصلاه را ؟

    یعنی‌آیا صلّ‌بر نفس خود دلالت دارد یا نه؟

    که کاملا بدیهی است هر امری‌بر نفس خود دلالت دارد ونیازی‌نیست ساعتها برای‌آن بحث کرد.

    24.بحث تحریر محل نزاع را در مسئله ضد توضیح دهید؟

    معنای‌نزاع مسئله این است: آنگاه که امر مولا به چیزی تعلق بگیرد مثلا بگوید صلّ آیا ناگزیر است که بر نهی‌مولا هم بر ضد عام وخاصش تعلق بگیرد؟یعنی‌آیا وقتی‌مولا گفت: صلّ‌آیا در همین حال گفته است: لاتترک الصلاه(ضد عام)ولاتشرب(ضد خاص) یا نه؟

    نزاع ما درثبوت نهی مولوی ضمنی تبعی مولا است وقتی که امر به چیزی‌می کند.

    پس از اثبات این مسئله به فرض که ثابت کردیم امر به شیئ مقتضی نهی‌از ضد است ،‌یک بحث دیگر داریم که در کیفیت اثبات این ذلالت واقتضاء است.

    آیا دلالت امر به شیئ بر نهی‌ضد، از قسم دلالت مطابقی است یا تضمنی است یا التزامی بیّن بمعنی‌الأخص است یا لزوم بمعنی الأعم؟

    25.در مسئله بحث ضد از چند باب بحث می شود؟در هر باب چند مطلب باید بررسی شود؟

    در دو مرحله بحث می شود: مرحله اول ضد عام است به معنی‌نقیض منطقی، ومرحله دوم بحث از ضد خاص است به معنی‌تضاد منطقی.

    ودر دو مرحله هم دو بحث داریم: بحث اول اینکه آیا امر به شیئ مقتضی‌نهی از ضد هست یا نه؟

    بحث دوم پس از اثبات مطلب اول این اقتضاء به چه نحو است؟

    مطابقی؟

    تضمنی؟

    یا التزامی؟

    26.بین اصولیون در باب ضد عام در کدام مطلب اتفاق است ودر کدام مطلب اختلاف (از دیدگاه مرحوم مظفر).

    مرحوم مظفر می‌فرماید: در بحث ضد عام بین علما اتفاق است که امر به شیئ مقتضی نهی‌از ضد عام می‌باشد ولی‌در کیفیت اقتضاء اختلاف است که به گونه مطابقی است؟

    یاتضمنی است؟

    یا لزوم است؟

    27.در باب ضد عام در کیفیت اقتضای امر به شیئ بر نهی از ضد چند قول وجود دارد؟

    چهار قول وجود دارد: الف)امر به شیئ عین نهی از ضد عام است یعنی امر بالمطابقه، بر نهی از ضد عام دلالت می کند.

    ب)امر به شیئ دلالت می کند بر نهی از ضد عام به به صورت تضمنی زیرا امر دال بر وجوب است و وجوب دو جزء دارد: یکی طلب الفعل ودیگری منع من الترک یا همان النهی عن الترک یا نهی عن الضد.

    پس نهی از ضد یعنی ترک و منع من الترک یکی از اجزای وجوب است.

    لذا نتیجه می گیریم که امر و وجوب دلالت می کند بر نهی از ترک یا نهی از ضد بدلاله التضمنیه.

    ج)امر به شیئ مقتضی نهی از ضد می‌باشد به گونه التزام.

    یعنی لازمه امر به شیئ نهی از ضد است که می شود دلالت التزامیه لفظیه از نوع لزوم بین بمعنی الدخص.

    د) امر به شیئ اقتضاء می کند نهی از ضد عام را نه به دلالت لفظیه بلکه به نحو دلالت عقلیه است و لزوم آن بین بمعنی الأعم می باشد.

    28.نظر مرحوم مظفر را درباره کیفیت اقتضاء در بحث ضد عام بنویسید؟

    مرحوم مظفر می فرماید: قول حق این است که امر به شیئ مقتضی نهی از ضد عغام نیست به هیچ نحو از انحاء اقتضاء.

    29.آیا علمای اصول در اصل اقتضاء در بحث ضد عام اختلاف نظر دارند؟نظر مصنف و قول تحقیق را بنویسید.

    انسان با تتبع در کتب اصولیون می بیند که از قدیم علمای علم اصول در ضد عام هم در اصل اقتضاء اختلاف داشتند.

    مرحوم مظفر می فرمایند: ظاهر این است که اصولیون در باب ضد عام اتفاق دارند که امر به شیئ مقتضی نهی از ضد عام است در حالیکه مطلب خلاف ظاهر ایشان است چون در بین اهل سنت کثیری از معتزله وجمهور اشاعره مثل عضدی و حاجبی و ...

    قائل به عدم اقتضاء می باشند.

    اگر بخواهیم توجیه کنیم مراد مرحوک مظفر عدم اختلاف در بین علمای شیعه است ولی باز هم مطلب توجیه بردار نیست زیرا از کتب دو تن از ایشان این طور استنباط می شود که قائل به عدم اقتضاء هستند.

    ظهور کلام مرحوم سید مرتضی در کتاب الذریعه و مرحوم علامه حلی در کتاب النهایه این طور است که قائل به عدم اقتضاء هستند هرچند مطلب خیلی واضح نیست بلکه مفهوما و سیاقا فهمیده می شود.

    صاحب معالم(فرزند شهید ثانی) نیز جمله ای دارد که بعضی‌اکابر متأخرین هم چنین عبارتهایی‌در کتبشان دارند.

    30.اختلاف متقدمین اصولی را با

  • 1.سر فصلهای مباحث اصول فقه3چیست؟

    2.معرفی اجمالی کتاب اصول فقه مرحوم مظفر را بیان کنید.

    3.جایگاه اصول فقه3در کتاب علامه مظفر چیست؟

    4.جایگاه مسئله ضد در کتاب اصول الفقه مرحوم مظفر کجاست؟

    5.عنوان مسئله ضد در کتاب چه می باشد؟

    هَلِ الأَمرُ بِالشَّیئِ یَقتَضی النَّهیُ عَن ضِدِّهِ أم لا؟

    6.اولین مسئله ای که در ضد بحث می شود چیست؟تحریر محل نزاع.

    7.برای‌تحریر محل نزاع مرحوم مظفر در ابتدا چه کاری انجام می دهند؟

    ایشان به تعریف کلمات کلیدی‌بحث یعنی ضد، اقتضاء و نهی می پردازند.

    8.فرق نقیضین با ضدین از نظر علمای منطق چیست؟

کلمات کلیدی: اصول فقه - فقه

تحقیق دانش آموزی در مورد دانلود تحقیق اصول فقه, مقاله دانشجویی با موضوع دانلود تحقیق اصول فقه, پروژه دانشجویی درباره دانلود تحقیق اصول فقه

الف) تعریف علم اصول فقه فقه، به ابزار و وسایلی نیازمند است که یکی از آنها، علم اصول است. در علم اصول، از قواعدی بحث می شود که نتیجه آن، در طریق استنباط حکم شرعی قرار می گیرد.[1] به دیگر سخن، علم اصول، علم استنباط یا منطق فقه است؛[2] یعنی منطق استنباط حکم شرعی و دستور فقاهت و اجتهاد است. ب) اهمیت علم اصول اهمیت و فایده علم اصول از ارزش فقه دانسته می شود؛ همان طور که فقه، جایگاه ...

« عرف » به اذعان کلیه اندیشمندان  اولین منبع حقوق به شمار می رود. امروزه نیز با  سامان یافتن نظام اجتماعی و توسعه ورشد تمدنهای بشری ودر نیجه گسترش وضع قوانین ومقررات نوشته در شئون مختلف زندگی اجتماعی ، نه تنها نقش و قلمرو عرف  کم رنگ نشده، بلکه سیر تحولات نظامهای  حقوقی  معاصر در عرصه های داخلی و بین المللی بر تقویت نقش عرف در حل و فصل منازعات ...

رشد استفاده از رایانه در ایران و به کارگیری آن در فرایندهای مختلف آموزش،صنعت، نشر و پژوهش، مسائل حقوقی نوظهوری را در پی داشت. این مسائل ضرورتاً باید در دستگاه فقهی و حقوقی ایران تحلیل و قوانین مناسب با آن‏ها تصویب گردد. بررسی‏های نظری پژوهش‏گران فقه و حقوق، بستر سازی برای دست‏یابی به قوانین کارآمد است. این مقاله تلاش دارد براساس نیازهای روز و مسائل نوظهور، متون فقهی و آراء ...

مبانی و تفاوت‏ها در فقه زنان فریبا علاسوند تناسب بین حق و تکلیف وقتی درباره نظام حق و نظام تکلیف بحث می‏شود، مراد از حق، حق واجب است؛ یعنی هر انسانی حقوقی دارد که عقل و شرع او را برای پیگیری و استیفای آن‏ها محق می‏دانند؛ به گونه‏ای که اگر «من علیه الحق» کوتاهی کند، امکان اقامه دعوی برای شخص بوده و می‏تواند با استفاده از مجاری قانونی، حق خود را بستاند. در برابر این حق ...

دیگر آن که در این اجراى قیاس حکم به همان گونه که در اصل بوده از آن تعدى داده نشده ,بلکه با نوعى تغییر به موضوع دیگر سرایت داده شده است , چه , مدت در بیع سلف جایگزین شرط قدرت بر تسلیم و وجود مبیع است تا به استناد این جایگزین بتوان در مدت مقرر به مبیع دست یافت , اما در فرع این جایگزینى از میان رفته است . توضیح مساله : دلیلى شرعى بر جوازبیع سلف به صورت مدت دار رسیده و از دیگر سوى ...

اقتضای جامع بودن دین اسلام، داشتن برنامه برای زندگی اجتماعی بشر است. فقیهان اسلام عهده‌دار بیان برنامه و روش اسلام در تمام جنبه‌های زندگی بشر بوده‌اند. ایجاد و استقرار نظم و امنیت از مقوله‌های مهمی است که علمای اسلام به بیان برنامه شریعت برای تأمین آن پرداخته‌اند. گفتمان فقهی و نحوه بازتولید مستندات شرعی در جرم انگاری و شیوه پاسخ دهی به جرائم علیه امنیت تأثیر گذار بوده است. در ...

عرف جوهره ذاتی عمل انسان ها از روزگاری ست که تعامل بینشان آغاز گردیده بود. تکرار عمل و رفتار جمعی، هنجارها و ارزشهای مشترکی را به وجود آورد که امروزه برای آن اصطلاح «عرف» را به کار می بریم. عرف بیانگر اراده انسانهاست که در روابط اجتماعی خودشان آن را در طول زمان ایجاد کرده اند. دانش جامعه شناسی، اخلاق، سیاست، اقتصاد، حقوق و فقه از دیر باز با این پدیده اجتماعی آشنا بوده ...

چکیده می‎دانیم در عقود معین علاوه بر شرایط عمومی صحت معاملات رعایت قواعد اختصاصی راجع به هر عقد الزامی است. عقد اجاره نیز علاوه بر شرایط عمومی صحت معاملات، رعایت یک سلسله قواعد اختصاصی در آن الزامی است. از جمله ‌اینها تعیین مدت عقد اجاره است که ماده 468 ضمانت اجرای عدم تعیین مدت را بطلان عقد ذکر کرده است. البته براین ماده استثنائاتی وارد شده است از جمله ماده 501 قانون مدنی که ...

وجدان فقهى و راههاى انضباط بخشى به آن در استنباط بخش اول نقش انصراف در استنباط و ضوابطى در باره آن استنباط از هماورد عواملى چند در یک فرایند ذهنى و کنکاش اندیشه اى پدید مى آید. دسته بندى این عوامل و سنخ شناسى آنها از پیچیدگى بررسى این پدیده مى کاهد وراه رابراى تلاش هاى منضبط و تعریف پذیر، هموار مى سازد. سنخ شناسى این عوامل به رمز گشایى فرایند استنباط کمک مى کند تا ادراکى روشن تر ...

ماهیت رشوه در فقه و حقوق موضوعه چکیده : رشاء و ارتشاء از جمله جرایمی هستند که به آنها بسیار پرداخته شده لکن هیچگاه تعریف دقیقی از آنها ارائه نشده است؛ از این رو بنده در این مقاله از منظر فقهی و باتوجه به نظر غالب فقها چه متقدمین و چه معاصرین به این مسئله پرداختم و از سوی دیگر از دید قوانین و حقوق داخلی این قضیه را مورد بررسی قرار داده و در دنباله بحث به بیان این مسئله و مصادیق ...

مقدمه قتل بزرگترین تعرض به تمامیت جسمانی اشخاص است که خود دارای انواعی است و بر اساس عنصر روانی شدت و خفت آن مشخص میگردد. قتل در قانون مجازات اسلامی به مواردی همچون قتل، عمد (بند الف م 206) قتل در حکم عمد (بند ب و ج م 206) قتل خطا شبیه عمد (بند ب م 295) قتل خطای محض (بند الف م 295) قتل در حکم شبه عمد (تبصره 2 ماده 295) قتل در حکم خطای محض (تبصره 1 م 295) قتل غیرعمد (م 616-م 714) ...

ثبت سفارش