تعریف شخص حقوقی علیرغم اینکه در هر یک از شاخههای مختلف علم حقوق و قوانین و مقررات مربوط به آنها از شخص حقوقی سخن رفته و به بیان مسائل و احکام آن پرداختهاند.
ولی هیچ یک تعریفی از آن ارائه ندادهاند.
برای مثال ماده 1002ق.م ایران به تعیین اقامتگاه آنان میپردازد و یا قانون تجارت ایران باب پانزدهم خود را به شخصیت حقوقی و عنوان فصل اول آن را به اشخاص حقوقی اختصاص داده است و همچنین در مواد بسیاری به شرکتهای تجاری و نحوه تشکیل و اداره آنها به عنوان یکی از بارزترین اشخاص حقوقی پرداخته، حال آنکه از کنار تعریف این مفهوم گذر کردهاند.
شخصیت حقوقی در علم حقوق شخصیت حقوقی یا به طور کلی شخصیت، به طور اختصار به معنی صلاحیت دارا شدن حقوق و تکالیف و نیز صلاحیت اجرای آنهاست.
مثلا وقتی میگوییم فلان شخص دارای شخصیت حقوقی است منظور این است که شخص صلاحیت و توانایی آن را دارد که در اجتماع دارای حقوقی بشود و بتواند آنها را اجرا کند یا اینکه طرف تکلیف قرار گیرد.
پژوهشگران و دانشمندان علم حقوق از شخصیت حقوقی تعاریف متنوعی ارائه دادهاند، برخی از این مفهوم تعریفی ارائه کردهاند که شخصیت حقوقی را نیز در بر میگیرد.
اینان با بیان تعریف فوق، صغار، مجانین و به طور کلی محجوریت و نیز حیوانات را فاقد شخصیت حقوقی حمل را به زنده متولد شدن او موکول مینمایند.
به عقیده این عده با اینکه قانون در بعضی موارد و بنابر ملاحظاتی به برخی از اجتماعات و موسسات که به قدرت اعتبار در عالم حقوق خلق شدهاند، شخصیت حقوقی اعطا مینماید تا دارای موجودیت و حقوق و تکالیفی مستقل از افراد تشکیل دهنده خود شوند، ولی استعمال لفظ شخص حقوقی بر این جمعیتها به صورت انحصاری را صحیح نمیدانند.
برخلاف نظر و برداشت فوق، قانون مدنی و برخی دیگر قوانین برای نشان دادن صلاحیت دارا شدن حق و تکلیف از اهلیت مدنی و از صلاحیت اجرای آن از مفهوم اهلیت استیفاء استفاده نموده است (مواد 956 تا 959 قانون مدنی ایران شخصیت حقوقی را صرفا متعلق به اشخاص حقوقی دانسته و آن را در مقابل شخصیت حقیقی به کار برده است.
از طرفی ماده 588 قانون تجارت به صراحت کلیه حقوق و تکالیف اشخاص حقیقی را در مورد اشخاص حقوقی نیز مرعی داشته است به جز آن دسته از حقوق که با توجه به طبیعت شخص انسانی قابل تسری به اشخاص حقوقی نمیباشد.
شخص حقوقی هنگامی که از لفظ شخص سخن به میان میآید بیدرنگ انسان متوجه شخص طبیعی یا حقیقی یا به تعبیری مشخص انسانی میشود.
حال انکه با توسعه و پیشرفت جوامع ناگزیر مفهوم شخص حقوقی نیز قدرت ظهور یافت و دارای همان اوصافی گردید که شخص طبیعی دارا بود.
اشخاص حقوقی متولد میشوند، زندگی میکنند، دارای اهلیت تمتع و استیفاء و اراده هستند، قدرت تصمیم گیری دارند، بیمار میشوند و سرانجام میمیرند و حتی کشته میشوند.
علیرغم چنین بداهت و روشنی در اوصاف و ویژگیهای این اشخاص، شناخت تعریف این واژه از اهمیت زیادی برخوردار بوده و به همین لحاظ متخصصین علم حقوق هر یک به تعریف و توصیف این مفهوم پرداختهاند.
عدهای در اجتماع اشخاص حقیقی با هدفها و منافع مشترک که به صورت مرکز یگانه و همانند شخص حقیقی عمل میکند را شخص حقوقی دانستهاند.
به نظر گروهی دیگر: شخص حقوقی عبارت از شخصیتی است که به وسیله شخص یا اشخاصی، اعم از حقیقی یا حقوقی به وجود میآید و میتواند دارای همه نوع دارایی و حقوق و تکالیف و اعمال آنها جز آنچه که مختص فرد انسان است بشود.
نکته مشترک در مورد این دو تعریف آنکه، این دو دسته از حقوقدانان، مفهوم شخص حقوقی را صرفا بر گروهی از افراد انسانی که دارای هدف و منافع مشترک هستند، اطلاق نمودهاند، در حالیکه بعضی از موضوعات غیرانسانی نظیر برخی اموال که به مقاصد خاصی اختصاص مییابند وجود دارند که در قوانین مختلف از آنهاست عنوان شخص حقوقی یاد شده است.
به عنوان مثال میتوان به موقوفات اشاره نمود.
به موجب ماده 3 قانون تشکیلات و اختیارات سازمان حج و اوقاف و امور خیریه مصوب دوم دیماه 1363 و هر موقوفه دارای شخصیت حقوقی است...و با توجه به این نکته عدهای دیگر به تعریفی جامعتر از این مفهوم پرداختهاند به نظر این گروه از حقوقدانان شخص حقوقی عبارت است از دستهای از افراد، که دارای منافع و فعالیت مشترک هستند یا پارهای از اموال، که به هدف خاصی اختصاص داده شده است و قانون آنها را طرف حق میشناسد و برای آنها شخصیت مستقلی قائل است مانند دولت، شهر، دانشگاه و انجمنها و موقوفات در حقوق سایر کشورها نیز از این تاسیس حقوقی تعابیر مختلف ارائه شده است، دستهای معتقدند که شخص حقوقی یک شخص تصنعی یا تاسیس قانونی است که به وسیله قوانین و مقررات دولتی و یا در بعضی موارد نادر به وسیله اشخاص حقیقی ایجاد میشوند.
دایره المعارف حقوقی آمریکا نیز در تعریف شخص حقوقی میگویند.
موجودیتی اعتباری است که به موجب قانون به وجود میآید و متشکل از افرادی است که تحت نام واحد گرد هم میآیند و در طول حیات آن دارای حق جانشینی نسبت به آن هستند.
همانگونه که در خصوص گوناگونی تعریف مفهوم شخصیت حقوقی توضیح داده شده این همه تعدد و اختلاف نظر در تعریف و توصیف واژه شخص حقوقی بدان دلیل ا ست که قانونگذار علیرغم بیان احکام و مسائل آن، تعریفی از آن ارائه نداده است.
خلاصه کلام اینکه شخص حقوقی آن موجودی (اعم از گروهی از افراد انسانی و یا اموال مشخص) است که شخصیت خود را از قانون اخذ نموده و قابلیت آن را دارد که حقوق و تکالیفی را دارا شود.
بنابراین برای تکوین یک شخص حقوقی، عواملی چون افراد انسانی یا مجموعهای از اموال، مصلحت خاصی که اقتضاء دارد آن افراد و اموال موضوع حق و تکلیف قرار گیرند و سرانجام اعتبار دادن قانون به دو عامل فوق به این منظور که رسما بتوانند موضوع حق و تکلیف واقع شوند ضروری است.
مبانی مسئولیت کیفری در اعصار گذشته که هنوز مسئولیت کیفری و مدنی از هم بازشناخته نشده بود مبنای این دو نوع مسئولیت حقوقی نیز واحد و یکسان بود.
در حقوق قدیم به صورت اثبات رابطه سببیت مادی بین فعل زیانبار و فاعل آن مبنای مسئولیت اعم از کیفری و مدنی را شکل میداد.
اما با گذشت زمان تلاشهایی برای یافتن مبنای مناسب و معقول آغاز شد.
و در این ر استا حقوقدانان به ارئه تئوریها و نظریاتی پرداختند- برخی با تلفیق مسئولیت اخلاقی با مسئولیت حقوقی مبنای مسئولیت کیفری را تقصیر نز عامل قرار دادند.
به نظر اینان تنها ارتکاب عمل زیانبار توجیه کننده مسئولیت برای فاعل آن نیست.
بلکه باید بتوان او را اخلاقا نیز مسئول دانست و این متضمن اثبات عنصر تقصیر اوست.
برخی دیگر با این استدلال که اثبات تقصیر موجب لوث مسئولیت شده و در برخی موارد زیان وارده را بدون پاسخ و بلاجبران میگذارد، با ابداع تئوری خطر معتقدند که هر کس باید خطرات ناشی از فعالیت خود را به عرصه بگیرد و به دیگر سخن هر کس که از عملی سود میبرد باید زیانهای حاصله از آن را نیز جبران و ترمیم نماید.
اما به تدریج با تفکیک کامل مسئولیت مدنی و کیفری و پیدایش مکاتب خاص کیفری یافتن مبنای مناسب برای این نوع مسئولیت در سر لوحه افکار دانشمندان علوم جزایی قرارگرفت.
آنچه در پی میآید گزیدهای از این نظریات است.
بند اول: مبنای مسئولیت کیفری از دیدگاه مکتب کلاسیک- بند دوم: مبنای مسئولیت کیفری از نظر مکتب نئوکلاسیک.
بند سوم: مبنای مسئولیت کیفری از دیدگاه مکتب تحقیقی- بند چهارم: مبنای مسئولیت کیفری از دیدگاه مکتب دفاع اجتماعی نوین.
اشخاص حقوقی و مسئولیت کیفری آنها تعریف شخص حقوقی شخص حقوقی عبارت است از دسته ای از افراد که دارای منافع مشترک بوده یا پاره ای از اموال که به هدف خاصی اختصاص داده شده اند و قانون آنها را طرف حق می شناسد و برای آنها شخصیت مستقلی قائل است مانند دولت ، شهرداری ، دانشگاه ، شرکتهای تجاری ، انجمنها و موقوفات.
با توجه به تعریف فوق می توان گفت، شخص حقوقی همانند شخص حقیقی و طبیعی موجودی است که برای نیل به هدف خاصی به وجود می آید و می تواند طرف حق و تکلیف باشد.
شرائط تشکیل و ضرورت وجودی آن برای تشکیل یک شخص حقوقی دو شرط اساسی ضرورت دارد .
1-قصد و اراده تشکیل شخص حقوقی 2-هدف دار بودن گروه امروزه یکی از ضرورت های زندگی اجتماعی،وجود شخص حقوقی است،زیرا اداره جامعه و جریان امور بدون حکومت و دولت و نهادی حکومتی و تخصیص پاره ای اموال به آنها و تاسیس شرکتهای تجاری و غیر تجاری اعم از انتفاعی و غیر انتفاعی امکان پذیر نیست به همین دلیل انواع مختلف شخص حقوقی در رشته های حقوق عمومی و حقوق خصوصی مورد توجه قرار گرفته اند.
ضرورت و توجیه و پیشینه مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی در جهان امروز نقش اشخاص حقوقی که در قالب شرکتهای تجاری ملیتی و فراملیتی و یا موسسات و انجمنها و سندیکاهای مختلف عرض اندام مینماید بر کسی پوشیده نیست.
گذشته از منافع بیشماری که این گروههاعاید جوامع مختلف نموده به گونهای که تمدن امروز بشری تا حد زیادی پیشرفت و ترقی و تکنولوژی خود را مرهون فعالیتهای این اشخاص میداند.
فجایع و حوادث هولناکی که هر از چندگاهی در گوشه و کنار جهان از فعالیت آنها ناشی میشود، برای بشریت و زندگی او تهدیدی جدی به شمار میرود.
بشر امروز به سادگی ضرورت اتخاذ تدابیری پیشگیرانه را در مقابل این حوادث تایید و تصدیق مینماید.
به این فجایع که برخی از آنها متضمن خسارات جانی قابل توجهی بوده و برخی دیگر لطمات شدیدی و بحرانی را نسبت به شرایط زندگی به خصوص محیط زیست انسان به ارمغان میآورد، اهمیت اجتماعی زیادی داده شده است.
برای مثال به فاجعه تولید داروی تالیدومید، حادثه کارخانه شیمیایی بوپال هند، حادثه نیروگاه اتمی چرنوبیل شوروی سابق و آلودگیهای دیگر صنعتی و غیره میتوان اشاره نمود.
مضاف بر آن میل به سلطه جویی و استعمار در برخی از دولتها، فجایع انسانی و ضد بشری را در اغلب ممالک دنیا، باعث شده است موجی از نفرت و انزجار افکار و جوامع آزادی خواهی را برانگیخته است.
کمتر کسی است که بپذیرد در این فجایع، تنها افراد معدودی مسئولیت داشته باشند و این فجایع را تنها به آنها منتسب بداند.
در این فصل و طی چند گفتار به توجیه مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی و ضرورت آن از زوایای چند میپردازیم.
ابتدا به نقش و اهمیت این اشخاص به خصوص در بعد اقتصادی پرداخته و سپس مسئولیت کیفری آنها را با توجه به اصول کلی حاکم بر حقوق جز او نیز مجازات بررسی و توجیه نموده و در پایان نیز سابقه و تاریخچهای از پیدایش فکر تحصیل مسئولیت کیفری و نیز مجازات را بر این گروهها به بحث میگذاریم.
گفتار اول: توجیه ضرورت مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی با توجه به نقش و اهمیت آنها پیش از این گفتیم که بشر اولیه در آغاز نیازها و حوائج خویش را با دست افزارهای ساده و ابتدایی آن روز و با اتکاء به نیروی بازوی خود مرتفع مینمود.
پر واضح بود که با توجه به سادگی احتیاجات و عدم تنوع آنها، استفاده از چنین ابزارهایی کفایت نموده و او را در دستیابی به اهداف خود یاری مینمود.
به تدریج با ترقی و پیشرفت جوامع و انسجام بیشتر آنها و نیز تنوع و پیچیدگی ضروریات زندگی، دیگر تکیه بر آن ابزارها و نیز اعتماد به نیروی فردی کارگشا و پاسخگو نبود.
این بود که به ناچار افراد را گرد هم جمع کرده تا با همیاری و همکاری یکدیگر و در سایه تجمیع اموال و افراد و نیز ابداع تکنولوژی برتر، تامین احتیاجات خود را راحتتر نماید.
بدین ترتیب فکر ایجاد گروههایی در زمینههای مختلف و آنچه که امروزه ما آنها را اشخاص حقوقی مینامیم پایهگذاری شده و هر چه از سن تاریخ گذشت، بر تعداد، کیفیت و تنوع فعالیت آنها افزوده گردید و آن شد که امروزه هر چه را در اطراف خود مینگریم محصول و مصنوع همین اشخاص تصنعی حقوقی است.
امروزه روابط اجتماعی به درجهای از تنوع و پیچیدگی رسیده است که کمتر فردی توان رویارویی با آنها را دارد.
با وقوع انقلاب صنعتی در قرن نوزدهم، تحولی شگرف در صنایع و تکنولوژی به خصوص صنعت حمل و نقل پدید آمد.
با این تحول، انقلابی نیز در اشخاص حقوقی به خصوص شرکتهای حمل و نقل بوجود آمد و از طرفی منجر به تغییراتی در شرکتها و نقشی که در جامعه ایفا میکردند شد.
بسیاری از تجارتخانههای کوچکتر برای توسعه فعالیتهای خود بر حسب رشد روز افزون نیازهای جامعه، احتیاج به سرمایه و نیروی کار بیشتری پیدا کردند و بسیاری از شرکتهای بزرگتر تمایل به تاسیس شعب و شاخههای فرعی به منظور توسعه فعالیتهای خود در ممالک مختلف داشتند.
همگی این تحولات نوید پیشرفتی