چکیده: جهانی شدن موجب شده است که در بسیاری از موارد مرزهای سنتی آموزش و حتی فناوریها شکسته شود و یا نیازمند آن است که دوباره تعریف شود .
برای مثال ، ازبین رفتن مرز بین دولتهای ملی و جامعه جهانی ، بین فرهنگ ملی و خرده فرهنگ های تشکیل دهنده آن، بین مدرسه و جامعه محلی ،بین خانه و مدرسه، بین آموزش و کار ، بین کار و موسسات یادگیری، بین آموزشهای رسمی و آموزش غیر رسمی ، بین برنامه درسی از قبل تنظیم شده و انتخاب افراد، بین فراگیرو معلم ،بین والدین و فرزندان آنها ، بین انسان و و ماشین و حتی بین رشته ها ی مختلف،.برنامه ریزان و مربیان آموزشی را برآن داشته تا به منظور انطباق با این تغییرات پیش آمده برای تجدید سازمانهای آموزشی در تمامی جنبه ها و ابعاد گامهای فوری و موثری بردارند.
در آموزش جدید به جای تکیه بر روشهای سنتی حافظه پروری به روشهای تحقیق و حل مسئله توجه می شود و فراگیران را به مهارتهای تصمیم گیری و رویارویی با مسائل پیچیده مجهز می کند .
در رویکرد جدید ، مهارتهای ارتباطی و اجتماعی جزو مهمترین اهداف تعلیم و تربیت قلمداد می گردد و به جای تکیه بر تمرکز در برنامه ها و یکسان سازی ، به تفاوتها احترام گذارده می شود در رویکرد جدید ، انقلابی در یاد گیری صورت میگیرد و رسانه هایی چون تلویزیون، رادیو، کامپیوتر، اینترنت، و...
از طریق آموزش از راه دور بر جریان اطلاعاتی کنترل ونظارت دارد .
مقدمه: روند تحولات در قرن بیستم در دهه ۱۹۷۰ میلادی وارد مرحله جدیدی شد و در اواسط دهه ۱۹۸۰ تقریباً در تمامی زمینه ها نشان خود را بر جای گذاشت .
در دهه ۱۹۸۰ برای اشاره به این دگرگونی ها مفاهیمی چون جامعه صنعتی و فرامدرن (پست مدرن ) به کار می رفت ، اما در دهه ۱۹۹۰ میلادی مفهوم جهانی شدن رایج گردید و به مفهوم مسلط در دوران معاصر تبدیل شد .
به گونه ای که امروزه همه چیز با رجوع به این مفهوم مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار می گیرد.
جهانی شدن فرایند رو به گسترشی است که تمامی عرصه ها را در نوردیده و تمامی کشورهای جهان را به طریقی درگیرکرده است وجهان رادهکده ای نموده که در آن وظیفه مرزهاتنها تعیین قلمرو کشورهاست .
جهانی شدن واژه ای است که حرکت تمام کشورهای دنیا را به سمت یک موجودیت واحد توصیف می کند.در ظاهر امر ، جهانی شدن یعنی ره سپردن تمامی جوامع به سوی جهانی وحدت یافته که در آن همه چیز در سطح جهانی مطرح و نگریسته می شود .
اما در واقع، جهانی شدن به معنای آزادی مطلق کسب و کار ، برداشته شدن تمامی موانع برای جریان یافتن سهل و آسان سرمایه و نفوذ آن در تمامی عرصه ها و حرکت روان اطلاعات ، امور مالیه ، خدمات و بالاخره تداخل فرهنگ ها آنهم به سوی یکسان شدگی و یکدستی است که تمامی این امور در مقیاسی جهانی رخ می دهد.جهانی شدن موجب شده است که در بسیاری از موارد مرزهای سنتی آموزش و حتی فناوریها شکسته شود و یا نیازمند آن است که دوباره تعریف شود .
برای مثال ، ازبین رفتن مرز بین دولتهای ملی و جامعه جهانی ، بین فرهنگ ملی و خرده فرهنگ های تشکیل دهنده آن، بین مدرسه و جامعه محلی ،بین خانه و مدرسه، بین آموزش و کار ، بین کار و موسسات یادگیری، بین آموزشهای رسمی و آموزش غیر رسمی ، بین برنامه درسی از قبل تنظیم شده و انتخاب افراد، بین فراگیرو معلم ،بین والدین و فرزندان آنها ، بین انسان و و ماشین و حتی بین رشته ها ی مختلف،.برنامه ریزان و مربیان آموزشی را برآن داشته تا به منظور انطباق با این تغییرات پیش آمده برای تجدید سازمانهای آموزشی در تمامی جنبه ها و ابعاد گامهای فوری و موثری بردارند.در عصر فضا که همه چیز در حال انتقال است .
توانایی معادل دانایی و بزرگترین سرمایه ی سازگاری بشر با دنیای جدید است و دانش یکانه قدرت بی چون چرایی خواهد بود که هر کشوری برای دوام و بقای خود به آن نیاز خواهد داشت.
بنابر این پیچیدگی جهانی که در آن زندگی میکنیم اقتضا میکند که ما فناوری خود را با پیشرفتهای موجود هماهنگ کرده و آن را متناسب با نیازهای جامعه به روز نما ئیم .
زندگی بهتر در این جهان مستلزم استفاده از فناوری اطلاعات است .
پیشرفت سریع دانش بشری در قرن حاضر ، متنوع شدن نیازها ، تحولات سریع فناوری بویژه در زمینه ارتباطات تغییرات عمده ای را بر جهان گذاشته و خواهد گذاشت طوری که پرداختن به مسئله جهانی شدن وتطبیق با قواعد آن در تمام بخشهای جامعه یک ضرورت انکار ناپذیر به نظر می آید و از آنجا که مسئولیت ایجاد تحول د رهر جامعه بانظام آموزشی است بنابرین باید از آموزش وپرورش آغازنمود وبارویکردی تازه به نظام آموزشی، نوسازی جامعه را اغاز کرد چون هیچ کس نمی داند که آینده آبستن چیست .
تعلیم و تربیت و پدیده جهانی شدن از آنجا که در روند جهانی شدن ،ارتباطات گسترش می یابد و افراد از سراسر دنیابا یکدیگر ارتباط برقرار می کنند و بیشتر در معرض شناخت و ارتباط با سایر افراد جهان قرار می گیرند لذا تفاهمات بین المللی ضرورت می یابد و یادگیری برای با هم زیستن به عنوان یک هدف مهم در آموزش و پرورش در می آید.یادگیری برای با هم زیستن مستلزم یادگیری چگونگی ابراز خویشتن و برقراری ارتباط به شکلی موثر با دیگران است ، و نیز به معنای آموختن حس مسئولیت و سهیم کردن دیگران و مستلزم یادگیری همکاری با دیگران است از این رو شناخت سایر فرهنگها و نحوه ارتباط با آنها ضرورت می یابد و می تواند به عنوان فرصتی در دست آموزش و پرورش قرار گیرد از آنجا که در روند جهانی شدن ،ارتباطات گسترش می یابد و افراد از سراسر دنیابا یکدیگر ارتباط برقرار می کنند و بیشتر در معرض شناخت و ارتباط با سایر افراد جهان قرار می گیرند لذا تفاهمات بین المللی ضرورت می یابد و یادگیری برای با هم زیستن به عنوان یک هدف مهم در آموزش و پرورش در می آید.یادگیری برای با هم زیستن مستلزم یادگیری چگونگی ابراز خویشتن و برقراری ارتباط به شکلی موثر با دیگران است ، و نیز به معنای آموختن حس مسئولیت و سهیم کردن دیگران و مستلزم یادگیری همکاری با دیگران است از این رو شناخت سایر فرهنگها و نحوه ارتباط با آنها ضرورت می یابد و می تواند به عنوان فرصتی در دست آموزش و پرورش قرار گیرد در تاریخ تعلیم و تربیت ،هر قدر به گذشته های دور تر رویم ،نقش آموزش و پرورش رادرزندگی جوامع بشری پر رنگ تر می یابیم .
تعلیم و تربیت نه تنها در تغییر سر نوشت جامعه و درتمام مراحل پیشرفت و باروری آن سهیم بوده بلکه خود نیز همواره در حال تغییر و گسترش بوده است .
از آنجایکه یکی از عمده ترین رسالت تعلیم و تربیت ، پرورش انسان پرسشگری است که می خواهد از قیدو بندهای بی شما ر و گوناگون وجودی خود رها گردد و راه تکامل همه جانبه خود را فراهم سازد و تا آنجا که ممکن است به رموز مو قعیت فردی و اجتماعی خود و دنیای متغییری که در آن زندگی می کند آشنا شود و با دنیا و انسانهایش مرتبط گردد و زندگی دهد و زندگی کند و زندگی خود را با عشق و دانش شکوفا سازد لذا هموار کردن این شرایط و دستیابی به این رسالت، آ موزش و پرورش و نظام تعلیم و تربیت را با مسائل جدیدی از قبیل لزوم تغییرات سریع ، باز سازی برنامه ها ، انتقال انبوه دانشهای قدیم و جدید و مسائل مدیر یت و سازماندهی روبرو نموده است .در آموزش جدید به جای تکیه بر روشهای سنتی حافظه پروری به روشهای تحقیق و حل مسئله توجه می شود و فراگیران را به مهارتهای تصمیم گیری و رویارویی با مسائل پیچیده مجهز می کند .
اند یشمندان تعلیم و تربیت معتقد ند که هنر آموزش زمانی شکوفا و پویا خواهد شد که یک ابزار بیانی و رساندن پیام برای نیل به هدف های آموزشی در اختیار معلمان باشد .آموزش و پرورش امروزی مبتنی برنگرشهای روزمره است.
از طرفی در حال حاضر ساختار اهداف آموزش ، دیگر وسیله ای در دست حکومت نیست و برخلاف نظریه مارکس ، تمامی طبقات جامعه در کشورهای پیشرفته امر آموزش را زیرنظر دارند و این فرآیند نیز از مرکز به سمت پیرامون در حال گسترش است.گذشته از مثبت یا منفی بودن پدیده جهانی شدن ، به نظر می رسد که رخداد این پدیده در عصر فضا ، فرصتهای لازم را نه تنها برای تبادلات آموزش و پرورش در سطح جهان به وجود آورده است بلکه امتیازاتی را نیز برای کشورهای جهان سوم فراهم کرده تا از این طریق بتوانند پایه های آموزشی جامعه خویش را محکم کنند و گامی بلند برای آینده پیش روی خویش بردارند.ورود فناوری آموزشی سطح بالا ، گسترش خطوط و پایگاه های اینترنتی ، ورود رایانه های نو به بازار ، افزایش مشارکت مدرسه محوری همگی متاثر از پدیده جهانی شدن است مزایای جهانی شدن الف : تمرکززدایی و مشارکت امروزه ساختارهایی که دیروز برمبنای تمرکزگرایی دولت مدرن و بروکراسی آموزش و پرورش بنا یافته بود ، جای خود را به ساختار محلی و بومی شده عصر پسامدرن داده است که سعی می کند از طریق جهانی شدن ، ساختارهای کوچک را جهانی کند.
این مکتب برای پیشرفت و ترقی جامعه مدنی جهانی و یا جامعه شبکه ای ، بهترین الگو را در مدرسه محوری ، مشارکت از پایین ، احترام به ذهنیت افراد و خلاقیت آنان می داند با ایجاد موج جهانی شدن، اکثر کشورهای غربی به سوی تمرکززدایی و مشارکت گرایی رفتند ، که این خود ، باعث رشد هویت شخصی، بهبود روحیه و گسترش تعلق گروهی و در نتیجه افزایش اثر بخشی و کارایی در کارکنان شده است و در سایه این تحول مدیریتی و سازمانی ، نظام آموزش و پرورش نیز به سمت تصمیمات منطقه ای و محلی و مدرسه ای کشیده شده است.
ب : رفتن به سمت مدارس پژوهش محور به کارگیری فناوری هایی نوینی همچون رایانه، اینترانت ، اکسترانیت (ماهواره) و اینترنت در آموزش و پرورش ،باعث شد تا معلمان به جای تلاش در عرضه محتوا و مواد درسی (آموزش) ، بیشتر به تعامل با شاگردان بپردازند و با کاهش نقش محوری آنها در آموزش وهدایت شاگردان به سمت پژوهش محوری، زمینه های بهبود یادگیری دانش آموزان را فراهم سازند ج :افزایش انگیزه یادگیری استفاده از فناوری اطلاعات و اینترنت در آموزش، باعث شده تا یادگیرنده، با محتوای آموزشی و برنامه درسی ، درگیر شود وخود به یادگیری فعالانه بپردازد و همین درگیری فعال خود موجب افزایش انگیزه یادگیری در انان خواهد شد.
د: صرفه جویی در زمان و امکانات استفاده از فناوری اطلاعات و اینتر نت در نظام آموزشی باعث کاهش هزینه های آموزشی گردیده و با تسهیل نمودن فرآیند تصمیم گیری از طریق ارائه اطلاعات فراوان در مدت کوتاه، برای مدیران آموزشی صرفه جویی زمان را به ارمغان آورده است .
ه: شکسته شدن حلقه های بسته دانش شاید بتوان یکی از ثمرات مفید و فرصت ساز جهانی شدن برای تعلیم و تربیت ، شکافتن مرزها و حلقه های بسته دانش و اصلاح زوایای معرفت شناختی آن دانست.
جهانی شدن ،نظام عرضه هندسی و الگوریتمی اطلاعات(عرضه اطلاعات در مسیرهای از قبل مشخص ، ثابت و تعریف شده) را به نظام عرضه دیالکتیکی اطلاعات تبدیل می کند و: خصوصی سازی آموزش جهانی شدن اقتصاد و اقتصاد سرمایه داری مهمترین عامل خصوصی سازی آموزشی ، کم شدن مدارس دولتی و ورود امکانات و تجهیزات پیشرفته به مدارس ، میباشد..به هر حال ، ساختارهای امروزی در کلیه جنبه های زندگی ، متاثر از عصر فضاست که به همراه دیگر اجزاء ، کل آموزش و پرورش را تحت تاثیر قرارداده است.
تهدیدهای جهانی شدن الف: تک فرهنگی شدن و تضعیف فرهنگهای بومی هویت ملی که منتج از مفهوم هویت می باشد آن ویژگی است که ملت ها را قابل شناسایی می کند.
هویت ملی، ابزاری برای تفکیک یک ملت از ملت دیگر با تکیه بر آگاهی مشترک حول مفهوم یا مفاهیم تعریف شده جمعی است و تا زمانی که آگاهی مشترکی برای تفکیک خود از دیگری به وجود نیاید، هویت ملی، امکان شکل گیری ندارد .در ارتباط با مقوله جهانی شدن مسئله نگران کننده ،رشد تک فرهنگی (monoculture) است ، فرهنگی که از سوی رسانه های جهانی غرب و شبکه های روابط عمومی آنها تبلیغ می شود