مقدمه ضرورت مطالعه و به تبع آن، اشاعه اطلاعات در جوامع امروزی، جایگاه ویژهای دارد و دراین میان توصیفگران و تسهیل کنندگان امر اطلاع رسانی، کسانی جز کتابداران و متخصصاندانششناسی نمیباشند، اما افسوس که تا به امروز آن شأن واقعی را نیافته و هنوز بسانجزیرهای ناشناخته در تلاطمی از ابهامات پیش پا افتاده، سردرگمند و ناپیدا.
اگر اطلاعات نیازاست، کتابدار و دانششناس، ضرورت است و اطلاعات و اطلاع رسانی لازم و ملزم همدیگرند.کتابداری عبادت است زیرا کتابخانهها در رویارویی با مردم و خدمت به جامعه معنا و مفهومواقعی خود را مییابند.
کارهای کتابدار بکلی وسیلهایست برای رسیدن به یک هدف و این هدفخدمت است و غیر از کتابدار متخصص از کس دیگری ساخته نیست و کس دیگری نمیتواندجای او را بگیرد.
(عماد خراسانی، 1379، ص 4) فلذا بر آن شدیم تا مقالهای در شناخت جایگاه مهم کتابخانه ها، بویژه کتابخانه های عمومیو ضرورت اطلاعات و نقش منحصر به فرد کتابداران در ترغیب و ترویج فرهنگ عادت بهمطالعه، ارایه نماییم، انشاءاللّه که مثمرثمر واقع شود.
کتابخانه کتابخانه باب دانایی است و دانایی توانایی است.
توانایی برای کسب پیروزی، سعادت وافتخار.
کتابخانهها وسیله ایجاد انگیزه و ترغیب و پیشرفت تمایل به مطالعه و «اشاعه فرهنگ عادتبه مطالعه» هستند.
کتاب، یک رسانه گروهی است که در آن مطالبی ضبط شده و قابل انتقالمیباشد و بازیابی مطالب آن از نظر زمان و مکان محدودیت ندارد.
آموزش بعنوان مقدسترینفعالیت آدمی و یادگیری بعنوان عالیترین فرصت در زندگی و کتاب بعنوان ممتازترین ابزارارتباط و مبادله دانش بشری در طول تاریخ مطرح بوده و هست.
در تاریخ، کتاب هموارهبعنوان عامل اصلی انتقال دانش و اندوختههای بشری شناخته شده و از ارکان مهم تعاملفرهنگها و اندیشههای مردمان و جوامع در همه ادوار تاریخی میباشد.
از دیرباز حتی دردورانهایی که هنوز کاغذ پس از چاپ وارد عرصه زندگی انسان نشده بود و کتابها بر پیوستآهو و نظایر آن نوشته میشد، باز هم کتاب از جایگاهی رفیع و تعیین کننده در انتقال طولی وعرضی علوم برخوردار بوده است.
بخش عمدهای از تثبیت و ماندگاری دانش و فرهنگ،مرهون کتاب است.
کتاب، دریچهای است به سوی جهان شگفتانگیزعلم و معرفت و مطالعهراهی است بسیار ساده و عملی برای پرورش استعدادهای خدادادی انسان، و آموزش علوم وفنونی است که او را در مسیر رشد و تکامل راهنمایی میکند.
اگر بتوانیم مطالعه را در انسان بهصورت عادت درآوریم، دیگر ارتباط او با جهان دانش و آگاهی سخت نخواهد بود و بدون هیچدشواری و زحمتی، خواهد توانست از راه مطالعه، درک و اندیشه  خود را نسبت به جهانهستی رشد و تعالی بخشد.
بر این اساس برای حفظ و صیانت از فرهنگ ملی و دستیابی بهتوسعه  فرهنگی، پرداختن به کتابخوانی از اهم مسایل است و جامعه امروزی به آستانه فرهنگیغیرمادی که در آن، اطلاعات، آموزش و شناخت محور است، قدم میگذارد.
لذا برای ورود بهاین مرحله از حیات انسان و جامعه نیاز به کسب آمادگی است.
تعریف مطالعه مطالعه از باب مفاعله است و فرد با بهره جستن از آن به روشنی درونی دست مییابد،همان گونه که خورشید طلوع میکند و صبح روشن را مژده میدهد.
در فرهنگ فارسی عمید،مطالعه از نظر معنا و مفهوم، به معنی اطلاع یافتن از چیزی با ادامه  نظر در آن، خواندن کتاب یانوشته  دیگر و دقت کردن در آن میباشد.
بنظر آلفرد آدلر، مطالعه یا هنر خواندن، جریانیاست که فکر بدون کمک منبع خارجی و یا تمرکز روی مطالب با استفاده از نیروی خویش،سبب ارتقاء شود.
در نتیجه مطالعه، فکر از درک کمتر به ادراک و فهم بیشتر میرسد.
اعمالمختلف ماهرانهای که باعث این ارتقاء میشود، هنر مطالعه یا خواندن را تشکیل میدهد.
مطالعهدر فرهنگ انگلیسی به فارسی حییم در برابر واژه "study" قرار گرفته است و معانی دیگر آنعبارتند از: تحصیل کردن، درس خواندن، مواظب بودن و بررسی کردن.
در فرهنگ انگلیسیآکسفورد، واژه "study" عبارت است از صرف کردن وقت در یاد گرفتن چیزی یا مطلبی.
بین خواندن "reading" و مطالعه "study" تفاوتهایی وجود دارد.
در دایره المعارف کتابجهانی، خواندن، بمعنی توانایی درک و فهم کلمات نوشتاری و چاپی و ابزار عمده  دانش و یکیاز مهمترین مهارتها در زندگی هر شخص میباشد.
از طریق خواندن میتوان عقاید واندیشههای جدید کسب کرد و علاوه بر اطلاعات موردنیاز به لذت شخصی و گسترش عقایددست یافت، مانند خواندن روزنامه و مجلات سرگرم کننده و...
بنابر تعریف دایره المعارفدانشآموزان بریتانیک، شکل معمول مطالعه این است که شخص با دقت و تیزبینی به مطالبکتاب نگاه میکند، با این هدف که چیزی را یاد بگیرد.
مطالعه اغلب با خواندن، مشاهده کردن،سؤال کردن، گوش دادن اندیشه و اظهار عقیده همراه است.
هدف مطالعه، کشف و درکاطلاعات است، مثلاً مطالعه یک مقاله علمی و اظهارنظر و تفکر بر روی مطالب آن.
پس میتوانمطالعه را خواندن هدفمند و روشمند همراه با یادداشت برداری تعریف کرد.
اهمیت و جایگاه مطالعه قرآن عنایت خاصی به کتاب دارد و حدود 419 بار از آن به صورت اسمی و فعلی و بهصورت مفرد و جمع سخن به میان آورده است.
نخستین آیه قرآن راجع به خواندن است.«بخوان به نام پروردگارت...
بخوان که پروردگار تواناترین است.
به نام او که با قلم نوشتنآموخت و به وی یاد داد هرآنچه را که نمیدانست.
«ن والقلم و ما یسطرون» سوگند به قلم وآنچه مینویسد.
«الذی علم بالقلم» آنکه نوشتن را به قلم آموخت.
سوگند به کتاب نوشته شده در ورق هایپراکنده (سوره طور آیه 2 و 3) حضرت محمد (ص): هر که بمیرد و میراث او دفترها و دوات باشد، به بهشت میرود.
حضرت علی (ع): کتاب غذای روح بشر است.
هر ظرفی با ریختن چیزی در آن پر میشود،بجز ظرف دانش که هرچه در آن جای دهد وسعش بیشتر میشود.
سرمایهگذاری در علم بهترین و بیشترین سود را به بار میآورد.
(بنیامین، فرانکلین) با دانش دیگران میتوانیم صاحب دانش شویم ولی با عقل دیگران نمیتوانیم عاقل شویم.(میشل مونتعان) کتاب یعنی زندگی و روح ادوار گذشته.
(تامس کارلایل) جامعه وقتی فرزانگی و سعادت مییابد که خواندن کار روزانهاش باشد.
(سقراط) حضرت محمد (ص) نیز پیروان خویش را به فراگیری دانش از گهواره تا گورسفارش کرده.
از نظر اسلام تحصیل علم، مکان و زمان معینی ندارد.
هرجا که علم باشد؛همان زمان و مکان؛ زمان و مکان فراگیری علم است.
در اسلام فارغالتحصیل نداریم، چونزمان شروع و پایان آن و مقدار مطالبی که باید فرا گرفت، نامحدود است.
رسول اکرم (ص)فرمودند که علم را جستجو کنید، تحصیل کنید هرچند در چین باشد.
به هر حال تحصیل علمواجب است، هرچند مستلزم این باشد که به دورترین نقاط جهان سفر کنید.
در یکی از احادیثمعتبر امده است که اگر میدانستید که در نتیجه تحصیل و طلب علم، به چه سعادتهاییمیرسید به دنبال آن میرفتید، ولو اینکه خون شما در این راه ریخته شود یا مستلزم این باشدکه به دریاها وارد شوید و اقیانوسها را بپیمایید.
حضرت محمد (ص) نیز پیروان خویش را به فراگیری دانش از گهواره تا گورسفارش کرده.
انگیزه و اهداف مطالعه مطالعه، یک فرآیند هدفداریست که روش خاص خود را دارد.
باتوجه به اینکه یادگیریعملی آگاهانه است و برای انجام دادن هر عمل آگاهانه، داشتن انگیزه اساس است، بنابراینمطالعهکننده باید از انگیزهای قوی برخوردار باشد.
قوی و واقعی شدن انگیزه مطالعه، عملیادگیری را سرعت و جهت میبخشد.
بنابراین پیش از هرچیز باید ضرورت نیاز به مطالعهکردن را حس کنیم.
افرادی که هدف خواندن را نمیدانند، دیری نمیپاید که انچه را بدون انگیزهو با زور به ذهن سپردهاند، به دست فراموشی میسپارند.
نیازهای بشر، عادت به مطالعه را بهوجود آورده، اما دلایل و انگیزه مطالعه به شرح ذیل است: 1- برای دستیابی به اطلاعات روزآمد و جاری 2- برای جوابگویی به خواستهها و تقاضاهاییکه برای تبعه خوب بودن لازم است.
3- برای انجام دادن وظیفه 4- برای پرکردن اوقات فراغت 5- برای ارضای نیازهای ذهنی 6- برای ارضا و تسکین نیازهای روحی 7- برای توسعه مهارتهای حرفهای و شغلی 8- برای اصلاح خود و نفس خویشتن 9- برای ادای فرایض دینی برحسب عادت 10- برای رهایی از احساس حقارت و کمبینی و افزایش اعتماد به نفس دنیای درونی خواننده، دربرداشت او از مطلبی که میخواند، تأثیر عمدهای دارد.
اگر این دنیاغنی باشد، مطالعه او با ارزشتر خواهد بود و اگر فقیر باشد، قابلیت تجزیه و تحلیل مطالب دراو ضعیف خواهد بود.
کمال و خودشکوفایی در مطالعه اغلب علمای روانشناسی درباره نیازهای انسان سخن گفتهاند، اما نظریههای مزلو دربارهنیازها و سلسله مراتب آنها در انسان، از اهمیت خاص برخوردار است و بدین جهت در آغاز بهذکر نظریه این دانشمند میپردازیم.
مزلو پدیده انگیختگی انسان را یک امر ساده تلقی نمیکندبلکه برعکس، آن را پدیدهای پرنوسان و پایانناپذیر قلمداد مینماید.
او معتقد است که امیال وآرزوهای آگاهانه بشری معمولاً پایان ناپذیرند و با ارضای یکی، دیگری خودنمایی میکند.زیرا خواستهها چون پردهای هستند که امیال پایدار نهائی و حقیقی وجود انسان را پنهاننمودهاند.
سلسله مراتب نیازها را میتوان در پنج طبقه از محرکههای اساسی فیزیولوژیکی تا نیازهایمربوط به خودشکوفایی که عالیترین پدیده روح انسانی است، ترتیب داد.
خود شکوفایی - نیاز به احترام - نیازهای اجتماعی - نیازهای ایمنی - نیازهای فیزیولوژیک 1- نیازهای جسمانی و زیستی (نیازهای فیزیولوژیک) نیازهای جسمانی و زیستی (خوراک، پوشاک و مسکن و...) محرکههای اساسی در رفتارانسانی است.
این نیازها، نیازهای اصلی انسان و همانهایی است که انسان را زنده نگه داشتهو تا زمانی که حداقل این نیازها ارضاء نشود، فعالیتهای دیگر، ایجاد انگیزش نمیکند.
2- نیازهای ایمنی (امنیت) براساس نظریه مزلو، رده دوم نیازها، نیاز امنیت است.
نیازهایی که مربوط به تأمینشخص در موارد گوناگون میباشد، مانند نداشتن ترس از خطرات جانی و محرومیت ازنیازهای اولیه فیزیولوژیک و همچنین علاوه بر حال، نگران آینده نیز نبودن.
اگر ایمنی و امنیتانسان در خطر باشد، دیگر امور برای او اهمیتی ندارد.
3- نیازهای اجتماعی (دلبستگی) آنگاه که نیازهای فیزیولوژیک و امنیت تقریباً خوب ارضاء شدند، در آن صورت نیازهایوابستگی اجتماعی یا مرتبط بودن به عنوان نیاز مسلط در جدول نیاز، ظاهر خواهد شد.
ازجمله این نیازها، روابط متقابل با دیگران، همکاری و تشریک مساعی بین افراد، توجه بهنظریات دیگران و عضو گروه بودن را میتوان نام برد.
4- نیاز به احترام (عزت نفس) در سلسله نیازهای مزلو، چهارمین نیاز شخص، نیاز به احترام است که پس از ارضاینسبی نیازهای قبلی ظاهر میشود.
در این مرحله انسان در پی آن است که مورد توجه واحترام قرار بگیرد و از مقام، موقعیت و حرمتی مناسب با خصوصیات خود برخوردار باشد.سایرین برای او قدر و منزلت قایل باشند و او را عنصری ارزشمند تلقی کنند.
5- نیازهای خودشکوفایی (کمال) این نیاز، بالاترین و والاترین نیاز انسان است.
هر فرد دارای استعداد و توانایی وقابلیتهای بالقوه است.
اگر شرایط مناسب مانند آموزش، تسهیلات و امکانات این استعداد وقابلیت رشد پیدا کنند، شکوفا میشود.
به عبارت دیگر نیاز به خودشکوفایی، دست یافتن فردبه استعدادهای نهفته خویش است.
باتوجه به موارد ذکر شده خودشکوفایی برای موسیقیدان،نواختن موسیقی و برای شاعر سرودن شعر است.
انسان در مرحله خودشکوفایی از کلیشهفراتر میرود و نوآوری میکند و به خودپذیری میرسد و طبیعت بشری خود را با همهنقصها و بدون هرگونه آزردگی میپذیرد.
عادت به مطالعه عادت به مطالعه باید از سالهای اولیه عمر ترغیب و ایجاد شود.
مردم باید برای خواندنانگیزه داشته باشند و این آگاهی را کسب نمایند که چگونه از منابع خواندنی برای تکاملشخصیت و محیط اجتماعی خود استفاده کنند.
در این زمینه، سازمانهای دولتی، بخشغیردولتی، کتابخانهها، مدرسه و خانواده نقش بسیار مهمی دارند و با همکاری متقابلمیتوانند عادت به مطالعه را در خوانندگان ایجاد کنند.
نقش کتابخانهها (خصوصاً کتابخانههایعمومی) به علت جایگاه ویژه این نهاد، به عنوان مرکز اطلاعات و کانون آموزشی در تماممراحل زندگی، بسیار اهمیت دارد.
1- نقش مؤسسات محلی یا سازمانهایی که کتابخانه را در ترویج فرهنگ عادت به مطالعهحمایت میکنند.
1-1- نقش خانواده الف - خواندن کتابهای داستان با صدای بلند ب - ایجاد یک محیط کوچک مملو از کتاب در خانه ج - بازدید از کتابفروشیها د - خریدن کتاب به عنوان هدیه 1-2- نقش کتابخانهها، کتابداران و برنامههای کتابداری الف - کتابداران باید به رشد نگرش مثبت و خویشایند نسبت به مطالعه کمک کنند.
ب - به طور رسمی و غیررسمی به دورههای آموزشی، ارایه خدمت کنند.
1-3- نقش رسانههای گروهی رادیو، تلویزیون، روزنامهها و مجلات با تبلیغ طرحهای مطالعه، کتابخانههای روستایی،کارگاههای آموزشی، همایشها، مصاحبه با صاحبنظران مطالعه، نویسندگان، معلمان وسازمانهایی که درگیر فعالیتهای خواندن هستند، میتوانند به ترویج فرهند مطالعه کمک کنند.
1-4- نقش بخشهای دولتی و خصوصی در کمک به کتابخانههایی که هدایت جامعه را بهسوی مطالعه برعهده دارند.
بخشهای حرفهای یا بنگاهها نقش زیادی در بالابردن استانداردهای خدمت کتابخانهای دارندکه از طریق فعالیتهایی با هدف بهبود در تشویق تلاشهای ترویج مطالعه و نوشتن اعمالمیشود.
2- روشهای مؤثر و برخی برنامههای مشوّق برای ترویج عادت به مطالعه 2-1- برنامههای کتابدار الف - در دسترس قرار دادن کتاب ب - راهنمایی و ایجاد انگیزه برای جستجو و یافتن اطلاعات 2-2- برنامههای مطالعه الف - اردوگاه مطالعه: هدف این برنامه قرار گرفتن دانشآموزان در معرض مهارتهای متنوعیاز قبیل تندخوانی و مهارت کسب اطلاعات میباشد.
فعالیتهای متعددی با نویسندگان محلی،نمایش فیلم و اسلاید اجرا میشود که با هفته ملی کتاب، هم زمانی دارد.
ب - مسابقه کتاب خوانی در تمام سطوح