دانلود تحقیق اخلاق در اسلام

Word 51 KB 35398 18
مشخص نشده مشخص نشده الهیات - معارف اسلامی - اندیشه اسلامی
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • تعریف اخلاق علم اخلاق عبارت است از فنى که پیرامون ملکات انسانى بحث مى‏کند، ملکاتى که مربوطبه قواى نباتى و حیوانى و انسانى اوست، به این غرض بحث میکند که فضائل آنها را از رذائلش‏جدا سازد و معلوم کند کدام یک از ملکات نفسانى انسان خوب و فضیلت و مایه کمال اوست، وکدامیک بد و رذیله و مایه نقص اوست، تا آدمى بعد از شناسائى آنها خود را با فضائل بیاراید، واز رذائل دور کند و در نتیجه اعمال نیکى که مقتضاى فضائل درونى است، انجام دهد تا دراجتماع انسانى ستایش عموم و ثناى جمیل جامعه را بخود جلب نموده، سعادت علمى و عملى‏خود را به کمال برساند.

    دسته بندى مسائل اخلاقى اخلاق نیک و بد در قرآن اصول کلى، مسائل اخلاقى و طرق مختلف تهذیب نفس، مکتبها، انگیزه‏ها و نتیجه‏ها، به طور مشروح مورد بررسى قرار گرفت و رهنمودهاى مهم قرآن مجید در زمینه این مسائل در شکل تفسیر موضوعى بیان شد.

    اکنون نوبت آن رسیده است که با استفاده از آن اصول کلى به سراغ تک تک «فضایل‏» و «رذایل‏» اخلاقى برویم و هر یک را در پرتو رهنمودهاى وحى و آیات مورد بررسى قرار دهیم.

    عوامل شکل‏گیرى آن فضایل و رذایل، آثار و نشانه‏ها، نتایج و عواقب خوب و بد هر یک، و بالاخره طرق مبارزه با رذایل اخلاقى و کسب فضایل را مورد بررسى قرار دهیم.

    هنگام ورود در این بحث، در فکر فرو رفتیم که با استفاده از کدام نظم و ترتیب در این بحث پرتلاطم وارد شویم!

    آیا باید روش فلاسفه یونان را در تقسیم اخلاق به چهار بخش(حکمت، عدالت، شهوت و غضب) قناعت کنیم؟

    در حالى که نه هماهنگ با آیات قرآن است که ما در این بحثها در سایه آن حرکت مى‏کنیم و نه فى حد ذاته خالى از نقیصه یا نقیصه‏هاست که در جلد اول به آن اشاره شد.

    آیا فضایل و رذایل را طبق حروف الفبا ترتیب دهیم و بحثها را به این صورت پیش ببریم، در حالى که روش الفبایى در این‏گونه مسایل غالبا از روش منطقى جدا مى‏شود و بحثها ناهماهنگ مى‏گردد.

    آیا به سراغ سایر مکتبهاى شرق و غرب در مسایل اخلاقى برویم و نظم بحث را از آنها بگیریم؟!

    در حالى که هر کدام براى خود مشکل یا مشکلاتى دارند و اضافه بر این، ممکن نیست هماهنگ با تفسیر موضوعى قرآن در زمینه اخلاق گردد.

    ناگهان به لطف پروردگار و با یک الهام درونى روش تازه‏اى به نظر رسید که برخاسته از خود قرآن و با الهام گرفتن از آن باشد و آن اینکه: مى‏دانیم قرآن مجید قسمت مهم مباحث اخلاقى و عملى را در لابلاى شرح تاریخ گذشتگان و اقوام پیشین آورده و به خوبى مجسم ساخته است که هر کدام از این رذایل و فضایل چه بازتابهاى وسیع و گسترده‏اى در جوامع انسانى دارد و عاقبت کار آنها به کجا مى‏رسد و انصافا قرآن از این نظر داد سخن داده که مسایل اخلاقى را در بوته آزمایشهاى عینى و خارجى قرار داده است تا نتیجه‏گیرى از آن براى هر خواننده و شنونده‏اى بسیار سریع و عمیق باشد!

    به همین دلیل فکر کردیم بهتر است معیار نظم مباحث را با توجه به شرایط ویژه‏اى که بر بحثهاى ما حاکم است، همان تواریخ قرآن مجید و معیارهاى حاکم بر آن بدانیم.

    به تعبیر دیگر: نخست‏به سراغ داستان آفرینش آدم و حوا و وسوسه‏هاى شیطان و دور شدن آنها از بهشت مى‏رویم و رذایلى که سبب پیدایش ماجراى عبرت‏انگیز طرد شیطان از بساط قرب خداوند و محروم شدن آدم و حوا از بهشت‏شد را در طلیعه بحث قرار مى‏دهیم.

    مى‏دانیم شیطان به خاطر «استکبار» و «خودخواهى‏» و «خود برتر بینى‏» و سپس «لجاجت‏» و «تعصب‏» از سجده بر آدم خوددارى کرد و از درگاه خدا رانده شد و آدم‏7 و حوا به خاطر «حرص‏» و «آز» تسلیم وسوسه‏هاى بى‏منطق دشمن خود - شیطان - شدند و در دام او افتادند.

    بعد نوبت‏به داستان «هابیل‏» و «قابیل‏» و صفات زشتى که انگیزه قتل هابیل شد مى‏رسد و به همین ترتیب به سراغ داستان نوح و ماجراهاى دیگر تاریخى، مخصوصا ماجراى قوم بنى اسرائیل و موسى‏7 مى‏رویم و در آینه زندگى انبیاى الهى فضایل و آثار آن را مى‏بینیم و در زندگى اقوام منحرف که گرفتار انواع مجازاتهاى الهى شدند آثار رذایل را مشاهده مى‏کنیم.

    این روش هم جالب و شیرین است و هم با بحثهاى قرآنى سازگارتر مى‏باشد.

    اضافه بر این به بحثهاى فضایل و رذایل جنبه عینیت مى‏بخشد و آنها را در صحنه حس و تجربه قرار مى‏دهد.

    کمال انسان از نظر دین کتاب: مبادى اخلاق در قرآن، ص 51 نویسنده: آیت الله جوادى آملى خداى سبحان کمال محض و کمال‏آفرین است؛ هر چه از او ظهور کند کامل است.

    عالم و آدم از او ظهور کرده و هر دو از مظاهر کمال حقند، هم کمال نفسى دارند و هم از کمال نسبى برخوردارند : «ما ترى فى خلق الرحمن من تفاوت فارجع البصر هل ترى من فطور» (1) همه ذرات عالم هستى به سوى کمال در حرکتند و مسیر امر الهى را طى مى‏کنند، خداى سبحان به آسمانها و زمین فرمود: خواسته یا ناخواسته به سوى من بیایید، گفتند ما خواهانیم و با طوع و رغبت مى‏آییم: «فقال لها وللأرض اتیا طوعا أو کرها قالتا أتینا طائعین» (2) .

    انسان نیز تافته‏اى جدا بافته از جهان خلقت نیست، از این رو سعى مى‏کند با رسیدن به کمال مطلوب خود را با سایر مخلوقات وفق دهد وبا مجموعه جهان آفرینش هماهنگ سازد، راه هماهنگ شدن با نظام پیوسته جهان، در سیر به سوى کمال مطلوب، کسب فضایل اخلاقى است.

    اخلاق این توانایى را دارد که انسان متخلق را در این مسیر با این مجموعه هماهنگ کند، انسان نیز به طور طبیعى پذیراى چنین هماهنگى است و در مسیر کمال مطلق در حرکت است.

    کمال در چیست؟

    صاحبان علوم گوناگون، تفسیرهاى متنوع و متفاوتى از کمال انسان دارند.

    هر کسى کمال را در رشته علمى خاص خود مى‏داند؛ ولى آخرین سخن را کمال‏آفرین جهان هستى، خداى سبحان، مى‏گوید و چه کسى راستگوتر از اوست؟: «و من أصدق من الله قیلا» (3) .

    در علوم اعتبارى و قراردادى، صاحبان علوم ادبى، کسى را که در علوم‏ادبى‏جامع باشد، «کامل» مى‏نامند.

    آنان به کسى که لغت شناس ماهرودرفن لغت سرآمد باشد، «لغوى» و به کسى که در علم «اعراب» سرآمدباشد «نحوى» و به کسى که در فن شعر و قافیه و وزن شناسى ماهر باشد، «عروضى» و به کسى که جامع بین این رشته‏ها شده «ادیب کامل» مى‏گویند.

    در علوم استدلالى، به کسى که در هندسه، ریاضیات و علوم تجربى، طبیعى و منطق سرآمد و ماهر باشد و با جمع این سه رشته بتواند در معارف الهیه، حقایق را به خوبى استنباط کند، «فیلسوف کامل» و «حکیم» مى‏گویند؛ ولى در علوم حقیقى و نزد اهل معرفت، کمال به معناى دیگرى تفسیر شده است.

    مرحوم سید حیدر آملى، که از عرفاى بنام امامیه و از معتقدان به ولاى اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم‏السلام) است مى‏گوید: به کسى که در علم شریعت، سرآمد و در علم طریقت، داراى کارآیى لازم و در علم حقیقت، صاحب بصر باشد، «شیخ» مى‏گویند.

    بنابراین، شیخ، انسان کاملى است که داراى این ویژگیهاى یاد شده باشد.

    البته هر کدام از این علوم، اصطلاح خاص خود را داراست؛ در روایات معصومین (علیهم‏السلام) نیز آمده است که همه کمال، در امورى، مانند «تفقه در دین» است: «الکمال کل الکمال التفقه فی الدین و..» .

    (4) .

    تفقه در دین، عبارت از دین شناسى و دین باورى است.

    کسى که دین شناس نیست یا دین شناس است ولى دین باور نیست، فقیه نیست.

    «تفقه» در دین به معناى ماهر و ممحض بودن در دین است.

    پایه علوم دین، سلسله‏اى از مسائل نظرى و مسائل عملى است و کسى متفقه در دین است که در آنها سر آمد باشد.

    دین، هم دستور علم و هم دستور استغفار مى‏دهد.

    ذات اقدس اله به پیغمبر مى‏فرماید : «قل رب زدنى علما» (5) یعنى، به خدا بگو که بر علم من بیفزا.

    نیز خداوند در قرآن، بیان مى‏کند که پیغمبر چه علمى را از خدا طلب کند.

    همه علومى که در تأمین سعادت و رفع نیازهاى بشرى سهم مؤثرى دارند از یک نظر، صبغه اسلامى و دینى دارند؛ چون فراهم کردن و فراگیرى آنها و نیز استفاده از آنها در رفع نیاز جامعه اسلامى واجب عینى یا کفایى است و علوم از این جهت «اسلامى» مى‏شود (البته براى اسلامى بودن علوم انسانى در رتبه اول و علوم تجربى در رتبه دوم معناى دقیقى است که خارج از بحث کنونى است) ؛ ولى قرآن کریم، علمى را که اساس و پایه همه علوم است که اگر باشد، علوم دیگر فراهم و به جا مصرف مى‏شود و اگر نباشد، علوم دیگر یا تحصیل نمى‏شود یا اگر تحصیل شود، به جا صرف نمى‏شود، به پیغمبر آموخت و فرمود: «فاعلم انه لا اله الا الله و استغفر لذنبک» (6) و آن، علم «توحید» است.

    اگر کسى بداند در کل جهان، خالق، مدبر و مربى عالم و آدم، خداست و همه کمالها و جمالها را او آفریده و زمام آنها به دست اوست، قهرا در فراگیرى کمال از خدا غفلت نمى‏کند و اگر کامل شد، در نشر آن هم براى رضا خدا مى‏کوشد و قصور و دریغى نمى‏ورزد.

    این علم، علمى استدلالى است.

    عالم شدن به وحدانیت حق، کار آسانى نیست.

    ممکن است کسى بر اساس همان تفکر سنتى و عادى بگوید: «لا اله الا الله» اما، در برنامه‏هاى عملى او توحید ظهور نکند .

    نشانه توحید عملى توحید در برنامه‏هاى عملى آنگاه ظهور مى‏کند که انسان در آغاز و پایان هر کارى «خدا» بگوید: «و قل رب أدخلنى مدخل صدق و أخرجنى مخرج صدق» (7) .

    همان گونه که قبلا اشاره شد، این آیه، اختصاصى به ورود در دنیا یا برزخ یا قیامت و خروج از دنیا یا برزخ یا صحنه قیامت ندارد، بلکه موحد هر کارى را انجام مى‏دهد باید بتواند «نام خدا» را ببرد و این کار.

    قهرا واجب و یا مستحب است.

    به عبارت دیگر، کارى که انسان به نام خدا شروع مى‏کند، کار حرام و مکروه یا مشتبه و مشکوک نمى‏تواند باشد؛ زیرا چنین کارهایى هرگز مورد رضایت خداى سبحان نیست و با ذکر نام او نیز هیچ تناسبى ندارد.

    این که گفته‏اند: هر کارى را که انجام مى‏دهى نام خدا را ببر؛ یعنى کار باید به گونه‏اى باشد که انسان بتواند به نام خدا بگوید و این، بهترین برنامه‏هاى توحیدى است که در همه شئون زندگى ما هست.

    انسان موحد، در همه امور چنین مى‏اندیشد.

    گاهى ممکن است انسان، در اوایل امر با حسن نیت، وارد کارى بشود و به نام خدا بگوید؛ ولى دراثناى عمل، جاذبه‏هاى طبیعى، او را به سمت خود منحرف کند و او نتواند در پایان کار به نام خدا بگوید.

    آیه سوره «اسراء» مى‏گوید: در آغاز هر کارى که وارد مى‏شوید، به نام خدا بگویید و به همین صورت کار را ادامه دهید به گونه‏اى که وقتى از آن دست کشیدید نیز بتوانید به نام خدا بگویید با این ترتیب، سراسر آن کار واجب یا مستحب، مظهر توحید مى‏شود.

    چنین انسانى اهل استغفار هم هست، یعنى از خدا طلب مغفرت مى‏کند که اگر غفلتى کرد یا قصورى ورزید و یا گاهى به برخى از گناهان صغیره مبتلا شد، خدا از او در گذرد و مى‏دانیم که استغفار براى نوع اولیا، جنبه دفعى دارد، یعنى آنان با این استغفار از خطر ارتکاب به گناه مى‏رهند، نه جنبه رفعى تا آنان با استغفار از خطر کیفر گناه ارتکاب شده نجات یابند.

    انسان مهذب و منزه از غبار طبیعت، کامل است.

    و بهشت، «دارکمال» نامیده مى‏شود.

    اسلام نیز، کامل است و نقصى در آن نیست.

    نعمت یاد آورى گناه مشکل ما در نقص ونرسیدن به کمال، فراموشى است که از بدترین مصیبتهاى ماست.

    کار خوبى را که انجام مى‏دهیم، فراموش نمى‏کنیم.

    چون آن را بارها بازگو کرده و به آن علاقمندیم؛ ولى چون گناه مرتکب شده را پنهان مى‏کنیم، کم کم از یادمان مى‏رود.

    و در صدد جبران آن هم نیستیم؛ زیرا انسان آنگاه در صدد جبران نقص است که متذکر آن نقیصه باشد.

    از این رو به ما گفته‏اند: اگر کار خیرى کردید، آن را فراموش کنید و اگر از شما اشتباهى سر زد، به یاد آن باشید؛ زیرا تذکر خطا وسیله استغفار و سبب انفعال است ولى یاد آورى کار خیر، زمینه غرور را فراهم مى‏کند.

    گاهى انسان آن قدر کار خیر را بازگو مى‏کند که کار خیرش پژمرده مى‏شود.

    در بعضى از روایات اهل بیت ( علیهم السلام) آمده است که اگر شما کار خیرى را انجام دادید، لازم نیست آن را براى کسى بازگو کنید؛ مثل اینکه، شما گلى را از بوستان بکنید و چند بار به آن دست بزنید.

    طبیعى است که پژمرده مى‏شود و عطر و زیبایى آن از بین مى‏رود.

    کار خیر نیز وقتى زیبا و معطر است که پنهان بماند یا اگر در شیشه عطرى را

  • فهرست:

    ندارد
     

    منبع:

    اخلاق در قرآن جلد دوم صفحه 17 آیت الله مکارم شیرازى

    ترجمه تفسیر المیزان جلد 1 صفحه 558 علامه سید محمد حسین طباطبائى


تحقیق دانش آموزی در مورد دانلود تحقیق اخلاق در اسلام, مقاله دانشجویی با موضوع دانلود تحقیق اخلاق در اسلام, پروژه دانشجویی درباره دانلود تحقیق اخلاق در اسلام

آمادگی هاى لازم براى پرورش فضائل اخلاقى 1- پاک بودن محیط 2- نقش معاشران و دوستان نقش معاشران در روایات اسلامى تاثیر معاشرت در تحلیلهاى منطقى 3- تاثیر تربیت‏ خانوادگى و وراثت در اخلاق رابطه اخلاق و تربیت‏خانوادگى در احادیث اسلامى 4- تاثیر علم و آگاهى در تربیت نتیجه رابطه <علم‏» و=""></علم‏»><اخلاق‏» در="" ...

تعریف اخلاق علم اخلاق عبارت است از فنى که پیرامون ملکات انسانى بحث مى‏کند، ملکاتى که مربوطبه قواى نباتى و حیوانى و انسانى اوست، به این غرض بحث میکند که فضائل آنها را از رذائلش‏جدا سازد و معلوم کند کدام یک از ملکات نفسانى انسان خوب و فضیلت و مایه کمال اوست، وکدامیک بد و رذیله و مایه نقص اوست، تا آدمى بعد از شناسائى آنها خود را با فضائل بیاراید، واز رذائل دور کند و در نتیجه اعمال ...

تعریف اخلاق علم اخلاق عبارت است از فنى که پیرامون ملکات انسانى بحث مى‏کند، ملکاتى که مربوطبه قواى نباتى و حیوانى و انسانى اوست، به این غرض بحث میکند که فضائل آنها را از رذائلش‏جدا سازد و معلوم کند کدام یک از ملکات نفسانى انسان خوب و فضیلت و مایه کمال اوست، وکدامیک بد و رذیله و مایه نقص اوست، تا آدمى بعد از شناسائى آنها خود را با فضائل بیاراید، واز رذائل دور کند و در نتیجه اعمال ...

فلسفه اخلاق فلسفه اخلاق از علل پیدایش اخلاق بحث مینماید و اینکه اساسا مبناء و منشااخلاق چیست و از کجا نشاءت گرفته و علت به وجود آمدن قوانین و قواعد آن چه مى باشد؟ و چرا باید به آن گردن نهاد و سر پیچى از آن چه عواقبى را به دنبال مى آورد؟ بحث و مورد گفتگو قرار مى دهد. حوزه بحث پیرامون فلسفه اخلاق 1- اخلاق نظرى 2- اخلاق عملى 3- اخلاق مکتبى 4- اخلاق فلسفى 1- اخلاق نظرى اخلاق نظرى از ...

مقدمه از آنجا که سال جاری به نام مبارک و مقدس یامبر اعظم (ص) مزین گردیده است شایسته است که در تمام جهان اسلام مخصوصا در کشور و میهن اسلامیمان بیش از گذشته به بحث و بررسی پیرامون ابعاد گوناگون شخصیت آن بزرگ الهی و آن اسوه و الگوی کامل بشریت پرداخته شود .سخن درباره آن وجود مقدس که سرور پیامبران و صدیقان و شهیدان و فرشتگان است کار بسیار اسانی نیست و بیان تمام ابعاد شخصیت آن حضرت از ...

مقدمه : امروزه شاهد پیشرفت چشمگیر جوامع بشری هم از لحاظ فکری و عقیدتی و هم از لحاظ علمی و عملی هستیم. اما آن چیزی که می تواند انسان را به کمال و سعادت برساند واقعاً همین است ؟ شاید در نگاه اول بگوئیم بلی و پیشرفت را با توسعه سعادت بشری هم تراز دانست امابا نگاهی ژرف تر ، مسلماً به این نکته خواهیم رسید که سعات بشری چیزی جز پیشرفت نسبی جوامع بشری است. ما در این تحقیق با نگاهی باز و ...

بازی و ورزش ازتمایلات و نیازهای اساسی انسان است برای بشر داشتن یک زندگی سرشار از توانایی ، طراوت و نیرومندی توام با زیبایی جسمی وروحی مطلوب وبرای دستیابی به آن پرداختن به فعالیتهای ورزشی ضروری است. بسیاری از صاحبنظران مسائل تربیتی معتقد هستند فعالیتهای ورزشی ارزشها را آموزش می دهد . واز طریق آن کار گروهی ، رفتار ورزشی ، همکاری، انضباط و اعتماد به نفس آموخته می شود وبدین ترتیب از ...

اخلاق دانشجویی از زبان امام خمینی(ره) علم توحید هم اگر براى غیر خدا باشد، از حجب ظلمانى است; چون اشتغال به ماسوى الله است. اگر کسى قرآن کریم را با چهارده قرائت لما سوى الله حفظ باشد و بخواند، جز حجاب و دورى از حق تعالى چیزى عاید او نمى شود. اگر شما درس بخوانید، زحمت بکشید، ممکن است عالم شوید، ولى باید بدانید که میان «عالم» و «مهذب» خیلى فاصله است. استاد ما ...

فصل اول – کلیات مفهوم لغوی واژه اخلاق: اخلاق جمع کلمه خُلق به معنی سرشت باطنی انسان است و در مقابل آن خَلق به معنی شکل و صورت ظاهری انسان است. تفاوت صفات نفسانی انسان: صفات نفسانی انسان یا ثابت و راسخ است که به آن ملکه گفته می شود و یا زودگذر و موقتی است که به آن حال گفته می شود. اخلاق همان صفات ثابت و راسخ در نفس انسان است. عوامل مؤثر در اخلاق: دو عامل مهمن که خُلق و خوی انسان ...

مقدمه در اندیشه دینی ما، همواره تعلیم، تهذیب، دانایی و دینداری همزاد و همراه اند. هم آن کس که می خواهد از خرمن دانش خوشه برچیند، باید جامه ای از جنس پارسایی بر تن کند و هم آنکه می خواهد کام مشتاقان و مشتریان دانش را به آب علم و اندیشه سیراب سازد، باید دل و جان دانش اندوزان را به طهارت و تابناکی بیاراید تا مبادا در شوره زار، تخم بی حاصل بکارد و رنج بی گنج برد و از کشته خویش هیچ ...

ثبت سفارش