مقدمه مطالعات جمعیتی مطالب این مبحث بدین لحاظ دارای اهمیت است که در پی آن مطالب مربوط به رشد جمعیت- اقتصاد شهر و نهایتاً تعداد جمعیت دانش آموزی شهر یزد بعنوان بخشی از کل جمعیت مطرح خواهد شد.
براساس آمار و ارقام منتشره از طرف سازمان برنامه و بودجه استان یزد از سال 1355 تا سال 1362 جمعیت یزد دارای رشد سریع بوده است که عواملی از قبیل توالد و مهاجرت در آن نقش مستقیم دارد.
برای مثال،تعداد متولدین سال 1361 شهرستان یزد برابر 10432 نفر بوده است که اگر تنها متولدین همین سال را در نظر بگیریم،این گروه با اندکی کاهش در حال حاضر (سال 1376) بعنوان یک بخش کوچک از نسل جوان و نوجوان جامعه شهری مطرح می باشند.جداول آماری که در صفحات بعد ارائه شده برآورد ووضعیت گروهای سنی را تا سال 1375 در شهر یزد را مشخص نمود.
آمار ارائه شده نشان می دهد که شهر یزد بر خلاف برخی از شهرستانهای تابعه آن،دارای رشد جمعیتی مثبت بوده و این بیانگر آن است که در دهه 70 به بعد این شهر دارای جامعه ای جوان خواهد بود.
آمتر و ارقامی که در این قسمت ارائه می گردد بر اساس سرشماری بدست آمده و با توجه به آماری که قبلاً حالت برآوردی داشت به واقعیت نزدیکتر است .به جهت آنکه گروه های سنی جوانان و نوجوانان،مورد نظر ما برنامه ریزی ،برای طراحی مناسب می باشند ما در این قسمت تنها به بیان آمار کلی پرداخته و در ادامه بحث به بررسی وضعیت آماری جوانان و نوجوانان خواهیم پرداخت.
آمار جداول فوق نشان داده است که میانگین رشد جمعیت شهری استان یزد برابر با 7/2درصد می باشد .میانگین رشد جمعیتی که در طرح جامع برای یزد پیش بینی شده بود برابر 7/5 درصد بوده است.
براساس آخرین آمار اعلام شده جمعیت شهر نشین تنها در شهر یزد و در سال 1375 برابر 322572 نفر بوده است و این تعداد افراد که در سطح شهر یزد زندگی می کنند،شامل افراد بومی و غیر بومی با ملیت ایرانی می باشند اگر ارقام افراد شهرنشین در سال 1375 را با سال 1370 مقایسه کنیم(تعداد جمعیت شهر نشین در سال 1370 برابر 275298 بوده است)ملاحظه می شود که طی این 5 سال 47274 نفر به تعداد جمعیت شهر نشین شهر یزد افزوده گردیده است.
وضعیت اقتصادی یزد توجه به برنامه های پیش بینی شده از سوی دولت جمهوری اسلامی ایران،استان یزد بعنوان یکی از قطبهای اقتصادی کشور در نظر گرفته شده است و بر روی بخش صنعت در این منطقه تا حدود زیادی برنامه ریزی گردیده است .با نگاهی گذرا به گذشته نه چندان دور یزد، از دهه پنجاه و قبل از آن این استان علیرغم داشتن پتانسیل مناسب، یکی از استانهای تقریباً محروم کشور به حساب می آمده و مردم این خطه جهت تأمین معاش به کارگاههای کوچک خانگی یا محله ای روی می آورده و برخی به حرفه کشاورزی و تعداد اندکی نیز به کسب تجارت پرداخته اند که دسته دوم (کشاورزان) تعداد آن ها به مراتب از گروه اول و سوم بیشتر بوده است.
به غیر از گروه کشاورزان که در روستاها و حومه شهر و حتی در برخی محله ها ساکن بودند اکثر مردم به مشاغلی از قبیل شّعْر بافی (پارچه بافی)،ترمه بافی،قالی بافی،و برخی از مشاغل می پرداخته اند.
در دهه 50 و نیز پس از پیروزی انقلاب اسلامی در برنامه های اقتصادی دولت تصمیم بر این گرفته شد که یزد بعنوان قطب صنعتی کشور مطرح و بدلیل کمی آب و کمبود نزولات آسمانی و نیز به لحاظ به صرفه نبودن،بخش کشاورزی به حداقل برسد.
از دیگر عوملی که در شکل گیری اقتصاد یزد نقش مؤثری را ایفا نموده است،معدنی می باشد که در نقاط مختلف استان پراکنده هستند.
وجود اقتصادی نسبتاً مطلوب و ذخائر زیر زمینی موجود در یزد باعث گردیده که این استان یکی از ممتازترین استانها از نظر میزان درصد بیکاری باشد.بطوریکه بر اساس آمار اعلام شده در سال 1355 از تعداد 97868 نفر بالای جمعیت بالای 10استان 39400 نفر فعال اقتصادی (تولید کننده) بوده اند بعبارتی درصد فعالان اقتصادی استان یزد در سال 1355 برابر 3/40 در صد و نیز در همین سال 7/59 درصد غیر فعال (غیر تولید کننده) بوده اند.گروهی که از آنها بعنوان غیر فعال اقتصادی نام برده می شود عبارتند از :زنان خانه دار-دانش آموزان-بازنشستگان و...
تعداد افرادی که در همین سال(1355) بدون کار و یا بدون درآمد بوده و بناچار ما آن ها را جزء غیر فعال اقتصادی محسوب نموده ایم برابر 12691 نفر بوده است همجنین آمار گیری انجام شده در سال 1370 نشان می دهد که از تعداد 482445 نفر جمعیت ده سال به بالای استان تعداد 206236 نفر شاغل و نیز فعال اقتصادی بوده اند که از این تعداد 48993 نفر دانش آموز،تعداد 129040نفر خانه دار و تعداد 413 نفر بیکار بوده اند ملاحظه می شود که سیاستهای اقتصادی دولت مبنی بر صنعتی کردن این نقطه از کشور باغث گردیده که از تعداد 12691 نفر بیکار که در سال 1355 ما به 413 نفر بیکار در سال 1370 برسیم،البته لازم به ذکر است که از این تعداد جمعیت بیکار (413نفر) حدود 3 درصد از آن ها دارای تحصیلات عالیه بوده اند.
آمار و جمعیت شاغلان به تحصیل در استان یزد اگر بر این باور باشیم که سطح فرهنگ هر جامعه با تعداد افراد با سواد آن رابطه مستقیم دارد پس باید بپذیریم که استان یزد یکی از مناطقی است که در سطح کشور دارای فرهنگی غنی می باشد، گذشته تاریخی این شهر نشان دهنده آن است که از دل کویری آن انسانهایی برخاسته اند که روحی دریایی داشته اند.
جای دارد در این قسمت از بزرگان این خطه چون: آیت ا… حائری یزدی که از پیشکسوتان تأسیس مدارسس علمی و نیز بنیانگذار مدرسه فیضه قم بودند، آیت ا..
محقق داماد، شادروان وحشی بافقی، روانشاد فرخی یزدی، مرحوم ملاعبدا..
بهابادی (مدرس یزدی)، مرحوم خواجه رشید الدین میبدی و ده ها بزرگ دیگر که چون ستارگان درخشان، که نه تنها در آسمان شفاف کویر که در پهنه ایران درخشیده اند یاد کرده باشیم.
….
آمار و اطلاعات موجود نشان می دهد که تا دهه 1360 گروه جویندگان دانش در سطح استان یزد شامل دانش آموزان و نیز گروه اندکی از دانشجویان مرکز تربیت معلم بودند که در دو مقطع کارشناسی و کاردانی به تحصیل اشتغال داشته اند اما از دهه 1360 و به خصوص اواخر آن چهره استان به سبب تأسیس مراکز آموزش عالی دگرگون گردید و استان یزد علاوه بر حالت صنعتی، بعنوان یکی از مراکز جذب گروه جوانان جهت تحصیل در دانشکده های مختلف تأسیس شده در آن مطرح گردید مهاجرت جوانات شهرهای دور و نزدیک کشور علاوه برآن که تا حدودی فرهنگ این شهر را تحت تأثیر قرار داده امکانات فرهنگی و تفریحی مناسبی را طلب می نماید که شهر یزد در حال حاضر (سال 1376) تقریباً فاقد آن است.
بر اساس اطلاعات اعلام شده از طرف مراکز آموزش عالی از کل دانشجویانی که بصورت تمام وقت در مراکز دانشگاهی استان به تحصیل اشتغال دارند بین 49 تا 41/53 درصد آنها را دانشجویان غیر بومی تشکیل می دهند که این رقم در برخی از دانشکده ها نیز تا 2/67 درصد نیز می رسد.
مراکز آموزش عالی که در حال حاضر (1376) در استان یزد فعال می باشند عبارتند از: 1- دانشگاه یزد، 2- دانشکده پزشکی، 3- دانشکده علوم پزشکی، 4- دانشگاه آزاد، 5- دانشگاه پیام نور، 6- اموزشکده فنی دختران و پسران، 7- دانشکده کاربردی مسکن و شهر سازی.
اما در بررسی که از گروه دانش آموزان در سطح استان و شهر یزد بعمل می آید، نتیجه چنین حاصل می شود که این گروه به تبع جمعیت استان دارای رشد سریع و مثبت می باشند، آمار اعلام شده در سال 1375 نشان می دهد که شهر دارای جمعیتی برابر 322572 نفر بوده است (جمعیت شهر نشین) که از این تعداد حدود 123872 نفر آن دانش آموز بوده که در سه مقطع ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان در مدارس وابسته به آموزش و پرورش و نیز مدارس غیر انتفایی به تحصیل اشتغال دارند.
بعبارتی تقریباً جمعیت شهر یزد دانش آموزان می باشند.
این در حالی است که ما تا کنون طلاب جوان مدارس علمیه را بحساب نیاورده ایم.
آمار نششان دهنده آن است که گروه نوباوگان (5- 1 ساله) 43/14 درصد، کودکان (10- 6 ساله) 76/ 16 درصد ، نوجوانان (14- 11 ساله) 53/ 10 درصد و جوانان (24- 15 ) 74/ 18 درصد را بخود اختصاص داده اند.
ارقام فوق چنین می نمایاند که استان یزد یکی از جوانترین استانها از لحاظ رشد و سن جمعیت می باشد که لازم است در برنامه ریزی کلان دستگاههای اجرایی و فرهنگی کشور پیش بینی امکانات لازم را جهت جلوگیری از به هدر رفتن این نیروی عظیم و جوان نمود.
نتیجه بحث: در جوامعی که شخصیت انسان به عنوان محور توسعه مطرح می گردد لازم است برای همه برنامه های اقتصادی و فرهنگی در جهت رشد و توسعه انسان واقع شود چراکه در غیر این صورت جامعه بطرف زوال و از دست دادن اعتماد به نفس و بی هویتی افراد پیش خواهد رفت.
در جوامعی که شخصیت انسان به عنوان محور توسعه مطرح می گردد لازم است برای همه برنامه های اقتصادی و فرهنگی در جهت رشد و توسعه انسان واقع شود چراکه در غیر این صورت جامعه بطرف زوال و از دست دادن اعتماد به نفس و بی هویتی افراد پیش خواهد رفت.
آنچه که در بحث مطالعات جمعیتی بدست آمد نشان دهنده آن است که شهر یزد دارای نیروی جوان و فعال بوده به طوری که بیش از جمعیت آن را گروه جوانان که حدود 98 درصد آنان را دانش آموز و دانشجو می باشد، تشکیل می دهند چون شخصیت انسان بعد از خانه در مدرسه شکل می گیرد لازم است در همین دوران نوجوانی و جوانی برای این گروه از اجتماع برنامه ریزی شود در غیر این صورت در آینده شخصیت سازی برای جوانی که سالهای عمر خود را با بی برنامگیذ گذرانده مشکل خواهد بود.
پس در اینجا وجود مراکز فرهنگی و تربیتی که بر اساس رشد شخصیت انسان تلاش می نمیند و از مدیریتی مدبر جهت رشد و شکوفایی و استعداد و عاطفه جوان و نوجوان برخوردار باشند در جامعه و بخصوص شهر یزد که تقریباً فاقد این گونه مراکز است حس می شود همانطور که فبلاً نیز به آن اشاره شد ایم مراکز باید به شکل فراگیر عمل نموده و همه قشرهای جوان و نوجوان اعم از دانش آموز و طلبه علوم دینی و دانشجو را در خود جای دهد.
ضرورت تشکیل مراکز فرهنگی تربیتی در استان یزد الف) وضعیت گذشته مراکز فرهنگی تربیتی: بطور کلی به لحاظ شرایط اجتماعی – خانوادگی – فرهنگی و افقلیمی مردم یزد انسانهایی سختکوش به بار می آمده اند و به همین جهت در گذشته محیط خانه، محله و نیز محیط کار بعنوان کانون فرهنگی تربیتی تعریف می گردیده است.
بعبارتی واضح تر برای جوان یزدی اوقاتی که به بطالت بگذرد کمتر وجود داشته تا بتوان در کنار ان برای اوقات فراغت برنامه ریزی نمود و یا اصلاً اوقات فراغتی وجود نداشته است.
برای آنکه مسئله روشن گردد به توضیح کامل آن می پردازیم: با نگاهی گذرا به دهه 1350 و قبل از آن روشن می شود که کودک پس از تولد تا سن 5 سالگی در دامان خانواده و در کنار مادر (بدلیل شاغل نبودن) رشد می یافته و پس از این سه روانه مکتب خانه های محلی می شده است.
در این مکتب خانه ها که هنوز هم تعداد اندکی از آنها در برخی محلات قدیمی دائر می باشد.
زنانی که قرآن را می دانستند.
خواندن ان را به کودک تعلیم می داده اند، این زنان به عنوان مُلای محله معروف بودند و مکتب خانه هم همان خانه مسکونی شان بود، پس از وارد شدن کودک به مدرسه دوران آموزش به شکل برنامه ریزی و تقریباً به روال فعلی شروع می شد و پس از پایان سال تحصیلی دوباره کودک راهی همان مکتب خانه محله می شد و این روال تا زمانی که کودک قرآن را فرا می گرفت و یا به تشخیص ملا نا محرم نبود (برای کودکان پسر)ادامه می یافت و پس از ختم قرآن درس حافظ شروع می شد و...
.
بخشی از کودکان هم که وضعیت اقتصادی مناسبی نداشتند در صورتی که به مدرسه می رفتند در تابستان به کار مشغول می شدند.
دختران غالی بافی و شَعر بافی و پسران هم مدارس علمیه بخصوص مدرسه خان در تابستان ها کار تعلیم دانش آموزان پس را که دیگر سن آنها اجازه نمی داد به خانه مُلای محله وارد شوند (بدلیل نا محرم بودن) بر عهده می گرفتند و