تمدن بابل یکی از تمدنهای باستانی حوزهٔ میانرودان است.
بابل در بین النهرین در کنار رود فرات قرار داشت.
بابلى ها از نژاد سامى هستند.
با بل به معنى دروازه خداست.
در سال ۲۰۰۰ پ.م.
سلسله سومریان باستان از هم پاشید.
بابلیها جانشین سومریان بودند.
در سال ۱۹۰۰ پیش ازمیلاد عیلام بین النهرین را به تصرف خود درآوردند.
با درگیرى طولانی سومری ها در جنوب و بابلی ها در شمال بین النهرین، سرانجام اقتدار بابلى ها تحت سلطه حمورابی در سال ۱۷۶۳ پ.م.
تثبیت شد.
امپراتوری جدید بابل (کلده) میباشد.
نبوپولاسار که از 626 تا 605 ق.م.
حکومت کرد، دوباره شهر بابل به عنوان پایتخت امپراتوری بابل برگزیده شد و سلسله جدید فرمانروایان بابل را بنیاد نهاد.
پسرش، نبوکد نزر که از 605 تا 562 ق.م.
فرمانروایی کرد، در قرن هفتم ق.م.
شهر بابل تحت فرمانروایی کلدانیان (نبوکد نز - امپراتوری جدید بابل) مجدداٌ عظمت خود را باز یافت.
نبوکدنز (بخت النصر) پیکارهای سختی را علیه یهودا انجام داد و شورش آنها را در هم کوبید.
در سال ۵۹۷ پ.م.
بختالنصر امپراتور بابل سرزمین یهودیه را به تصرف درآورد، در سال 586 ق.م.
این پادشاه، شهر اورشلیم و معبد سلیمان را نابود کرد یهودیان به اسارت و بردگی به بابل رفتند.
بسیاری از مردمان یهودیه که توان کاری داشتند را به اسارت به بابل برد که در آن هنگام پایتخت کلدانی محسوب میشد.
سرزمین یهودیه به صورت یکی از ایالات دور افتاده امپراطوری بابل درآمد.
یهودیان تا سال 538 ق.م.
یعنی زمانی که ایرانیان به بابل حمله کردند و آخرین امپراتوری بین النهرین را نابود کردند همچنان در اسارت بودند.
سرانجام امپراتوری قدرتمند بابل به دست کوروش کبیر در سال 538 ق.م.
فتح شد.
ساتراپ بابل بخشی از امپراتوری هخامنشی گردید.
سومریان
تمدنهای باستانی آسیای غربی 
بینالنهرین، سومر، اکد، آشور، بابل 
هیتیها، لیدیه 
ایلام، اورارتو، ماننا، ماد، هخامنشی 
امپراتوریها / شهرها 
سومر: اوروک – اور – اریدو 
کیش – لاگاش – نیپور – اکد 
بابل – ایسین – کلدانی 
آشور: آسور، نینوا، نوزی، نمرود 
 
ایلامیان – اموریها – شوش 
هوریها – میتانی 
کاسیها – اورارتو 
گاهشماری 
شاهان سومر 
شاهان ایلام 
شاهان آشور 
شاهان بابل 
شاهان ماد 
شاهان هخامنشی 
زبان 
خط میخی 
سومری – اکدی 
ایلامی – هوری 
اساطیر بینالنهرین 
انوما الیش 
گیل گمش – مردوخ 
نیبیرو 
سومریان از اقوام باستانی ساکن در جنوب سرزمین کنونی عراق یعنی میانرودان (سرزمین میانِ دو رود دجله وفرات) و شمال خلیج فارس بودند.
ایشان از جمله در شهر باستانی بابل سکنی داشتند و تمدنی بسیارغنی و با کیفیت متعالی و بلند مرتبه پی ریزی نمودند.
 سومریان از اقوام باستانی ساکن در جنوب سرزمین کنونی عراق یعنی میانرودان (سرزمین میانِ دو رود دجله وفرات) و شمال خلیج فارس بودند.
ایشان از جمله در شهر باستانی بابل سکنی داشتند و تمدنی بسیارغنی و با کیفیت متعالی و بلند مرتبه پی ریزی نمودند.
سومریان تاریخ ورود سومریان به این سرزمین دقیقا معلوم نیست، ولی بر اساس کاوشهای باستانشناسی سومریان حدودا ۴۵۰۰سال پ.م نخستین تمدن درخشان بشری را پایه گذاری کردند و دولت شهرهای باشکوهی چون اور، اوروک، نیپور، کیش، لاگاش، اریدو و غیره بنا نهادند، لازمه ایجاد چنین تمدنی اینست که سومریان حداقل ۵۰۰ سال قبل از بوجود آوردن دولت شهرها، در منطقه حضورداشته باشند یعنی میتوان گفت سومریان ۴۵۰۰-۵۰۰۰ سال پ.م در منطقه میانرودان بودهاند.این باور که چرا سومریان را نخستین قوم شکل یافته میخوانند چند علت دارد.ابتدایی ترین و برترین آثار کشاورزی که نشانه زندگی اجتماعی آنان است،ابزار سازی ودانش استفاده از فلزات،خط و نوشته که مهمترین اختراع بشری است(خط سومریان میخی بوده و حدود ۴۵۰۰_۵۰۰۰ سال قدمت دارد.)و وجود شهرهای مستقل.
خاستگاه سومریان درباره خاستگاه سومریان پیش از آمدن ایشان به میانرودان هیچ سند و گواه و راهنمای تاریخی وجود ندارد اکثر دانشمندان خاستگاه ایشان را از فلات ایران و از دامنههای زاگرس دانستهاند.
علیپاشا صالح سومریان را از تبار قفقازی (همنژاد با چچنها و گرجیها) دانسته و خط سیر مهاجرت ایشان را از شمال غربی ایران نوشتهاست ولی برای اثبات این نظریه مدرکی تاریخی وجود ندارد.
زبان سومریان زبانشناسان زبان سومری را جزء زبانهای تک خانواده (منفرد) یعنی بدون خویشاوندی در میان زبانهای امروزی دسته بندی کردهاند.
برخی تلاشها در پیوند دادن زبان سومری با زبانهای دراویدی هند, اورالی و نیز آلتایی با شکست روبرو شدهاست.البته زبانهای ایلامی و دراویدی در کنار سومری به صورت ردیف قرار گرفتهاند.
لوحه سومری دربرگیرنده نامهای خدایان سومری به خط میخی حدود سده ۲۴ پیش از میلاد.
در مورد ریشه زبانی این قوم اختلاف نظر بین تاریخ دانان وجود دارد.
دانشنامه بریتانیکا مینویسد: «زبان سومری، زبانی منفرد و کهنترین زبان مکتوب موجود است.
این زبان برای نخستین بار در حدود ۳۱۰۰ پ.م در جنوب میانرودان گواهی گردیده و در طول هزاره سوم پ.م.
رشد و توسعه یافتهاست.
در حدود ۲۰۰۰ پ.م،زبان سومری به عنوان زبانی محاورهای، با زبان سامی اکدی (آشوری- بابلی) جای گزین شد اما کاربرد کتبی آن کمابیش تا پایان حیات زبان اکدی، در حوالی آغاز عصر مسیحیت، ادامه داشت.
زبان سومری هرگز بسیار فراتر از مرزهای اصلی خود در جنوب میان رودان توسعه نیافت؛ شمار اندک گویندگان بومی این زبان، تناسبی با اهمیت عظیم و تأثیرات زبان سومری بر توسعه تمدن میان رودان و تمدنهای دیگر، در همه مراحل آنان، نداشت».
وامواژههای سومری در دیگر زبانها دیپی: واژه سومری دوب DUB که معنی کتیبه و سنگ نوشته را دارد، در زبان ایلامی (خوزی) به گونهٔ Tup-pi-me به همان معنا دیده میشود.
در زبان فارسی باستان نیز به گونهٔ دیپی دیده میشود.
و از آن مشتقات گوناگونی درست شد مانند دیپیر (دبیر)، دیپیستان (دبستان)، دیپیوان (دیوان) و دبیرستان.
اما این که این واژه از کدام زبان است شاید براستی نتوان مشخص کرد، زیرا ایلامیها هم همپای سومریان بودهاند.
تصورات دینی سومریان باستانشناسان براین باورند که سومریان بت پرست بودهاند.
مردمان آن اعصار مانند ایلامیان، هورییان، کاسیها، اورارتوها و...
همه بت میپرستیدند و البته یکتاپرستی در آن زمان تبدیل به چندخدایی شده بود.
ذکر این نکته لازم است که بت پرستی سومریان با نوع بت پرستی اکدیان وآشوریان فرق اساسی داشتهاست.
علاوه بر خدایگان مجزایی که مختص هر شهر سومری بودهاست سه ربالنوع مشترک نیزداشتهاند: ۱- آنو – فرمانروای آسمانها ۲- بئل – خدای زمین ۳- اِآ – خدای دره عمیق خدایان مذکور الهه روحهای پاک ونجیب بودند وسومریان برای در امان ماندن از ارواح خبیث،دعفریت و دیو قربانی نموده و نذرونیاز میکردند.
به بیان دیگر ایشان به مثابه تعلیمات پسین دین زرتشت به دو نیروی خیر وشر اعتقاد داشتند، آنها به روح و غلبه نهایی خیر بر شر اعتقاد داشته و برای در امان ماندن از شر، قربانی میکردند.
بعضی از خدایان دارای همسر بودند و بسیاری از رب النوعها نیز دارای پدری از جنس خدا بودند.
از نظر سومریان، خداوندان نیز چون انسان دارای غضب، شهوت، سنگ دلی، عشق، نفرت و سایر صفات بودند و مانند روحانیان زرتشتی خادمان دینی سومری نیز ارج و قرب فراوانی در تودههای مردم داشتند.
سومریان اعتقاد داشتند که خدایان نیز چون شاهان زندگی توام با رفاه و آسایش دارند به این دلیل عبادتگاهایشان را مزین به اشیای قیمتی و جواهرات و وسایل زینتی میکردند که شباهتی تام با آتشکدههای زرتشتی داشتهاست.
آنان بزرگِ شهر را “پاتئسی” مینامیدند و اعتقاد داشتند که او به نیابت از خدایان به رتق وفتق امور شهر میپردازد.
تمدنهای باستانی آسیای غربی بینالنهرین، سومر، اکد، آشور، بابل هیتیها، لیدیه ایلام، اورارتو، ماننا، ماد، هخامنشی امپراتوریها / شهرها سومر: اوروک – اور – اریدو کیش – لاگاش – نیپور – اکد بابل – ایسین – کلدانی آشور: آسور، نینوا، نوزی، نمرود ایلامیان – اموریها – شوش هوریها – میتانی کاسیها – اورارتو گاهشماری شاهان سومر شاهان ایلام شاهان آشور شاهان بابل شاهان ماد شاهان هخامنشی زبان خط میخی سومری – اکدی ایلامی – هوری اساطیر بینالنهرین انوما الیش گیل گمش – مردوخ نیبیرو اگر بخواهیم تاریخ ایران پیش از اسلام را بررسی کنیم باید از مردمانی که در دوران نوسنگی در فلات ایران زندگی میکردند نام ببریم.
پیش از مهاجرت آریائیان به فلات ایران، اقوامی با تمدنهای متفاوت در ایران میزیستند که آثار زیادی از آنها در نقاط مختلف فلات ایران مانند تمدن جیرفت (در کرمانِ کنونی) و شهر سوخته در سیستان، و تمدن ساکنان تمدن تپه سیلک (در کاشان)، تمدن اورارتو و ماننا (در آذربایجان)، تپه گیان نهاوند و تمدن کاسیها (در لرستان امروز) بجای مانده است.
اما تمدن این اقوام کم کم با ورود آریائیان، در فرهنگ و تمدن آنها حل شد.
برای بررسی تاریخ ایران پیش از اسلام باید از دیگر تمدنهای باستانی آسیای غربی نیز نام ببریم.
شناخت اوضاع و رابطه این مناطق ایران در رابطه با تمدنهای دیگر نظیر سومر - اکد، کلده - بابل - آشور، و غیره نیز مهم است.
ایلامیان ایلامیان یا عیلامیها اقوامی بودند که از هزاره سوم پ.
م.
تا هزاره نخست پ.
، بر بخش بزرگی از مناطق جنوب و غرب ایران فرمانروایی داشتند.
بر حسب تقسیمات جغرافیای سیاسی امروز، ایلام باستان سرزمینهای خوزستان، فارس، ایلام و بخشهایی از استانهای بوشهر، کرمان، لرستان و کردستان را شامل میشد.
آثار کشف شده تمدن ایلامیان، در شوش نمایانگر تمدن شهری قابل توجهی است.
تمدن ایلامیان از راه شهر سوخته در سیستان، با تمدن پیرامون رود سند هند و از راه شوش با تمدن سومر مربوط میشده است.
ایلامیان نخستین مخترعان خط در ایران هستند.
به قدرت رسیدن حکومت ایلامیان و قدرت یافتن سلسله عیلامی پادشاهی اوان در شمال دشت خوزستان مهم ترین رویداد سیاسی ایران در هزاره سوم پ.
است.
پادشاهی اَوان یکی از دودمانهای ایلامی باستان در جنوب غربی ایران بود.
پادشاهی آوان پس از شکوه و قدرت کوتیک ـ این شوشینک همچون امپراتوری اکد، ناگهان فرو پاشید؛ این فروپاشی و هرج و مرج در منطقه در پی تاخت و تاز گوتیان زاگرس نشین رخ داد.
تا پیش از ورود مادها و پارسها حدود یک هزار سال تاریخ سرزمین ایران منحصر به تاریخ عیلام است.
سرزمین اصلی عیلام در شمال دشت خوزستان بوده.
فرهنگ و تمدن عیلامی از شرق رودخانه دجله تا شهر سوخته زابل و از ارتفاعات زاگرس مرکزی تا بوشهر اثر گذار بوده است.
عیلامیان نه سامی نژادند و نه آریایی آنان ساکنان اولیه دشت خوزستان هستند.
مهاجرت آریائیان به ایران آریائیان، مردمانی از نژاد هند و اروپایی بودند که در شمال فلات ایران میزیستند.
دلیل اصلی مهاجرت آنها مشخص نیست اما به نظر میرسد دشوار شدن شرایط آب و هوایی و کمبود چراگاه ها، از دلایل آن باشد.
مهاجرت آریائیان به فلات ایران یک مهاجرت تدریجی بوده است که در پایان دوران نوسنگی (7000 سال پیش از میلاد) آغاز شد و تا 4000 پیش از میلاد ادامه داشته است.
نخستین آریاییهایی که به ایران آمدند شامل کاسیها (کانتوها ـ کاشیها)، لولوبیان و گوتیان بودند.
کاسیها تمدنی را پایه گذاری کردند که امروزه ما آن را بنام تمدن تپه سیلک میشناسیم.
لولوبیان و گوتیان نیز در زاگرس مرکزی اقامت گزیدند که بعدها با آمدن مادها بخشی از آنها شدند.
در حدود 5000 سال پیش از میلاد، مهاجرت بزرگ آریائیان به ایران آغاز شد و سه گروه بزرگ آریایی به ایران آمدند و هر یک در قسمتی از ایران سکنی گزیدند: مادها در شمال غربی ایران، پارسها در قسمت جنوبی و پارتها در حدود خراسان امروزی.
شاخههای قومِ ایرانی در نیمههای هزارهی اول قبل از مسیح عبارت بودهاند از: باختریان در باختریه (تاجیکستان و شمالشرق افغانستانِ کنونی)، سکاهای هومکار در سگائیه (شرقِ ازبکستانِ کنونی)، سُغدیان در سغدیه (جنوب ازبکستان کنونی)، خوارزمیان در خوارزمیه (شمال ازبکستان و شمالشرق ترکمنستانِ کنونی)، مرغزیان در مرغوه یا مرو (جنوبغرب ازبکستان و شرق ترکمستان کنونی)، داهه در مرکز ترکمستان کنونی، هَرَیویان در هَرَیوَه یا هرات (غرب افغانستان کنونی)، دِرَنگِیان در درنگیانه یا سیستان (غرب افغانستان کنونی و شرق ایران کنونی)، مکائیان در مکائیه یا مَککُران (بلوچستانِ ایران و پاکستان کنونی)، هیرکانیان در هیرکانیا یا گرگان (جنوبغربِ ترکمنستان کنونی و شمال ایرانِ کنونی)، پَرتُوَهئیان در پارتیه (شمالشرق ایران کنونی)، تپوریان در تپوریه یا تپورستان (گیلان و مازندران کنونی)، آریازَنتا در اسپدانه در مرکزِ ایرانِ کنونی، سکاهای تیزخود در الانیه یا اران (آذربایجان مستقل کنونی)، آترپاتیگان در آذربایجان ایرانِ کنونی، مادایَه در ماد (غرب ایرانِ کنونی)، کُردوخ در کردستانِ (چهارپارهشدهی) کنونی، پارسَی در پارس و کرمانِ کنونی، انشان در لرستان و شمال خوزستان کنونی.
قبایلی که در تاریخ با نامهای مانناها، لولوبیانها، گوتیانها، و کاسیها شناسانده شدهاند و در مناطق غربی ایران ساکن بودهاند تیرههائی از شاخههای قوم ایرانی بودهاند که زمانی برای خودشان اتحادیههای قبایلی و امیرنشین داشتهاند، و سپس در پادشاهی ماد ادغام شدهاند.
مادها در ایران نزدیک 150 سال (708- 550 ق.م) هخامنشیها کمی بیش از دویست سال (550-330 ق.م) اسکندر و سلوکیها در حدود صد سال (330 -250 ق.م) اشکانیان قریب پانصد سال (250 ق.م – 226 م) و ساسانیان قریب چهار صد و سی سال (226-651 م) فرمانروایی داشتند.
مادها ماد در 675 پیش از میلاد ماد در 600 پیش از میلاد مادها قومی ایرانی بودند از تبار آریایی که در بخش غربی فلات ایران ساکن شدند.
سرزمین مادها دربرگیرنده بخش غربی فلات ایران بود.
سرزمین آذربایجان در شمال غربی فلات ایران را با نام