گیاه کلزا Brassica napus L.
یک گونه آمفی دیپلوئید حاصل از تلاقی فرم هایی از گونه کلم rassica Oleracea با شغلم Brassica Campestris در طبیعت می باشد.
این گیاه در سال های اخیر به دلیل دارا بودن ویژگی های زراعی متنوع و بعضاً منحصر به فرد و نیز به خاطر درصد روغن بالا و کیفیت مطلوب آن مورد توجه خاص مسئولان اجرایی وزارت جهادکشاورزی قرار گرفته و این امید را در دل ها تابانده که با توسعه کشت آن در کنار سایر گیاهان روغنی نظیر سویا، آفتابگردان، کنجد، و گلرنگ تا حد زیادی از وابستگی کشور به خارج در زمینه واردات روغن و کنجاله گیاهی کاسته شود.
براساس بررسی ها و پیش بینی های انجام شده در قالب برنامه پنجساله سوم توسعه اقتصادی اجتماعی ....
کشور زیر بخش کشاورزی تا سال آخر اجرای بنرامه افزایش سطح کشت کلزا تا میزان 360 هزار هکتار به منظور تولید 580 هزار تن دانه با حداقل 38 درصد روغن و در نتیجه تامین حدود 222 هزار تن روغن کلزا پیش بینی شده است.
در قالب برنامه سوم توسعه اقتصادی همچنین تولید 216 هزار تن روغن از طریق کشت سایرگیاهان روغنی پیش بینی شده که جمعاً با تولید تقریبی 428 هزار تن روغن حدود 50 درصد از روغن گیاهی مورد نیاز به شرط تامین پرسنل متخصص و نهاده های لازم در داخل کشور تولید خواهد شد.
گیاه کلزا تا چند سال قبل برای جامعه کشاورزی کشور و نیر برخی از مسئولان ناشناخته بود در اصل بومی ایران نیست و بحث مربوط به خاستگاه گونه زراعی کلزا و تیپ های متنوع روغنی، علوفه ای ،پاییزه و بهاره آن خود می تواند موضوع مقاله جداگانه ای باشد.
بخش تحقیقات دانه های روغنی موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر از دو دهه قبل برنامه مدونی برای دریافت نمونه های بذر رقم های اصلاح شده کلزا از مراکز تحقیقات بین المللی و نیز دانشگاه های معتبر آلمان،سوئد، کانادا و لهستان اجرا نمود و با ایجاد مزارع تحقیقاتی متعدد در مناطق گرگان، مازندران، کرج، ارومیه، زرقان، همدان ، کرمانشاه، میاندوآب، داراب و غیره به بررسی سازگاری این رقم ها با شرایط اقلیمی مناطق فوق اقدام کرد.
در کنار این بررسی ها با انجام هیبریداسیون و دو رنگ گیری مواد ژنتیکی سازگار و پرمحصول در راه ایجاد رقم های برتر داخلی گام برداشته شده است.
به موازات انجام تحقیقات بهنژادی در مورد گیاه روغنی کلزا برخی از جنبه های بهزراعی این گیاه نظیر روش های کاشت، تاریخ کاشت و مقایسه روش های برداشت، تحمل به تنش خشکی و غیره در قالب طرح های تحقیقاتی مورد بررسی قرار گرفته که نتایج سودمندی ا زاین طرحها بدست آمده است.
بخش تحقیقات دانه های روغنی موسسه تحقیقات اصلاح وتهیه نهال و بذر همچنین به عنوان ستاد هماهنگ کننده تحقیقات گیاهان روغنی درکشور علاوه بر انجام وظایف محوله، الهام بخش اجرای شمار قابل ملاحظه ای طرح های تحقیقاتی و به ویژه پایان نامه های دانشجویی در زمینه جنبه های مختلف بهزراعی این نبات در تعداد زیادی از دانشگاه های کشور بوده و با انجام مشاوره و راهنمایی و تامین بذر های اصلاح شده لازم برای اجرای این بررسی ها، راهگشای بسط اطلاعات علمی و تضمین امکان توسعه کشت این نبات است.
همپای توسعه کشت کلزا به بیشتر از 50 هزار هکتار در سال زراعی 80 – 81 در کشور مسایل زراعی جدید مطرح می شود که پاسخگویی به آنها نیازمند انجام تحقیقات مستمر و گسترده تر می باشد.
از جمله این مسایل می توان به مجموعه پرسش هایی مربوط به شرایط کاشت کلزا اشاره نمود.
کشت موفقیت آمیز کلزا مستلزم آماده کردن بهینه زمین، کشت صحیح و آبیاری به موقع پس از کاشت است.
مجموعه این عملیات موجب می شود که سبز مزرعه یکنواخت بوده و گیاه بتواند برای کسب آمادگی تحمل به سرما تا شروع فصل سرما به قدر کافی رشد کرده و به مرحله روزت برسد.
آماده سازی زمین
تهیه بستر مناسب بذر به عنوان یکی از شرایط اصلی در موفقیت زراعت کلزا است.
بستر نرم و یکنواخت و دارای قابلیت نفوذ هوا، برای جوانه زدن سریع و رشد گیاهک اولیه ضروری است.
برای تأمین شرایط فوق ،شخم با گاوآهن یا پنجه غازی و خرد کردن کلوخه ها بارتیواتور توصیه می شود.
پس از شخم و قبل از رتیواتور کودهای موردنیاز در سطح مزرعه پخش می شود.
در صورت نیاز سموم علف کش قبل از کاشت را می توان با استفاده مجدد از رتیواتور در زمین شخم خورده دارای رطوبت مناسب، مصرف نمود.
کشت با حداقل خاکورزی
با توجه به این که در بعضی از موارد به لحاظ شرایط زراعی و اقلیمی فرصت و امکان اندکی برای آماده کردن زمین برای کشت پاییزه کلزا موجود است لذا موضوع کشت کلزا بدون خاکورزی و یا با حداقل خاکورزی و مقایسه آن با روش آماده کردن سنتی زمین مورد توجه قرار گرفته است.
باافزایش توجه کارشناسان محیط زیست و کشاورزی به محافظت از خاک، گرایش به روش آماده کردن زمین برای کاشت گیاهان زراعی با حداقل عملیات زراعی افزایش یافته است.
دراین گذر، کشت گیاهان زراعی برحسب شرایط زمین مورد کشت، وضعیت آب و هوایی، نوع زراعت قبلی و ماشین آلات به کشت بدون خاکورزی یا بودن عملیات زراعی و یا به کشت با حداقل خاکورزی شهرت یافته است.
از جمله علل افزایش گرایش به کشت با حداقل خاکورزی می توان به کاهش هزینه آماده کردن زمین که از طریق صرفه جویی در هزینه کاربرد ماشین آلات عاید می شود،کاهش کوبیده شدن خاک زراعی بر اثر تردد ماشین آلات سنگین کشاورزی، تسریع در عملیات کشت و جلوگیری از فرسایش خاک اشاره نمود.
استفاده از روش کشت با حداقل خاکورزی معایبی نیز دارد که عدم سبز یکنواخت بذرها، عدم استقرار مطلوب بوته ها در شرایط زراعی خاص از آن جمله اند.
اهمیت انتخاب تاریخ کشت مناسب و انجام کشت بموقع کلزای پاییزه به کرات از سوی کارشناسان این زراعت تاکید شده است.
با این حال استقرار بوته های پرقدرت و یکنواخت در اوایل پاییز تنها با انتخاب تاریخ کشت مناسب، میسر نمی شود.
برداشت محصول زراعت قبلی و خارج ساختن بقایای آن از مزرعه و یا وارد کردن آن در خاک، زمان و فرصت موجود برای آماده کردن بستر کاشت را کاهش می د هد.
هر گونه عملیات زراعی لازم قبل از کاشت در شرایطی انجام می گیرد که ذخیره رطوبت خاک معمولاً ناچیز است .
مهیا کردن زمین با حداقل خاکورزی توام با کنترل شیمیایی علف های هرز می تواند به حفظ رطوبت خاک و کشت بموقع یاری رساند.
کشت مستقیم کلزای پاییزه در برخی از کشورها مانند انگلستان اهمیت اقتصادی کسب نموده ولی هنوز به بررسی و آزمایش بیشتری در این زمینه نیاز دارد.
زمان مناسب کاشت کلزا شرایط آب و هوایی به ویژه بارندگی عمده ترن عامل در تعیین میزان تولیدات زراعی در دیمزارها می باشد.
استفاده بهینه از شرایط آب و هوایی موجود، با ایجاد توازن نسبی بین عوامل مدیریتی قابل کنترل، امکان پذیر است.
در دیمزارها زمان مناسب کاشت براساس زمان وقوع بارندگی های مؤثر تعیین شده و تقویم زمانی خاصی مورد عمل نمی باشد.
لذا زمان کشت به دلیل مشکلاتی که قبلاً اشاره شد و به خاطر دستیابی به شرایط مطلوب کشت، یک محدوده نسبتاً گسترده می باشد.
با توجه به اطلاعات دراز مدت آب و هوایی مناطق گرمسیری، تطبیق الگوی رشد کلزا با نزولات آسمانی این حوزه آب و هوایی و همچنین به منظور اجتناب از سرمازدگی در زمان گرده افشانی و به حداقل رساندن اثرات سو، تنش های گرما و خشکی در آخر دوره رشد گیاه و بالاخره با توجه به شاخص حرارتی موردنیاز رقم های هایولا 308 و هایولا 401، کشت این رقم ها در شرایط دیم مناطق گرمسیری از بیستم آبان ماه تا بیستم آذر ماه توصیه می شود.
تراکم بذر و فاصله ردیف های کاشت کلزا استفرار تراکم مطلوبی از بوته های سالم در مناسب ترین الگوی آرایش بوته ای ،اساس یک سیستم موفق تولید زراعی است.
در مراحل ابتدایی رشد گیاهان زراعی، هر کوششی باید صورت پذیرد تا برای دستیابی به محصول خوب، تعداد کافی بوته استقرار یابد.
بدیهی است که اتخاذ تصمیم در این خصوص به نوع خاک، شرایط آب وهوایی و مدیریت زراعی بستگی دارد.
به همین دلیل است که یک آرایش معین براساس شرایط آب و هوایی و زراعین موجود، موجب افزایش عملکرد می شود.
در تراکم های بالای گیاهی ، رقابت بین بوته ها زودتر شروع می شود و این موضوع سبب کاهش سرعت رشد نسبی آنها می شود.
در تراکم های پایین گیاهان بیشتر رشد می کنند زیرا که در نتیجه تعداد بوته کمتر در واحد سطح، مدت طولانی تری رشد می کنند.در مورد بیشتر گیاهان زراعیدر تراکم های پایین ممکن است رقابت به هیچ وجه رخ ندهد و عناصر غذایی خاک با کارایی مؤثر مورداستفاده قرار نگیرند لذا در انتخاب تراکم بوته برای یک گیاه زراعی باید مسایل تغذیه در گیاه نیز مدنظر قرار گیرد.
نتایج پژوهش های به عمل آمده در ایستگاه تحقیقات کشاورزی گچساران نشان می دهد که میزان هفت کیلوگرم در هکتار دانه با فاصله ردیف های کاشت 15 تا 20 سانتی متر،زمینه استفاده بهینه از ظرفیت های موجود را فراهم می نماید.
کاربرد این ترکیب موزون در سال های واجد شرایط آب و هوایی مساعد منجر به عملکرد مطلوب شده است،همچنین ازبهم خوردن تعادل بین رشد رویشی و زایشی در شرایط کمبود رطوبت جلوگیری می کند.
تغذیه کلزا در دیمزارها نسبت به اراضی آبی از پیچیدگی بیشتری برخوردار بوده و باید براساس رژیم رطوبتی قابل انتظار در منطقه تنظیم شود.
در شرایط تنش رطوبتی شدید،مصرف کودهای شیمیایی باید به صورتی باشد که موجب رشد بیش از حد گیاه خصوصاً در مراحل اولیه رشد گیاه نشود و از بهم خوردن تعادل بین رشد رویشی و زایشی جلوگیری نماید.
از سوی دیگر با توجه به این که بیشتر سال های دارای میزبان بارندگی نسبتاً مطلوب باشند، لذا میزان مواد غذایی قابل دسترس گیاهان باید به اندازه ای باشد که بتواند از توانمندی های موجود محیطی استفاده مطلوب نمایند.
بنابراین در توصیه کودی باید ضمن فراهم نمودن امکان استفاده مطلوب در شرایط مساعد، از تشدید اثرات تنش خشکی پرهیز شود.
با توجه به این که کشت کلزا به صورت دیم در داخل کشور در سطح وسیع سابقه چندانی ندارد، هنوز توصیه ی کودی مطمئنی وجود ندارد.
تحقیقات انجام شده در ایستگاه تحقیقات کشاورزی گچساران نشان می دهد که بیشترین میزان عملکرد دانه با مصرف 60 کیلوگرم ازت، 45 کیلوگرم فسفر و 50 کیلوگرم پتاسیم خالص در هر هکتار حاصل شده است.
فعالیت های بهنژادی گزینش رقم های سازگار و پرمحصول کلزا در شرایط دیم نیمه گرمسیری، زمینه استفاده بهینه از ظرفیت های زراعی موجود را فراهم می کند وعلاوه بر تامین بخش عمده ای از روغن موردنیاز کشور، با تولید کنجاله مغذی، قسمتی از نیاز تغذیه ای دام و طیور را نیز تامین می کند.
تولید مطلوب و پایدار کلزا در محیط های دارای تنش، نظیر مناطق گرم و خشک، مستلزم بررسی تنوع طبیعی موجود در رقم ها و شناسایی و بهره برداری از ژنوتیپ هایی است که تولید مطلوب در شرایط مساعد و تحمل خسارت تنش ها در شرایط سخت را داشته باشند و لذا دستیابی به رقم های مقاوم به تنش ها هدف اصلی بسیاری از پروژه های بهنژادی است.
زیرا بذر، اگر چه تنها یکی از اجزاءتکنولوژی است ولی نخستین توصیه قابل پذیرش است که با حداکثر پذیرش زارعین روبرو میشود.
تلاش های به عمل آمده در زمینه بهنژادی کلزا در شرایط دیم در سال های 1373 تا 1376 منجر به شناسایی رقم ORO شد ولی به علت کیفیت نامطلوب روغن آن،مورد انتخاب نهایی قرار نگرفت.
در ادامه همین تلاشها، دو رقم هیبرید کلزا که از لحاظ عملکرد روغن تفاوت چشمگیری با سایر رقم های پیشرفته تحت بررسی نشان دادند، چشم انداز روشنی را برای توصیه کشت کلزا در شرایط دیم نیمه گرمسیری فراهم آورد.
رقم هایولا ـ 308 در سال های زراعی 1378 تا 1380 با تولید 2862 کیلوگرم دانه در هکتار نسبت به کلیه رقم های تحت بررسی به استثناء هایولا 420 هایولا 401 و هایولا 42، در سطح یک درصد برتری معنی دار نشان داد.
این رقم 77 روز پس از سبزشدن گیاهچه ها شروع به گلدهی نموده و 133 روز پس از سبزشدن به مرحله رسیدگی دانه ها رسیده است.
ارتفاع متوسط بوته (109 سانتی متر) وتعداد شاخه فرعی نسبتاً زیاد (5 عدد) تعداد کپسول در بوته و تعداد دانه در کپسول زیاد (به ترتیب 167و19عدد) و وزن متوسط هزار دانه (9/2 گرم) از دیگر خصوصیات این ژنوتیپ به شمار می رود.
در سال های زراعی 1378 تا 1380 دارای میانگین عملکرد 2790 کیلوگرم دانه در هکتار بوده و نسبت به تمامی ژنوتیپ های تحت بررسی به استثناء هایولا 420، هایولا 308